|
|
کدخبر: ۱۵۰۹۰۵

حسین سازور در گفت وگوی تفصیلی با مشرق: / ۱

اگر مساجد سنگرند باید همیشه نگهبان داشته باشند و امام جماعت باید دو ساعت قبل از نماز در مسجد حضور داشته باشد تا مردم به او مراجعه کنند و به شبهات پاسخ دهد و نباید کار دیگری جز اداره مسجد داشته باشد.

گروه فرهنگی مشرق -حاج حسین سازور از جمله مداحان معروف تهران است که سال ها روضه خوان اهل بیت علیهم السلام بوده است. بچه جنوب شهر تهران(محله غیاثی) است و در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس حضور فعال داشته و در حال حاضر در جبهه فرهنگی مشغول به فعالیت است. آنچه پیش روی شماست بخش نخست گفت وگوی ما با اوست که درباره نقش و جایگاه " مسجد " در جامعه است:

* مساجد از چه ابعادی اهمیت دارند و نظر شما درباره نقش و جایگاه مساجد چیست؟

اهمیت مساجد از چند بُعد قابل اهمیت است؛ مهم ترین اینکه یک مسجد باید پایگاه اجتماعی و محل جماعت باشد. مسجد حکم نخ تسبیح دارد مثلاً اگر این دانه های تسبیح، مردم متفرق باشند، چه کسی می تواند آنها را متحد کند؟ مردم متفرق را مسجد در یک صف واحد قرار می دهد. حالا در این صف اقشار مختلفی هم حضور دارند؛ از مردم عامی گرفته تا تحصیل کرده و غیر تحصیل کرده، همه می آیند. مسجد چنین جذابیتی دارد. اگر خوب دقت شود به نقش مساجد در کشور می بینیم که امام خمینی(ره) بهترین حرف را زد. ایشان فرمودند: مساجد سنگر است؛ و به تعبیر دیگر برای این می گویند محراب، که محل حرب است. محل دشمنی با شیطان است. شیطانی که نمی خواهد بگذارد انسان بندگی کند و در محراب مسجد به جنگش می روند.

پ

از بُعد دیگر مسجد عبادت های فردی را به عبادت های اجتماعی تبدیل می کند. یعنی وقتی دقت می کنیم می بینیم برای اجتماع، در مسجد یک رکعت نمازش صد رکعت می شود. اصلا یکی از شروط قبولی نماز فرمودند شما نماز جماعت را در مسجد و اول وقت بخوانید. این پایگاه اجتماعی همان طور که مردم متفرق را مستمع می کند، همان طور هم روی تک تک افراد تاثیر می گذارد. یعنی اگر یک مسجد جاذبه اش آنقدر باشد که همه را در خود جمع کند و امام جماعت هم به عنوان رکن و به عنوان محور یک عالم، فاضل، اهل دیانت و سیاست باشد می تواند به این مردم جهت بدهد و به سوی مسیر حق دعوت کند و این همان معنای مسجد و جماعت است.

یعنی مردم در مسجد جمع شوند و خدا را که سجده برایش سزاست سجده و اظهار عبودیت کنند تا بنده دیگری نباشند(فقط برای خدا، نه دیگری) که امام می فرمایند مساجد پایگاه سیاسی است به غیر از اینکه پایگاه اجتماعی و اعتقادی است.

* قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم مساجد پایگاه وحدت بین مردم بود و در جهت سازماندهی تظاهرات ضد طاغوت استفاده می شد.

قبل از انقلاب مساجدی که باید همچین نقش ایفا کنند خیلی کمرنگ بودند. تنها بعضی از مسجدها بودند که در آنها این فعالیت ها صورت می گرفت. نوعا قبل از انقلاب به مسجد به عنوان یک پایگاه عبادی صرف، نگاه می شد. خیلی که می خواستند خوب عبادت کنند، می آمدند در مساجد نماز می خواندند و کار دیگری انجام نمی شد. این قدرتی که در مساجد بود به فعل و ظهور نرسیده بود و قدرت و انرژی مساجد خاموش بود. کسی هم نتوانسته بود از آن بهره برداری کند؛ این انرژی را امام(ره) بارور کرد. درست است که قبل انقلاب نماز به جماعت بود ولی اکثرا سالخورده ها حضور داشتند و آن هم فقط برای نماز و یک عبادت خشک و خالی. وقتی امام، انقلاب اسلامی را شروع کرد بعضی از مساجد فعال شدند مانند مسجد موسی بن جعفر(ع) که آیت الله سعیدی در آنجا حضور داشت یا مسجد الجواد(ع) که شهید مطهری حضور داشتند.

در شکل گیری انقلاب، مساجد به عنوان سنگر مطرح شد. اعلامیه های امام هم در مساجد پخش می شد و مردم در مساجد به اصطلاح آماده می شدند. این روند تا پیروزی انقلاب ادامه داشت و با پیروزی آن نقش مساجد پررنگ تر شد. برای اینکه مردم اخبار روز را متوجه بشوند رجوع شان به مساجد بیشتر شد و صبغه دینی مردم با رجوع و حضور در مساجد بیش از پیش نمایان شد. در این میان امام جماعت ها هم خیلی نقش داشتند کما اینکه سخنرانی های روشنگرانه حضرت آقا و دیگران در مساجد شکل می گرفت. اوایل انقلاب مسائلی چون حل اختلاف ها، نماز و عبادت، اعزام نیرو به جبهه ها، پایگاه بسیج، جمع آوری کمک ها موقع حوادثطبیعی و… همه در مساجد انجام می شد.

مسجد هر محله عَلَم، علامت و شاخص آن محله است و امام جماعت مسجد هم محور آن محله و منطقه است. امام جماعت های قبل از انقلاب حالا در آن حدی که من به یاد دارم در چند بُعد فعالیت داشتند. مثلا مرحوم آیت الله شهید سعیدی؛ این عالم بزرگ، اول بحثامام جماعت را داشت و حق روشنگری مردم را داشت و خودش سخنرانی می کرد. خودش در تمامی اقدامات مسجد در خط مقدم بود، حتی یادم هست ساواک به ایشان اخطار داد که شما نباید منبر بروید؛ ایشان هم گفت: باشه منبر نمی روم، روی صندلی می نشینم و حرف می زنم. بعد گفتند روی صندلی هم نباید بنشینی. ایشان گفت: روی صندلی هم نمی نشینم، روی زمین برای مردم حرف می زنم. گفتند اصلا نباید حرف بزنید. آیت الله گفت: باشه میروم خانه های مردم حرف می زنم. همین طور هم شد، به بهانه روضه خوانی در خانه های مردم برای آنها حرف می زد. حتی یادم هست آقای سعیدی قبل از انقلاب خاک ذغال برای خانه مردم می بردند چون در آن زمان گازکشی و… نبود.

ایشان پای کار مردم بودند چون دغدغه دین و مردم را داشتند. همین نقش محوری او باعثشده بود که آن منطقه(میدان خراسان و غیاثی) زیر بیرق ایشان بود. از نتیجه اقدامات، فعالیت ها و زحمات ایشان هم چقدر آدم متدین برخاست. چقدر شهید از این منطقه تقدیم انقلاب کرد. پس امام جماعت این نقش را می تواند ایفا کند.

تا اینکه به ایام پس از دفاع مقدس رسیدیم که متأسفانه این نقش افول داشت. یعنی الان تقریبا سالهاست که مساجد ما آن نقش خودشان را ایفا نمی کنند.


* دلیل این افول چه چیزی می توانست باشد؟

یک بخشی عمده آن مربوط به دوقطبی شدن فضای سیاسی جامعه بود. یعنی خط سیاسی که در جامعه ایجاد شد مثل خط راست و خط چپ و یا روحانیت و روحانیون. اینها به هر حال تأثیری در بین علما داشت. وقتی روحانی و آخوند مسجد؛ گرفتار دسته بازی و حزب شد در خود مسجد هم دو دستگی به وجود می آید. شما فرض کنید یک مسجد داشتیم که روحانی اش جناح راست بوده و آدم های مسجد جناح چپ بودند یا برعکس که باعثشده با هم مقابله کنند. چند تا از اینها که همراه نبودند درگیر شدند ولی خود امام جماعت به عنوان یک محور باید طوری عمل کند که این اختلافات حل شود. امام جماعت مسجد، آدم نظام و اسلام است، آدم دسته و باند نیست. امام جماعت مسجد، چون مسجد متعلق به نظام است یعنی مساجد باید در خدمت نظام باشد. اگر مساجد گرفتار فرقه بازی و دسته بازی شدند دقیقاً همان چیزی می شود که دشمن می خواهد؛ لذا اینکه تأکید می شود خط سیاسی باید مبرا از هرگونه انحرافات سیاسی باشد این زمانی حاصل می شود که مردم نگاهشان به رهبری باشد. چه کسی باید حرف های آقا را تبیین بکند؟ چه کسی باید حرف های آقا را در جامعه پخش کند؟ علمای مساجد. چون مساجد در جامعه پخش هستند. اگر همچین اتفاقی افتاد آن وقت جامعه دچار تشدد نخواهد شد. اگر همه علمای مساجد زیر بیرق آقا باشند که اکثر قریب به اتفاق هستند؛ حرف آقا را بزنند، نه حرف حزب یا گروه شان را دیگر تشددی پیش نخواهد آمد. این در انتخابات، فعالیت های سیاسی و مسائلی که در جامعه پیش می آید کاملاً دیده می شود. مساجد طی چند سال متأسفانه نقش کمرنگی داشتند. یعنی در زمانی خطر متوجه کشور و نظام می شوند.

اولین کسانی که باید به مقابله با خطر بروند پایگاه های اجتماعی است. در پایگاه اجتماعی جلودار همه مساجد است و جلودار مساجد چه کسانی هستند؟ امام جماعت است. وقتی تهدیدی علیه کشور باشد این تهدید باید توسط مساجد و امام جماعت برای مردم شکافته بشود. باید مردم را تجهیز و آماده کنند تا با آن مقابله شود. اما در قضایای مانند فتنه سال ۸۸ ما روشنگری خاصی از سوی مساجد که باید در صدر مقابله با فتنه می بودند ندیدیم. دفع توطئه و دفع بحران کهمردم و مسؤولان از مساجدانتظار داشتند، فعال نبود. اگر امام جماعت ها به روشنگری می پرداختند این همه خسارت متوجه مملکت می شد؟ به طور مثال اگر روزهای اول فتنه که چند روز از ۲۲ خرداد گذشته بود؛ تمام امام جماعت های تهران مردم را بسیج می کردند و خودشان هم کفن می پوشیدند و نمایش عظیم قدرت داشتند، دشمن نمی توانست این نظام را متحمل خسارت کند. کاری کردند که ما حالا حالاها باید تاوان خسارت بدهیم.


حتی در خطبه های نماز جمعه، حضرت آقا هم تأکید کردند که نخبگان به روشنگری بپردازند و آنچه را می فهمند به مردم بگویند. در هر حال مساجد جزو نخبگان هستند، پس چرا هیچ کاری صورت نگرفت؟

وقتی امام فرمودند: مساجد سنگر است. یعنی نفر اول دفاع در برابر دشمن مساجد هستند تا مانع پیشروی و در نهایت تهاجم دشمن شوند. خب در فتنه نگاه می کنیم که کارکرد مساجد ما چقدر بوده است؟ کسی منکر نقش مساجد نیست اما چرا این روشنگری همان اول اتفاق نیفتاد؟
حضرت آقا هم پیام دادند که مساجد منحصر به زمان نماز نشود؛ یک کاری کنید مساجد درها را به روی مردم باز کنند. نماز صبح درصد کمی از مساجد باز هستند. اکثرا نماز مغرب وعشاء مساجد فعال هستند و این یعنی که در مسجدها فقط باز می شود که مردم نماز بخوانند و بروند. یعنی فقط محل برگزاری نماز است و سنگر تنها در بُعد عبادی و مقطعی استفاده می کنید ولی یک سنگر باید همیشه نگهبان و پاسدار داشته باشد. امامان جماعت باید دو ساعت قبل از نماز در مسجد حضور داشته باشند تا مردم به آنها مراجعه کنند و به شبهات پاسخ بدهند. یعنی امام جماعت نباید کار دیگری غیر از اداره مسجد داشته باشد. یعنی وقتی قرار شد مساجد حضور پررنگ در اجتماع داشته باشند باید آن امام جماعت تمام وقتش در مسجد باشد. چون امام جماعت چند شغله اصلا به امور مسجد نمی رسد.

اگر امام جماعت از ۱۰ صبح به مسجد آمد و دفترش را باز کرد و به مردم اعلام کرد که بنده پاسخگوی مشکلات شرعی و اختلافات شما هستم، اثرات آن تا کم کردن بار مشکلات قوه قضاییه هم پیش می رود. باید حضور امام جماعت در مسجد ملموس باشد و مردم هرگاه قبل و بعد نماز به مسجد مراجعه کنند امام جماعت در مسجد باشد. الان متاسفانه رئیس های مساجد، خادم های مساجد هستند و خادم ها در مساجد ریاست می کنند.


یکی از شهردارهای مناطق تهران از ما خواست برای اداره هر چه بهتر منطقه به او کمک بکنیم. اولین حرف من به ایشان این بود که کار را از مساجد شروع کنید و از سرویسهای بهداشتی مساجد شروع کنید. از محل طهارت مساجد شروع کنید که متاسفانه کسی برای قضای حاجت رغبت استفاده از آن را ندارد. وقتی برای مردم تعریف شود که مشکلات شما در مساجد حل می شود و به این مکان مقدس رجوع کنید آن وقت خواهید دید چه استقبالی خواهد شد.

وقتی انگیزه درست کردیم برای مردم، آن وقت می شود به مردم خط و جهت داد. یکی از معضلاتی که امروز در مساجد شاهد آن هستیم همین اختلافاتی است که بعضاً در برخی مساجد داریم مثلا گاهی امام جماعت با بسیج، بسیج با هیئت امنا، هیئت امنا با خادم، خادم با صندوقدار و… اختلاف پیدا می کنند که همین ها مردم را از مساجد فراری می دهد. درک شرایط زمان و مکان که این خیلی مهم است. هم برای امام جماعت و هم برای کسانی که میخواهند در مسجد کار کنند.


* همین نقش مهم مساجد و هیئت های مذهبی باعثشده که دشمن هجمه بیشتری نسبت به آنها داشته باشد؟

ببینید دنیای کفر می خواهد که در مسجد، فقط نماز خوانده شود و کاری به سیاست و اجتماع نباشد و همین طور کاری به حکومت و کاری به ظالم نداشته باشیم. دنیای کفر همین امر را می خواهد. دنیای کفر با اسلام سیاسی مشکل دارد اما با اسلام عبادی صرف، مشکل ندارد. اسلام عبادی صرف، نمونه اش کشور عربستان است که از صبح تا شب نماز می خوانند ولی چه فایده، یک مشت یهودی روی سر آنها مسلط است و وضع دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای اسلامی دیگر هم بدین ترتیب است. همین طرح توسعه مسجد النبی(ص) و مسجد الحرام را غربی ها انجام می دهند. چون خود آنها عرضههمچین کاری را ندارند. سعودی ها امام جماعت هم برای مسجد می گذارند و او را با اسکورت می برند و با اسکورت می آورند. امام جماعتی که به اسلام سیاسی کاری ندارد اما مسجدهای ما این گونه نیست. ما باید در مساجدمان فعالیت های اجتماعی داشته باشیم. روحانی مسجد باید از وضع خانواده های محلی که در آن مسجد واقع است مطلع باشد. یعنی بیکاران محل، نیازمندان، فقرا و همچنین آدم های مشکل داری آن محل را بشناسد و آنها را کم کم به راه بیاورد. باید مسجد کمک باشد برای کسانی که می خواهند دختران خود را شوهر دهند و پسران خود را زن بدهند و هین طور در تهیه جهیزیه کمک باشند.

باید در هر محله مساجد در دو مقطع از سال یکی نزدیک بازگشایی مدارس و دیگری پایان سال، آدمهای متمول و خیرین را کنار هم جمع کند تا به مردم کمک کنند.

من روزی پیشنهاد دادم که در همین تهران که قریب به سه هزار مسجد وجود دارد همه در ماه مبارک رمضان از اول تا آخرماه سفره پهن کنند و افطاری بدهند و در هر مسجد ۲۰۰ نفر روزه دار را افطاری بدهد. حساب کنید دویست ضرب در سه هزار در یک روز چه عددی می شود. همین عدد را ضرب در سی روز در یک ماه کنیم. هزینه زیادی هم نیست، کل هزینه افطاری یک مسجد دریک ماه رمضان شش میلیون تومان می شود.یعنی هر نفر هزار تومان، یک چای دوتا خرما و یک کاسه سوپ هزار تومان می شود. چقدر بهره می برند چقدر لقمه حلال وارد زندگی مردم می شود. چقدر آدم های دست به خیری پیدا میشود که بانی خیر هم بشوند. وقتی مسجد وارد این امور شد و فعالیت های اجتماعی قوی انجام داد. امام جماعت داری صد تا، دویست تا نمازگزار پای کار دارد که پای کار نظام هستند. یعنی سه هزار تا صد نفر سیصد هزار نفر می شود. سیصد هزار نفر آدمی که وقتی بحران در مملکت به وجود بیاید اینها میتواند مقابله کنند. برای این که مسجد برای نظام است و نظام مال مسجد است و امام جماعت باید برای نظام کاری انجام دهد و امام جماعتی که در مسجد امام جماعت است اگر نتواند صد نفر نمازگزار پای کار انقلاب تربیت کند به چه دردی می خورد؟

در اکثر مساجد شاید از قدیم رسم بوده که صندوق قرض الحسنه یا صندوق خیریه وجود دارد و بین نمازگزاران پول جمع آوری می گردد. باید این خدمات به مردم نشان داده شود تا مردم احساس کنند مسجد پایگاهی است که دردی از آنها دوا می کند.

امروز درجامعه ما با این هجوم ضد فرهنگی که غرب الان به کار بسته است و همه دنیا بسیج شده است که این مملکت را به زمین بزند. الان باید امام جماعت، مسجد را با مدرسه و مدرسه را با مسجد پیوند دهد. یعنی نمازگزار باید به مدرسه بیاید و باید مدرسه ای ها هماهنگ باشند دانش آموزان خود را هر روز برای اقامه نماز به مسجد ببرند.

امام جماعت باید برای مدرسه های اطراف مسجدی که حضور دارد برنامه داشته باشد و برود در مساجد سخنرانی کند. برنامه های وعظ بگذارد و احکام بگوید.

همین دبستانی ها، چه دخترانه و چه پسرانه و دبیرستان همین طور. در خیلی از مناطق مسجد کنار دانشگاه وجود دارد. چه اشکالی دارد که امام جماعت بگوید که امروز نماز جماعت را در دانشگاه برگزار نماییم. با استاد و با رئیس دانشگاه صحبت کند که مثلا نماز ظهر دانشگاه را در مسجد برقرار کنیم. این پیوند اجتماعی مسجد با همه ارکان اجتماع پیوندی است که چه کسی باید ایجاد کند؟ امام جماعت باید ایجاد کند.


مثلا در بحثبی حجابی که مسئله ضد فرهنگی جامعه ماست. ده تا، بیست تا، سی تا، صد تا از امامان جماعت بیانیه بدهند و با هم به وزارت ارشاد اسلامی و تبلیغات اسلامی بروند تا مسؤولان متوجه شوند که همه نسبت به این موضوعات تعصب دارند. تنها به سالی یکبار برگزاری کنگره ائمه جماعت مساجد اکتفا نشود. سالی یک بار! خب بعدش چی؟ چه فایده دارد؟ این حضور در مسجد از نظر اجتماعی است. حتی معضلاتی اجتماعی که ما داریم مانند مواد مخدر که اخیر هم گفتند که بسیج در این امر دخالت داشته باشد. اگر بسیج مساجد با اختیار و با بودجه وارد میدان شود. خب نمیشود که بودجه به کسی دیگر بدهید و اختیارات هم دست کس دیگر باشد و بسیج فقط کتک خور باشد. اختیار را به بسیج بدهند و همه رقم بودجه را به بسیج بدهند و دست بسیج را باز بگذارند آن وقت ببینید مساجد چه می کنند. قبلا مسجدها کار می کردند، خیلی هم امنیت محله ها خوب بود. حتی در سرقت هایی که در جامعه است میشود این کارها را کرد. غرضم از این صحبت ها این است که: چون راجع به موضوع اجتماعی صحبت می کنیم بینید همین برنامه ای که اول ماه ربیع و بعد ماه محرم و صفر تمام می شود. سالهاست که مردم براساس یک سنت، که سنت خوبی هم هست که اگر نگویم روایت است ساعت ۱۲ به بعد در مساجد را می زنند. سالهاست به این آقایان می گویم که آقا حالا که مردم مراجعه به مسجدها می کنند، تمام سرمایه ای که می خواهد دو ساعت است. امام جماعت یک صندلی بگذارد و در مسجد را باز بگذارد و یک جعبه شیرینی بگذارد و روی پلاکاردی بنویسد که نماز شب اول ماه با دستورش ثواب دارد. تا مردم به مسجد بیایند رجوع مردم به مسجد در این شب می دانید معنی اش چیست؟ اولاً یک تیپ های مختلفی از آدم ها به مسجد می آیند که می دانند وقتی کارشان گیر می کند باید به در خانه خدا بیایند. حالا که آمده اند در خانه خدا شما نباید در را به روی شان ببندید. شما باید در را به روی شان باز کنید بیایند در مسجد نماز بخوانند و با خدا صحبت کنند. شما هم در آنجا باشید ارتباط برقرار کنید. ولی شما دارید دفع می کنید. از آقا استفتاء کردن که آقا شمع روشن می کنند و آتش روشن می کنند و سر وصدا ایجاد میکنند و مزاحمت ایجاد می کنند. آقا فرموده بودند در فرض سؤال مذکور جایز نیست. ولی در واقع این طوری نیست، من سالهاست همان شب را تا صبح کل تهران همه مساجد می چرخم. همه مردم به مسجد می روند. در را باز کنید و بگویید مردم به داخل مساجد بیاییند.

* وقتی ببیند در مسجد باز است که دیگر شمع روشن نمی کنند.

بله. در مسجد هم نماز می خوانند و استغاثه می کنند. اصلا شمع هم میخواهد روشن کنند یک مکانی برای روشن کردن شمع درست کنند، شمع که بد نیست. چطور سیزده به در را که یک روز صد در صد خرافی است و بهائی ها گفتند سیزده نحس است حذف نکردیم؟ چطور به آن موضوعیت دادیم؟ حالا به این کار حسنه نمی شود موضوعیت داد؟ همه دارند اعلام می کنند در این مملکت شیعه، بالاترین عید، طبق گفته ائمه معصومین علیهم السلام " عید غدیر " است؛ عیدالله الاکبر است. الان آقایانی که مسؤول امور مساجد هستند بیلان کاری شان را بیاورند بینیم که در عیدالله الاکبر که بالاترین عید شیعه است، در مساجد چه انجام داده اند؟ یک چراغ روشن می کنند که مردم بدانند عید غدیر است! من در همین تهران یک جا را دیدم که امام جما عت مسجدی در خیابان صفاری است. ایشان دوازه شب برای عید غدیر برنامه می گیرد. دوازده نفر سخنران، دوازده نفر مداح و برای دوازه شب پذیرایی انجام می دهد. دوازه شب، از میدان خراسان به پایین، داخل خیابان صفاری را چراغانی می کند تا مردم احساس کنند عید غدیر، یعنی عید ولایت آمده است. مسجدهای دیگر، شب عید غدیر هم اگر برنامه داشتند؛ شام عید غدیر دیگر خبری نیست!



* خب چرا این کار را نمی کنند؟

چرا بخواهند کار کنند می توانند کاری انجام دهند. انگیزه ندارید خب مشکل خودتان است زیرا اسلام پر از انگیزه است. امکانات ندارید؟ چطور ما مداح ها در طول سال از کمک های خودجوش مردمی استفاده می کنیم؟ ما در طول سال هیئت داریم، برنامه داریم، در طول سال از مردم پذیرایی می کنیم. در طول سال مردم خودشان هزینه می دهند؛ نه از تبلیغات اسلامی، نه از شهرداری، نه از امور مساجد نه از هیچ جای دیگر هم پول نمی گیریم. چرا مسؤولان مساجد نمی توانند این کار را انجام دهند.

در بحثسیاسی هم روحانی ما باید مردم را سیاسی بار بیاورد. چطور آقا می فرمایند که در دانشگاه دانشجو باید سیاسی باشد. آیا مسجدهای ما که پایگاه انقلاب هستند نباید سیاسی باشند؟ یعنی مردم نباید بدانند داخل مملکت چه اتفاقاتی می افتد؟

الان همین توافق ژنو که برای خیلی مبهم است و ابهامات زیادی هم دارد. طبق شنیده ها و اخبار موثق یک بخشی از آن هم به ضرر هم ما هست. چرا نباید مردم بدانند؟ چه کسی باید برای مردم اینها را بگوید؟ باید امام جماعت ها بگویند. در هر اتفاق مهم سیاسی، امور مساجد باید ائمه جماعت را جمع و توجیه کند و دستور کار به آنها بدهد تا آنها در مساجد و به مردم اطلاع رسانی کنند. من برای شما مثالی می زنم. سال ۶۶ حجاج ما را در عربستان کشتند. الان سال ۹۲ هستیم. ۲۶ سال از آن کشتار می گذرد. اول ذی الحجه که می شود در تمام مساجد مکه ومدینه روزی پنج وعده علیه برائت حرف می زنند. مردم در مسجد نشستند با بلندگو بیرون و بلندگوی داخل!حکومت آل سعود از مساجد برای تحکیم پایه های خود استفاده می کند. آنها باطل هستند اما این طوری از مسجد استفاده میکنند اما ما که برحقیم از مسجدها استفاده نمی کنیم. ما هنوز نتوانستیم جا بیندازیم. بابا برای مردم صدای اذان و الله اکبر آرامش بخش است. هنوز بعد از سی و پنج سال از انقلاب می گویند صدای اذان مزاحمت است. همان چیزی که دشمن میخواهد؛ صدا در درون باشد و بیرون پخش نشود. آنها از مساجد آن گونه استفاده می کنند و ما هم این گونه استفاده نمی کنیم! آنها فیضش را می برند، یعنی استفاده دنیا می برند و ما استفاده دنیوی و اخروی نمی‎ کنیم.

غرض این است که پایگاه عبادی مسجد عین نماز جمعه است، فرقی نمی کند. چطور میگویند نماز سیاسی - عبادی جمعه، این نماز سیاسی - عبادی جماعت می شود. چرا در هر مسجد ولو پنج دقیقه یک روحانی خوش فکر و خوش بیان و خوش سخن در هر نماز جماعت صحبت نمی کند و مسائل برای مردم نمی گوید.

ادامه دارد…



ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار