|
|
کدخبر: ۱۰۴۵۳۵

گفتگویی پرفراز و نشیب و جذاب که در آن از هر دری حرف زدیم. از شرایطی که در سینما وجود دارد تا ماجرای همکاری هایش با حسین سهیلی زاده و البته برادرزاده اش برسام…

به گزارشامید،سیاوش خیرابی یکی از بازیگران جوان تلویزیون است که اکثر کارهایش مورد توجه مخاطبین جعبه جادویی قرار گرفته است. او که با بازی در «ترانه مادری» حسین سهیلی زاده توانست نام خود را به عنوان ستاره جدید تلویزیون مطرح کند، این روزها یک بار دیگر و این بار در قالب نقشی متفاوت در «آوای باران» توانایی های خود را نشان می دهد. سیاوش این بار با بازی در نقش فرید که شخصیتی است جدی و گاهی خشک، نشان داد به بلوغ بازیگری نزدیک شده و می توان روی او به عنوان یک بازیگر توانمند حساب کرد. به بهانه درخشش سیاوش درد نقش فرید «آوای باران» به سراغ او رفتیم و ساعتی را در منزلش به گفتگو نشستیم. گفتگویی پرفراز و نشیب و جذاب که در آن از هر دری حرف زدیم. از شرایطی که در سینما وجود دارد تا ماجرای همکاری هایش با حسین سهیلی زاده و البته برادرزاده اش برسام…


چرا وارد حرفه بازیگری شدی؟ آمدی که فقط در تلویزیون فعالیت کنی یا هدفت حضور در سینما بود؟

فکر می کنم اولویت اصلی هر بازیگری سینماست. شروع من با تلویزیون بود، اما باندبازی های سینما اجازه نداد من و هم نسل هایم به جایگاهی که شاید حق مان هم بود، دست پیدا کنیم.

باند بازی یعنی چی؟

یعنی یک سری از افراد که در سینما نفوذ دارند، از آدم های خودشان در کارهای سینمایی استفاده می کردند و هیچ وقت فرصت لازم را به من و امثال من نمی دادند. یکسری افراد هستند که سال هاست نقش آدم های تینیجر را بازی می کنند(در حالی که الان شرایط سنی شان به این نقش ها می خورد) و این در حالی است که ما بازیگران جوان زیادی داریم که بتوانند در این ظاهر دیده شوند.

یکی از آدم هایی که نفوذ زیادی در سینما دارد، آقای شریفی نیاست. مثلاً چرا با او کار نمی کنی؟

آقای شریفی نیا به من لطف دارند و برای چند پروژه مثل «اخراجی ها ۲»، «اخراجی ها ۳»، «رسوایی» و «معراجی ها» به من پیشنهاد کار دادند اما هر بار اتفاقی افتاد که همکاری ما میسر نشد.

قبل از مشهور شدن شما، بازیگرانی مثل حامد کمیلی و پوریا پورسرخ بودند که کارشان از تلویزیون شروع کردند، اما خیلی زود وارد سینما شدند و بد هم کار نکردند. این اتفاق چرا برای نسل شما نیفتاد؟

دلیل اصلی اش همان چیزی است که گفتم، در واقع فرصت لازم و کافی به من داده نشد تا به چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم. البته این حرف ها به این معنی نیست که تلویزیون بد است و من کار کردن در آن را دوست ندارم. تلویزیون رسانه فراگیری است که همه، آن را تماشا می کنند، در حالی که سینما این طور نیست و مخاطب محدودتری نسبت به تلویزیون دارد. در مورد نسل های قبلی ما هم فکر می کنم خیلی ها بودند که از تلویزیون آغاز کردند، اما در سینما نتوانستند آنطور که باید و شاید موفق باشند. به شخصه فکر می کنم فقط حامد بهداد بود که از تلویزیون شروع کرد و در ادامه توانست خودش را در سینما هم تثبیت کند.

با این تفاسیر تو بی خیال سینما شده ای؟

نه، من هنوز هم کار کردن در سینما را دوست دارم.

گفتی فرصت کافی به ما داده نشد، فکر می کنی به جز باندبازی چه عواملی باعثشد این فرصت برای شما فراهم نشود؟

حداقل برای من یکی از دلایلی که شاید باعثشد فرصت کافی برایم فراهم نشود، نقش هایی است که بازی کردم. نقش هایی که از من دیده شده، بیشتر بچه شیطون و تینیجر و… بود. فکر می کنم مدل پیشنهادهایم بعد از «آوای باران» تغییر خواهد کرد.

امسال جشنواره فیلم نداری؟

نه، هر سال نزدیک ایام جشنواره که می شود عزا می گیرم که چرا امسال من فیلمی در جشنواره ندارم. اما خب من چه کار می توانم انجام دهم؟ نه لابی کردن بلدم و نه از آن بازیگرها هستم که موقع کار به کارگردان ها و دستیارها زنگ بزنم، بگویم حواس تان به من باشد.

به نظر می رسد در «آوای باران» به یک نوع پختگی و بلوغ در بازی دست پیدا کرده ای…

راستش همیشه به دنبال این بودم که نقش متفاوتی را تجربه کنم که حال و هوایش نسبت به نقش هایی که برایت گفتم، فرق داشته باشد. یک بار هم تا مرز چنین نقش متفاوتی در سریال «زیر هشت» آقای مقدم رفتم، اما این همکاری میسر نشد. بعد از سریال «سه، پنج، دو» با آقای سهیلی زاده صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مدل نقش هایم باید عوض شود. آقای سهیلی زاده گفتند من خودم تو را در این نوع نقش ها(تینیجر) جا انداختم، خودم هم کاری می کنم که کارکترت کلاً عوض شود. من هم از این موضوع استقبال کردم و گفتم امیدوارم زمانی دوباره با هم کار کنیم که من یک نقش متفاوت را بازی کنم. این اتفاق خیلی زود افتاد و در «آوای باران» نقش متفاوتی را تجربه کردم.

نقشی که در «آوای باران» داری، آنقدر متفاوت تر از نقش های قبلی ات است که فکر می کنم چند قسمت طول کشید تا مخاطب بتواند تو را در این قالب جدید قبول کند، قبول داری؟

زمانی که آقای سهیلی زاده من را برای نقش فرید انتخاب کردند، خیلی از عوامل سریال با این انتخاب مخالفت کردند، اما آقای سهیلی زاده پای من ایستادند و گفتند سیاوش می تواند این نقش را درست بازی کند. نمی خواهم بگویم این اتفاق افتاده، اما من همه تلاشم را کردم که جواب اعتماد آقای سهیلی زاده را به خوبی بدهم.

فرید یک جاهایی رابین هود است. اینکه این نقش اینقدر مثبت است، در فیلمنامه بود یا خودش بهش رسیدی؟

من چیز خاصی به نقش اضافه نکرده ام و طبق فیلمنامه جلو رفته ام. حتی یک جاهایی با نظر آقای سهیلی زاده خشونت را هم به شخصیت فرید اضافه کردیم تا این شخصیت، یک نواخت نباشد. اگر دقت کنی می بینی که رفتار فرید در محل کارش با رفتاری که در خانه از او می بینیم، متفاوت است.

فکر می کنم ترانه خواجه امیری، قصه «آوای باران» را لو می دهد. این طور نیست؟

واقعیتش این است که این ترانه قبلاً نوشته شده بود و این طور نبود که شاعر با خواندن سناریو ترانه بنویسد. به همین دلیل حرفی که می زنی با واقعیت فاصله دارد. باید صبر کنی تا قصه به پایان برسد(خنده).

در این کار هم با مشکل همزمانی پخش و تصویربرداری مواجه شده اید، سخت نیست؟

ببین فکر می کنم این موضوع آنقدرها هم سخت نیست. اکثر سریال های شبانه موفق، با این اتفاق دست و پنجه نرم می کنند. به نظرم این همزمانی، از این جهت که عوامل سریال از مخاطب فیدبک می گیرند و ادامه سریال را با توجه به نظرات مردم جلو می برند، اتفاق خوبی است.

فکر می کنی ترکیب تو و سام به عنوان زوج پدر پسر درآمده است؟

شاید چون سام پیش از این در نقش شخصیت های جوان دیده شده، یک مقدار برای مردم سخت است که او را در نقش پدر من قبول کنند. اوایل کار یک مقدار باور کردن این رابطه برای خودمان هم سخت بود، اما الان دیگر همه چیز سرجای خودش قرار دارد و با هم راحتیم. فکر می کنم سام خیلی جا افتاده این نقش را بازی کرده و توانسته به خوبی از عهده این نقش بربیاید.

«آوای باران» نقطه عطف کارهای سیاوش خیرابی است؟

من همیشه در مصاحبه هایم گفته ام که «ترانه مادری» بهترین کارم است اما الان فکر می کنم تازه از «آوای باران» دارم بازیگری را شروع می کنم. تا الان فقط دیده شدم اما از اینجا به بعد می خواهم بیشتر بازی ام را نشان دهم.

تو تا امروز در کارهای موفق سهیلی زاده حضور داشته ای. با توجه به اینکه از کارگردانان دیگر هم پیشنهاد داری نمی خواهی فضاهای کاری دیگر را هم در تلویزیون تجربه کنی؟

نه من و آقای سهیلی زاده اصراری نداریم که حتماً باید با هم کار کنیم. اگر دقت کنی من در «فاصله ها» و «دختران حوا» حضور نداشتم و در واقع هرجا که لازم باشد آقای سهیلی زاده به من پیشنهاد کار می دهند. خودم هم دوست دارم فضاهای مختلفی را تجربه کنم اما قسمت نشده! مثلاً زمانی که «زیر هشت» آقای مقدم به من پیشنهاد شد من سر سریال آقای «فریدون حسن پور» بودم. در نهایت باید بگویم من خیلی دوست دارم با کارگردانان دیگری هم در تلویزیون کار کنم اما شاید خیلی از کارگردانان و دستیارها فکر می کنند، من چون در چند سریال در خدمت آقای سهیلی زاده بوده ام، با کارگردان دیگری سریال کار نمی کنم. در حالی که این تصور اشتباهی است.

چند هفته پیش تو در یکی از برنامه های زنده تلویزیون حضور داشتی که آقای پرستویی روی خط امدند و به تو بابت بازی در «آوای باران» تبریک گفتند حس خوبی بود؟

برای جوانی مثل من یک افتخار محسوب می شود که استاد پرستویی کارم را می بینند و نظر مثبتی روی آن دارند. من به آقای پرستویی هم گفتم که باید سعی کنم آنقدر بهتر شوم که نگویند با یک تعریف استاد پرستویی از خود بی خود شد.

آقای پرستویی چی گفتند و تو چه جوابی دادی؟

در آن برنامه من و آقای مهران احمدی حضور داشتیم که آقای پرستویی به صورت تلفنی روی خط برنامه آمدند و اول به آقای احمدی که در «آوای باران» حضوری فوق العاده دارند، تبریک گفتند. بعد هم گفتند به سیاوش خیرابی تبریک می گویم و فکر می کنم به یک نوع بلوغ در بازیگری رسیده است. من هم آمدم بگویم استاد ما شاگردی می کنیم، اما آنقدر هول شده بودم که صادقانه گفتم نمی توانم حرف بزنم.

نمی خواهی ازدواج کنی؟

نه از طرف خانواده فشاری برای این کار دارم و نه هنوز خودم برای ازدواج به جمع بندی نهایی رسیده ام. فکر می کنم هنوز وقت هست. فعلاً دغدغه ام این است که بازیگری را به جای باثباتی برسانم، بعد به ازدواج فکر خواهم کرد.

وقتی بچه بودی فکر می کردی در چه سنی ازدواج خواهی کرد؟

زمانی که سن و سال کمتری داشتم می خواستم طوری ازدواج کنم که فاصله سنی ام با بچه ام خیلی کم باشد، اما این اتفاق نیفتاد. راستش فعلاً برای ازدواج برنامه ای ندارم. البته این مسائل چیزی نیست که انسان بخواهد برایش برنامه ریزی داشته باشد. شاید مثل شاهرخ استخری(که از همین جا ازدواج و پدر شدنش را تبریک می گویم) به صورت اتفاقی همه چیز برای ازدواج مهیا شد، یا مثل سام(سام درخشانی) من هم روزی به این شرایط برسم، اما فعلاً برنامه ای ندارم.

برسام تنها بچه خانواده شماست، رابطه ات با او چطور است؟

برسام تا اردیبهشت که فرزند آرش به دنیا می آید، تنها بچه خانواده ماست. او الان دو ساله است و تمام زندگی همه خانواده ماست و تمام زندگی من هم هست.

شهرت هنوز هم برایت جذابیت دارد یا با تمام سختی هایش به آن عادت کرده ای؟

هیچ وقت نتوانسته ام این را هضم کنم که انسان از اینکه آدم های دیگر دوستش داشته باشند، اذیت شود. ببین؛ کسی که بازیگر می شود، باید این موضوع را قبول کند که شهرت جزوی از زندگی اش خواهد شد. یکسری از دوستان می گویند وقتی در رستوران همه نگاه مان می کنند نمی توانیم راحت غذا بخوریم اما باور کن اگر مردم در رستوران من را نگاه نکنند اذیت می شوم و با خودم می گویم یعنی دیگر مردم مرا دوست ندارند؟ همه ما مدیون نگاه مردم هستیم و به همین دلیل، به شخصه هیچ وقت از شهرت اذیت نشده ام. بدون هیچ شعاری باید بگویم من از با مردم بودن، لذت می برم و تعامل با مردم را دوست دارم.

پس مثل برخی از بازیگرها که می گویند ما برای شهرت بازیگر نشدیم، نیستی…

با تمام احترامی که برای همکارانم قائلم اما فکر می کنم این حرف، اشتباه است. کسی که وارد بازیگری می شود می داند که یکی از تبعات این حرفه شهرت است. یعنی چی که ما برای شهرت نیامدیم؟ از طرف دیگر همه آدم ها، شهرت و دیده شدن را دوست دارند. یک بار یکی از بچه ها گفت بیا شیشه های ماشینت را دودی کن که راحت در خیابان رفت و آمد داشته باشی! من در جواب گفتم اگر این کار را انجام دهم، چطور تشخیص بدهم چه کسی من را دوست دارد و چه کسی دوستم ندارد؟

حرفی مانده که برایمان بگویی؟

از این طریق باید از کل عوامل «آوای باران» و در راس آنها آقای سهیلی زاده و آقای هاشمی اصل تشکر کنم که باعثشدند بعد از مدت ها کار خوبی انجام دهیم. در این شرایط که تلویزیون پول ندارد، کار کردن با بودجه شخصی سخت است که آقای هاشمی اصلی تا اینجا واقعاً خوب عمل کرده اند و علی رغم اینکه با بودجه شخصی کار می کنند، کم نگذاشته اند. از آقای سهیلی زاده هم باید تشکر کنم که در این پروژه واقعاً پای من ایستادند. امیدوارم توانسته باشم جواب اعتماد ایشان را بدهم، همچنین از امیر سلیمانی عزیز تشکر ویژه ای داشته باشم که علی رغم وجود حجم بازیگران زیاد در این کار، توانست به خوبی برنامه ریزی کند تا بازیگران فشار زیادی را متحمل نشوند…

خانواده سبز / شماره ۳۹۳ و ۳۹۴ / دی و بهمن ۹۲ / مصطفی امامی / صفحه ۱۲

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار