|
|
کدخبر: ۲۷۸۹

وقتی رفتار زشتی از فرزندتان سر می‌زند بی‌هیچ شک اولین سوالی که برایتان مطرح می‌شود این است که فرزندم این را از کجا یاد گرفته است؟

به گزارشامیدنیوز، به نقل ازتبیان، غافل از آن‌که کودکان لوح‌های سفیدی هستند در دستان ما والدین و این ما هستیم که با رفتار و تربیت خود شخصیت آنها را شکل می‌دهیم، از این‌رو در برخورد با ناهنجاری‌های رفتاری کودکان اولین سوال باید این باشد که کجای رفتار ما اشتباه بوده که کودکمان از آن الگوبرداری کرده است؟

لوس کردن کودکان

تعداد کودکانی که به سبب تربیت غلط والدین آنچنان بدرفتار شده‌اند که خودخواهی و خودرایی را از همین سنین براحتی می‌توان در آنها دید، این روزها کم نیست. همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را برای فرزند خود طالب هستند، که به هر حال هزینه بر است. پدر و مادر های زیادی هستند که با این محبت افراطی باعثلوس شدن فرزند شده و تازه بچه ها با داشتن این همه چیز خوشحال به نظر نمی رسند. این باعثمی شود که بچه ها هرگز راضی به نظر نرسند و مرتبا تقاضای بیشتری کنند. لوس تربیت شدن کودکان پدیده‌ای است که معمولا در سنین بالاتر براحتی قابل رفع نیست و برخی اوقات این خصیصه تا سنین بالاتر نیز نمود پیدا می‌کند.

اساسا والدین باید از همان ابتدای کودکی با این خصیصه کودک خود مبارزه کنند تا اگر از کودکی رفتاری غلط از او سر زد، والدین با عکس‌العمل مناسب آن را به کودک بفهمانند و اشتباه بزرگ این است که از کنار آن بگذرند. بهانه‌گیری‌های بی‌مورد در کودک باید در اولین فرصت سرکوب شود و کودک باید این آموزش را ببیند که هر رفتار زشتی از طرف والدین نادیده گرفته نمی‌شود.

مقایسه کردن کودک با همسن و سالان

این نکته را هرگز از یاد نبرید که کودکان به هیچ وجه از مقایسه کردن آنها با دیگر همسن و سالانشان استقبال نمی‌کنند و برخی اوقات این موضوع می‌تواند بذر کینه‌های بزرگی را در ضمیر کودک بکارد. فرقی نمی‌کند شما کودکتان را با چه کسی مقایسه می‌کنید. در برخی اوقات حتی مقایسه وی با خواهر یا برادرش نیز همین پیامد را دارد. به واقع باید بپذیرید که کودک شما به خودی خود فردی مستقل است و باید از همین کودکی حس اعتماد به نفس را در وی ایجاد کرد، اما پدیده مقایسه کردن کودکان از جمله مهم‌ترین دلیل برای تخریب این حس سرنوشت‌ساز در کودک است. در کنار این موضوع، حسادت نیز از جمله دیگر پدیده‌های مقایسه کردن کودکان به شمار می‌رود. کودک شما بدون شک حس حسادت را نسبت به الگوی مورد نظر شما پیدا خواهد کرد و فرقی نمی‌کند که آن الگو برادر یا خواهرش باشد یا فرد دیگری.

تربیت نامناسب:

زمانی که شما اینقدر تنبلی به خرج می دهید که فرزندان خود را به طور صحیح تربیت کنید، در نتیجه این وظیفه خطیر را به عهده اطرافیان فرزندتان قرار می دهید. هرگز به فرزند خود اجازه ندهید که در خانه طوری رفتار کند که انگار به سیاره شیطنت و بازیگوشی پا گذاشته است. زیرا همین رفتار را در خانه دیگر هم خواهد داشت و این اصلا خوشایند نیست. در حالیکه باید در خانه دیگران مو دب تر و بهتر از منزل باشند. اگر شما نتوانید آنها را به طور صحیح تربیت کنید دیگران اقدام می کنند.

آموزش دروغ مصلحتی

برخی خانواده‌ها در منزل همه‌روزه کلاس‌های فشرده آموزش دروغ مصلحتی برای کودکان خود برگزار می‌کنند بی‌آن‌که متوجه باشند کودکان همچون دوربینی تمامی رفتارهای درست و غلط شما را ضبط می‌کنند و دروغ‌های کوچک و بزرگ شما حال به هر دلیلی به دوستان، همکاران و… الگویی زشت و ناپسند برای کودکتان می‌شود و در نهایت او را فردی دروغگو بار می‌آورد. دروغ را برای کودکتان به هر دلیلی عملی بسیار زشت و ناپسند جلوه دهید. قرار است به وی راستگویی را آموزش دهید، ازاین‌رو اگر کار زشتی را برای اولین بار انجام داده و به شما راستش را می‌گوید با چهره‌ای جدی اما نه عصبانی اولا او را به دلیل راستگویی‌اش تحسین کنید و سپس از او قول بگیرید که دیگر کار ناپسندش را تکرار نکند. در محیط منزل نیز به هر دلیل دروغ را ممنوع کنید و اصطلاحاتی همچون دروغ مصلحتی و… را از ادبیات خانه خود خارج کنید.

کودکان همچون دوربینی تمامی رفتارهای درست و غلط شما را ضبط می‌کنند و دروغ‌های کوچک و بزرگ شما حال به هر دلیلی به دوستان، همکاران و… الگویی زشت و ناپسند برای کودکتان می‌شود و در نهایت او را فردی دروغگو بار می‌آورد

عدم مشارکت در مدرسه فرزندان:

بعد از خانه، مدرسه محلی است که بچه ها در آن بیشترین ساعت را حضور دارند و بنابر این معلمان و همسن و سالان نقش مهمی در زندگی آنها دارند. بنابراین تعجب انگیز است که شما رغبت به این محل ندارید و سعی می کنید از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و خود را درگیر مسائل مربوط به آنها نکنید. مهم نیست که کدامیک از – پدر یا مادر - در مدرسه حضور داشته باشند، مهم حضور یکی از شما است. شما حتی باید از طریق ایمیل با معلم فرزندتان د رتماس باشید. این نشان دهنده حساسیت شما بر روی تربیت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشیاری بیشتری نسبت به تربیت فرزندتان می کند.

عدم اعتدال در تشویق فرزندان:

زمانیکه فرزند خود را تشویق می کنیم، باعثافزایش عزت نفس آنها می شویم، اما باید مراقب بود که در این مورد حد اعتدال را رعایت کنیم. اجازه بدهید که تشویق در وقت مناسب و تنها زمانی که کار فرزندتان واقعا لایق تشویق است این کار انجام شود. اگر به طور غلوناکی آنها را به خاطر کار معمولی که انجام داده اند تشویق و قدردانی کنید باعثمی شود که آنها نسبت به ارزش واقعی دست آورد خود دچار انحراف فکری شوند

عدم اعطای مسئولیت به فرزندان:

فرزند شما نباید به خاطر انجام کارهای عادی و روتین چیزی دریافت کنند. چون آنها عضوی از خانه هستند، نه مهمان حاضر در هتل. هرکس که در خانه زندگی می کند موظف به انجام امور مربوط به خانه است، از شستن ظرفها گرفته تا گردگیری و … دادن پول اضافی روش فوق العاده ای برای تشویق است اما در عوض انجام کارهای فوق العاده نه کارهایی که وظیفه روتین هر عضو خانواده است. بچه باید بخشی از مسئولیت زندگی مشترک با خانواده را به دوش بگیرند. آنها برده شما نیستند اما مطمئنا در تعطیلات و مرخصی دائم هم به سر نمی برند.

عدم رفتار صحیح با همسر:

هر طور که با همسر خود رفتار کنید، به عنوان الگو برای آینده آنها خواهید بود. یعنی آنها نیز دقیقا همین طور به همسر خود رفتار خواهند کرد. اگر به صورت غیر صحیح با همسر خود رفتار کنید و مرتبا در حال مشاجره باشید آنها نیز به همین سبک رفتار می کنند. بچه ها بیشتر از آنچه شما به عنوان نصحیت به آنها گوشزد می کنید، از رفتار شما پیروی می کنند. اگر با همسر خود به احترام و توام با عشق رفتار کنید، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان میدهید و بعلاوه آنها از داشتن یک پناهگاه امن در این دنیای وحشی بیشتر احساس امنیت خواهند کرد.

داشتن توقعات غیر واقعی از فرزند:

اگر با بچه ها سرو کله می زنید از آنهان انتظارات معقول و منطقی داشته باشید، به خصوص بچه های کوچک. اگر برای شام جایی دعوت هستید و از کودک دو ساله خود انتظار دارید که درست مانند یک شاهزاده کوچک رفتار کند سخت در اشتباهید. اگر د رخیال و رویای خود انتظار دارید که فرزندتان یک ستاره ورزشی و یا علمی شود، در حالیکه او تنها مایل به نوازندگی پیانو است، لازم است راجع به توقع خود تجدید نظر کنید. انتظار شما از آنها باید شادی آنها باشد.

عدم آموزش فرزندان برای دفاع از خود و خواسته هایشان:

خیلی از والدین تمام نیاز فرزندان را برآورده می کنند و به این ترتیب ارزش کار سخت و عدم وابستگی را در فرزند از بین می برند. به این ترتیب نسلی از آدم های بی بو و خاصیت و به اصطلاح پهلوان پنبه ظهور خواهد کرد. بچه های امروزه انتظار دارند که همه کارها برایشان انجام شود. اینکه آن ها را محکم و پر طاقت تربیت کنید و از آنها بخواهید که اموراتشان را خود انجام دهند دلیل عدم دوست داشتن آنها نیست. بلکه نشانه عشق واقعی است.

تحمیل کردن گرایش وتفکر خود به فرزندان:

اجازه دهید که بچه ها بچگی کنند. والدین نباید تمایلات و گرایش و نقطه نظر های خود را به فرزندشان تحمیل کنند. اینکه فرزند خود را از اشتیاقات خود آگاه کنید خوب است اما آنها را تحمیل نکنید. اجازه دهید همان طور که هستند رشد کنند. بدون تحمیل عقاید وخواسته های شما.

عدم وفای به عهد:

اگر فرزندتان را به خاطر نقاشی روی دیوار تهدید به تنبیه کردن می کنید، حتما این کار را انجام دهید. متاسفانه پیروی از قول هایی که به فرزند تان می دهید زندگی را کمی سخت می کند اما افزایش اعتماد به گفته شما چیزی مهم تر است. اگر شما به گفته های خود عمل نکنید، بچه ها به این نتیجه می رسند که بین قول و عمل شما تناسبی نیست و در نتیجه به شما اعتماد نخواهند کرد.

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار