راز مرگ دختر جوان در سینه برادر

جسدی کنار رودخانه

مردی جوان اوایل دی ماه امسال با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از کشف جسدی کنار یکی از رودخانه های استان خوزستان خبر داد. ماموران مبارزه با جرایم جنایی بعد از دریافت این گزارش به محل حادثه رفتند و با جسد دختری حدود بیست ساله مواجه شدند.

کارآگاهاندر تحقیقات میدانی موفق شدند کیف دستی دختر جوان را روی پلی که جسد در آن حوالی کشف شده بود، پیدا کنند. با بررسی محتویات کیف، هویت دختر جوان به نام فرنگیس شناسایی و جنازه برای بررسی علت مرگ، به پزشکی قانونی منتقل شد. با تشکیل پرونده ای با عنوان مرگ مشکوک در اداره آگاهی، تحقیقات کارآگاهان جنایی در این رابطه آغاز شد. پس از مشخص شدن هویت دختر جوان، ابتدا از خانواده او بازجویی شد.

مادر فرنگیس درباره مرگ دخترش، گفت: فرنگیس کشته نشده، بلکه او خودکشی کرده است. از این بابت مطمئن هستم و اگر شما هم دلایل مرا بشنوید، مطمئن خواهید شد او دست به خودکشی زده است. فرنگیس مدت ها بود مشکل روان و اعصاب داشت و این موضوع را همه می دانستند. او چند بار تهدید کرده بود چون از زندگی خسته شده، می خواهد خودش را از بین ببرد.

دیروز روز قبل از کشف جنازه خواهر فرنگیس از او پیامکی دریافت کرد که در آن نوشته بود می خواهد خودش را بکشد و از ما حلالیت خواسته بود. چون او چند بار صحبت از خودکشی کرده بود، با خودمان گفتیم این بار هم فقط تهدید می کند و به هیچ وجه دست به چنین کاری نمی زند. به همین دلیل مطمئن هستم دخترم خودش را از بالای پل به پایین پرت کرده است. هیچ شکایتی ندارم و می خواهم جنازه دخترم را برای خاکسپاری، تحویل بگیرم.

قتل یا خودکشی؟

با توجه به این که خانواده فرنگیس در ارتباط با مرگ فرزندشان، از کسی شکایتی نداشتند، جسد به آنها تحویل و پرونده بظاهر با موضوع خودکشی بسته شد، اما چند روز بعد شایعه ای درباره مرگ فرنگیس به گوش کارآگاهان جنایی رسید. شایعه از قتل فرنگیس حکایت داشت. این فرضیه زمانی قوت گرفت که نظریه پزشکی قانونی اعلام شد. متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند هیچ آبی در دستگاه تنفسی دختر جوان یافت نشده است و باتوجه به مدارک و شواهد به دست آمده، دختر جوان بر اثر خفگی در آب، جان خود را از دست نداده است. به همین دلیل فرضیه خودکشی رنگ می بازد.

رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان در این زمینه می گوید: از آنجا که خانواده متوفی هیچ شکایتی نداشتند و عنوان کرده بودند فرنگیس دست به خودکشی زده است، جسد به خانواده اش تحویل اما وقتی احتمال قتل او مطرح شد، کارآگاهان برای تحقیقات مجدد سراغ خانواده فرنگیس رفتند. در این مرحله مشخص شد آنها چند روز بعد از خاکسپاری، خانه شان را فروخته و از آن محل نقل مکان کرده اند. همچنین در تحقیق از اهالی محل معلوم شد هیچ کسی نشانی جدید آنها را ندارد.

سرهنگ خواجوی ادامه می دهد: همین مساله باعثشد شک ما درخصوص به قتل رسیدن دختر جوان بیشتر شود. خانواده او قطعا با تغییر محل سکونت خود قصد داشتند موضوعی را مخفی کنند که بی ارتباط با مرگ فرنگیس نبود. تمام آدرس های خانواده فرنگیس تغییر کرده بود و پیدا کردن آنها نیاز به زمان داشت. در ادامه تحقیقات مشخص شد جسد دختر جوان را یکی از اقوام فرنگیس تحویل گرفته است. با بررسی های صورت گرفته، آدرس شخص مورد نظر پیدا و از او بازجویی شد. به این ترتیب نشانی جدید خانواده فرنگیس به دست آمد و اکیپی از کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند.

جنایت ناخواسته

کارآگاهان در ادامه بررسی ها دریافتند فرنگیس با برادر خود به نام فرامرز مشکل داشت. برادرش که بیست و یک ساله بود در یکی از شهرستان های مرکزی کشور مشغول به کار بود و هر چند وقت یک بار به دیدن خانواده اش می رفت. به این ترتیب فرامرز به عنوان نخستین مظنون پرونده به اداره آگاهی منتقل و تحقیقات از او آغاز شد. پسر جوان در بازجویی اولیه ادعا کرد زمان حادثه در محل کارش بود و اصلا در استان خوزستان حضور نداشت و به همین دلیل از این جنایت بی خبر است.

با بررسی اظهارات پسر جوان، مشخص شد فرامرز برخلاف ادعایش چند روز قبل از قتل به خوزستان بازگشته و درست روزی که فرنگیس به قتل رسیده، شهر را ترک کرده است. باتوجه به اطلاعات موجود، این احتمال مطرح شد که فرامرز پس از جنایت از شهر خارج شده تا تائیدی بر نبود او در محل جنایت باشد و درواقع او با این شیوه خواسته پلیس را گمراه کند و مسیر تحقیقات را تغییر بدهد.

پسر جوان دوباره بازجویی شد. او که دست خود را رو شده می دید، بناچار لب به اعتراف گشود و درباره جنایت گفت: نمی خواستم خواهرم را به قتل برسانم. آن روز داشتم از کنار رودخانه رد می شدم که فرنگیس را کنار پل دیدم. ما همیشه با هم اختلاف داشتیم و سر کوچک ترین موضوعی با هم دعوا می کردیم. آن روز بار دیگر با هم دعوایمان شد و خیلی از دست او عصبانی شدم. فرنگیس هم که از رفتارهای من خسته شده بود، شروع به داد و فریاد کرد. هر چه به او گفتم ساکت باشد، توجهی نکرد و من برای لحظه ای تعادل خود را از دست دادم و از شدت عصبانیت دستم را روی گلوی او گذاشتم تا ساکت شود.

یک دفعه متوجه شدم فرنگیس حرکت نمی کند. باور کنید چند لحظه بیشتر طول نکشید، فکرش را هم نمی کردم او تا این حد سریع جانش را از دست بدهد. در حالی که کاملا شوکه شده بودم و نمی توانستم واقعیت را باور کنم، چند بار فرنگیس را صدا کردم اما بی فایده بود. خیلی ترسیده بودم.

به همین دلیل به این فکر افتادم ماجرا را خودکشی جلوه دهم. کیف او را روی پل و جنازه را هم در رودخانه انداختم تا همه خیال کنند خواهرم خودش را از روی پل پرت کرده است.

همان روز از شهر خارج شدم تا هیچ مدرکی علیه خودم به جا نگذارم. وقتی خانواده ام با من تماس گرفتند و گفتند فرنگیس خودکشی کرده، با خودم گفتم همه چیز آرام است و کسی متوجه واقعیت نشده است. به همین دلیل به خوزستان برگشتم و بعد از برگزاری مراسم از خانواده ام خواستم تا خانه را بفروشند. بهانه آوردم که نمی توانم نبود فرنگیس را در خانه تحمل کنم. بالاخره آنها هم راضی شدند و ما از آن محل رفتیم. ولی من هیچ وقت فکر نمی کردم راز قتلی که همه مدارک آن به خودکشی مربوط می شد، برملا شود.

متهم پس از اعتراف به جنایت، در حالی که بارها تاکید کرد قتل کاملا ناخواسته بود و او هیچ برنامه ای برای کشتن خواهرش نداشت، با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد، البته تحقیقات از او هنوز به پایان نرسیده است و وی بعد از اتمام مراحل بازپرسی، به اتهام قتل در دادگاه کیفری استان خوزستان محاکمه خواهد شد.