|
|
کدخبر: ۱۷۲۰۴۵

مشرق بررسی می کند:

نکته قابل توجه در این رای گیری آرای بسیار بالای همایون اسعدیان بود که از غایبان مجمع عمومی اخذ شده بود. ظاهراً در زمانی که ما نگران خانه سینما و برگزاری سالم مجمع عمومی بودیم دوستان به لابی گری و یارگیری و اخذ وکالت سرگرم بودند.

گروه فرهنگی مشرق -نه فقط تعطیلی خانه سینما که تعطیلی هیچ کدام از نهادهایی که داعیه دار امور صنفی هستند پسندیده نیست؛ حتی اگر این نهادها از مسیر اصلی خود که کمک به اعضای صنف در جهت پیشرفت در زندگی خویش است فرسنگ ها فاصله بگیرند باز هم اصلاح بهتر از تعطیلی است! در مورد خانه سینما هم بهتر بود که اصلاح در دستور کار قرار می گرفت یعنی هرچند مشکلات ثبت قانونی این نهاد و رفتار سودجویانه یک اقلیت که در رأس هرم قرار گرفته بودند اصلی ترین دلایل تعطیلی خانه سینما بود اما بهتر از تعطیلی اصلاح امور این نهاد بود. با این حال دو سال قبل خانه سینما تعطیل شد و تابستان سال قبل با استقرار دولت جدید در حالی مجدداً طی یک سلسله عملیات کاملاً تبلیغاتی بازگشایی شد که باز کردن پلمب آن در حد فتح یک بلاد متخاصم جلوه داده می شد!



با این حال این بازگشایی دوباره هم کمترین رگه هایی از اصلاح اصلی ترین ضعف های تنها نهاد صنفی مربوط به سینما را در خود نداشت. در هفته های ابتدایی بازگشایی، سران سابق خانه سینما سعی می کردند با شانتاژ خبری از برنامه های ویژه شان برای دفاع از کیان سینماگران سخن گویند اما عطشی که این رؤسای سابق در ورود دوباره شان به شوراهای مرکزی مختلف خانه سینما داشتند نشان از آن داشت که باز هم هیاهو نه بر سر حقوق صنفیِ مثلاً آن فیلمبردار بخت برگشته ای است که به علت آسیب دیدگی ستون فقرات از دو سال پیش تاکنون خانه نشین است بلکه دعوا بر سر پیدا کردن سهمی ویژه از کمک هایی است که ارگان های دولتی روانه این نهاد می کنند.

***آدم های در سایه ای که خوش رقصی را خوب آموخته اند
باری! هیئت مدیره سابق خانه سینما در ماه های آغازین فعالیت دوباره این نهاد، سعی کردند اگر شخصاً خود را برای پست یا سمتی در این نهاد کاندیدا نکنند لکن از طریق آدم های درسایه شان، شرایط را به نفع خویش بازگردانند. این آدم های در سایه، عموماً از میان چهره هایی انتخاب شدند که بیشتر از هر کاری، خوش رقصی برای آمران خود را بلد بودند. این شد که تقریباً در اغلب صنوف این نهاد، هسته اصلی شوراهای مرکزی باز هم آدم هایی شدند منسوب به هیئت مدیره پرخلل و فرج سابق؛ جالب تر اینجاست که در رأی گیری های مربوط به انتخاب شوراهای مرکزی صنوف مختلف، برندگان نهایی اغلب کسانی بودند که تعداد بالایی وکالت نامه از اعضایی در اختیار داشتند که حق انتخاب خود را دو دستی به آنها واگذار کرده بودند!

***مخالفان تعطیلی خانه سینما هم به عملکرد کنونی این نهاد معترضند
با این حال همان طور که خورشید همیشه پشت ابر نمی ماند این خودکامگی عده ای محدود که خانه سینما را به مانند ملک پدری خود می بینند نیز آنقدرها دوام نیاورد چون آرام آرام و تنها پنج ماه بعد از شروع به کار مجدد این نهاد صنفی، چهره هایی مستقل که زمانی جزو منتقدان سفت و سخت تعطیلی خانه سینما بودند نیز به وضعیت اداره این نهاد اعتراض کردند. اعتراضاتی که بیش از پیش برآمده از تک محوری است که گردانندگان سابق خانه سینما به دنبال احیای دوباره آن در این نهاد هستند. همان هایی که زمانی بودجه های میلیاردی برای برگزاری فقط یک جشن سه ساعته دریافت می کردند و در مدت تعطیلی خانه سینما از این پول بادآورده محروم شده بودند حالا به فکر فتح مجدد شورای مرکزی تمامی صنوف هستند تا باز هم لفت و لیس شان را آغاز کنند.

***کمال تبریزی فقط یک مقام تشریفاتی است!

مهدی فخیم زاده کارگردان شناخته شده سینما و تلویزیون از جمله چهره های مستقلی است که در روزگار تعطیلی خانه سینما بارها از تعطیلی این نهاد انتقد کرد. فخیم زاده در روز بازگشایی خانه سینما نیز از جمله خوشحال ترین افراد بود و یکی از بشاش ترین میمیک ها را در برابر دوربین عکاسان به نمایش گذاشت. با این حال این روزها فخیم زاده تنها ۸ ماه بعد از آن سرخوشی، یکی از معترضان نحوه اداره این نهاد است. او به تازگی با نگارش یادداشتی بلندبالا به انتقاد از رویه اداره کانون کارگردانان خانه سینما پرداخته و از خودکامگی همایون اسعدیان رییس فعلی این نهاد به شدت گلایه کرده است.

فخیم زاده درباره شیوه انتخاب هیات رییسه کانون کارگردانان گفته است: «نکته قابل توجه در این رای گیری آرای بسیار بالای همایون اسعدیان بود که از غایبین(!) مجمع عمومی اخذ شده بود. علتش ۳۷ وکالتنامه ای بود که از غایبین گرفته شده بود. ظاهرا در زمانی که ما نگران خانه سینما و برگزاری سالم مجمع عمومی بودیم دوستان به لابی گری و یارگیری و اخذ وکالت سرگرم بودند.»

فخیم زاده که خود نیز به عنوان یکی از کاندیداهای هیئت رییسه کانون کارگردانان وارد کارزار شده و اتفاقا رای آورده وقتی در اولین جلسه بعد از مجمع متوجه این می شود که اسعدیان بدون رأی گیری خود را رییس مجمع خوانده است به شدت ناراحت شده و به همراه ابوالحسن داوودی که او نیز جزو هیات رییسه این کانون است اسعدیان را تهدید می کند که اگر همچنان بر موضعش مبنی بر ریاست اصرار داشته باشد استعفا داده و مساله را با جراید در میان می گذارند. اینجاست که هرچند تهدید این دو کارگردان کارگر می افتد اما از آن طرف پای گزینه در سایه که همان کمال تبریزی باشد به قضیه باز می شود.

فخیم زاده در توصیف این ماجرا گفته است: «بعد از انصراف اسعدیان ناگهان با کاندیداتوری کمال تبریزی مواجه شدیم. تبریزی آدم موجهی است اما چون پیوسته درگیر کارگردانی است فرصتی برای کار صنفی ندارد. کمال تبریزی بر موضع خود اصرار کرد و رییس شد اما کمال تبریزی فقط یک مقام تشریفاتی است چراکه به دلیل مشغله نمی تواند حضور مداوم داشته باشد و درنتیجه کانون در اختیار همان کس یا کسان سابق خواهد بود.»

ای کاش بنیاد فارابی و جناب ایوبی به جای برگزاری جشن به فکر مستمندان سینما بودند!
در نهایت فخیم زاده که یارای ایستادن در برابر این خودمحوریها را نداشته استعفا داده و البته به صراحت عملکرد شکل گرفته در خانه سینما را منافی شعارهای به ظاهر فرهنگی گردانندگان این نهاد می داند. وی در بخشی از یادداشت خود آورده است: «این گرایش دولتی که ریاست کانون کارگردانان را گرفته منحصر به کانون نیست و در حال حاضر در همه عرصه ها حضور فعال دارد و وجه مشخصه این گرایش این است که اعمال و کردارش را پشت شعارهای به ظاهر فرهنگی و در باطن، اقتصادی پنهان می کند و اگر دیر بجنبید بزودی از سینمای ملی اثری باقی نخواهد ماند.»



فخیم زاده در انتهای یادداشت خود هم طعنه ای زده است به یکی از جشنهای خانه سینما و گفته است: «کانون کارگردانان می خواهد جشنی برپا کند و شنیده ام که بودجه این مهمانی را نیز از جیب خودمان گرفته اند و بنیاد فارابی را وادار ساخته اند که چند صدمیلیون بپردازد. عرض بنده این است که ای کاش بنیاد فارابی و جناب ایوبی به جای تقبل هزینه چنین جشن بی حاصل و بی نتیجه ای به فکر مستمندان سینما بودند و شب عید از پرداخت عیدانه ۶۰۰ هزارتومانی اینها استنکاف نمی نمودند.»

***وقتی یک عضو وابسته به سادگی صنف را دور می زند!
درست یک روز بعد از انتشار یادداشت بلندبالای فخیم زاده و اعلام استعفا از عضویت در هیات مرکزی کانون کارگردان، یکی دیگر از اعضای خانه سینما در وضعیتی مشابه استعفا کرد. این نفر دوم طهماسب صلح جو است؛ منتقد قدیمی سینما که در دوره جدید فعالیت خانه سینما به عنوان رییس انجمن منتقدان و نویسندگان منسوب شده بود اما کارشکنیهای همان طیفی که از سوی سران سابق خانه سینما خط می گیرد سبب ساز استعفایش شد.

درست به مانند مورد فخیم زاده ماجرای استعفای صلح جو هم به امروز و دیروز بازنمی گشت و کلیدش چهار ماه قبل خورد یعنی همزمان با برگزاری جشنواره فجر؛ مدتی پیش از برگزاری جشنواره هیات رییسه انجمن منتقدان تصمیم بر آن گرفت که با مشارکت اعضای خود مدیریت جلسات نقد و بررسی را در دست گیرد اما به یکباره با برگزاری جشنواره، صلح جو مواجه شد با این مساله که یکی از اعضای هیات رییسه انجمن که از سوی یکی از تهیه کنندگان وابسته به هیات مدیره سابق حمایت می شود، شخصا مدیریت جلسات نقد و بررسی را برعهده گرفته است. به این ترتیب ایشان بود که به جای انجمن، بودجه ای که به برگزاری نشستها تخصیص یافته بود را به جیب می زد و البته هرازگاه نیز میکروفون به دست قبل از آغاز نمایش فیلمها روی سن می رفت و خود را به عنوان منتقدی کارکشته جا می زد!

***تنها کار صنفی شده است جشن برگزار کردن و دادن کارت جشنواره!
این رفتار واکنش تعدادی از اعضای انجمن منتقدان را به دنبال داشت و همزمان با جشنواره نیز در یکی از ویژه نامه های روزانه جشنواره درباره این مساله یادداشتهای انتقادی نگاشته شد با این حال طهماسب صلح جو برای حفظ حرمت صنف تا پایان جشنواره صبر کرده و سپس استعفای خود را به هیات رییسه تقدیم کرد. با این حال درگیری در برگزاری جشنی مختص این نهاد صنفی که احتمالا باز هم بودجه اش از جایی مثل فارابی آمده سبب ساز آن شد که این استعفا خبری نشود تا یکی دو روز قبل که ابتدا خبر استعفا اعلام شد و ساعاتی بعد رییس جدید معرفی شد. طبیعی بود که رییس جدید هم کسی نیست به جز همو که خودکامگی اش اسباب استعفای صلح جو را فراهم کرده.

طهماسب صلح جو در گفتگویی تفصیلی درباره این اتفاق می گوید: «دلیل اصلی استعفایم این بود که نتوانستم با شورای مرکزی موجود همراهی کنم و به عبارتی خودم را با سیاستهای آنها هماهنگ سازم. آنها طوری خاص فکر می کردند و من طوری دیگر و من در اقلیت محض بودم.»

وی در کنار تایید ماجرای اعتراضش به شیوه اداره نشستهای جشنواره که اصلی ترین عامل استعفایش بوده از بایکوت شدن یکی از طرحهای مفیدش برای انجمن چنین می گوید: «اصلی ترین نظرم این بود که باید یک طبقه بندی میان اعضا صورت گیرد و میان کسی که حرفه اش روزنامه نگاری است و منبع درآمد دیگری ندارد با کسی که کارش نویسندگی نیست و مثلا سالی دو پاراگراف مطلب در وبلاگش می گذارد تفاوت قائل شد. بارها به دوستان گفتم اینکه به هر که از راه می رسد به واسطه پرداخت حق عضویت سالانه کارت می دهید درست نیست. اما متاسفانه تنها کار صنفی انجمن منتقدان شده است جشن برگزار کردن و دادن کارت جشنواره.»

صلح جو طعنه ای هم می زند به برخی از اعضای این صنف که تماشاگر رفتارهای غلط یک عده محدود شده اند و می گوید: «بیشتر از امثال من این اعضای انجمن هستند که باید صنف شان را جدی بگیرند و خواسته های خود را از صنفشان بخواند. اعضای صنف هستند که باید مدافع احترام به صنف باشند تا دیگران هم به آنها احترام بگذارند. از آنها می خواهم به همان اندازه که برای خودشان ارزش قائلند رفتار کنند. اگر برای حرفه شان حرمت قائلند سعی کنند مانع ریختن این حرمت شوند.»

***وضعیت نزدیک به قرمز
آنچه در کانون کارگردانان و انجمن منتقدان روی داده وضعیتی است که کمابیش در دیگر صنوف خانه سینما هم جریان دارد. شنیده های «مشرق» حکایت از آن دارد که طی روزهای اخیر زمزمه اعتراضی یکی دو نفر از اعضای هیات رییسه کانون فیلمنامه نویسان به نحوه سیاستگذاریهای رییس این صنف شدت گرفته است و آنها از وی خواسته اند که به جای درگیر شدن در بازیهای سیاسی که از سوی رفیق مشترک ایشان و رییس سازمان سینمایی هدایت می شود به فکر حل مشکلات صنفی فیلمنامه نویسان باشد. این اعضای معترض چند روزی را به رییس وقت داده اند که روش خود را تغییر دهد وگرنه همه چیز را رسانه ای خواهند کرد!

در میان صنف تهیه کنندگان سینمای ایران هم که مدتهاست دودستگی وجود دارد و باز هم علت اصلی این دودستگی، اعتراضات به رانت حداکثری عده ای معدود و خالی ماندن جیب تهیه کنندگانی است که به دلیل عدم درگیری در بازیهای سیاسی سالهاست نتوانسته اند فیلمی تهیه کنند.

***پول بیمه تکمیلی اعضاء را ندارند اما جشن چندصدمیلیونی برگزار می کنند
خانه سینما زمانی بنا بود پناهگاهی باشد برای سینماگرانی که به دلایل مختلف با مشکلات رفاهی مواجه می شوند. خانه سینما قرار بود محلی باشد برای دردددل اعضای صنوف مختلف با هیات رییسه بر سر حل مشکلات معیشتی. خانه سینما زمانی می خواست شرایطی را فراهم آورد که یک سینماگر حتی اگر ماهها هم بیکار بماند باز هم بتواند به واسطه برقراری مستمری توان اداره زندگی اش را داشته باشد اما منفعت طلبی عده ای که از هر چیز همه اش را می خواهند موجب شده که همین امسال خانه سینما حتی در تخصیص بیمه تکمیلی برای اعضایش هم دچار مشکل شده و دست به دامن وزیر ارشاد شود!

بالاغیرتا نهادی که توانایی برقراری یک بیمه تکمیلی درمان برای اعضایش را ندارند نیازی دارد به برگزاری چندین و چند جشن در هر سال؟ آیا نمی شود همان بودجه ای را که از فارابی یا هر نهاد دیگری برای برگزاری این جشنها می گیرید صرف حل مشکل بیمه اعضا کنید؟ آیا می دانید با فقط یک سوم همین بودجه هایی که صرف برگزاری جشنهای مختلف تان می کنید می شود لااقل ۵۰ نفر از سینماگران محروم را خانه دار کرد؟

آیا دلیل انصراف آدمهایی مستقل مثل فخیم زاده و صلح جو از مشارکت در فعالیت در شوراهای مرکزی خانه سینما معنایی جز این دارد که این نهاد از مسئولیتهای اصلی خود غافل شده و حاشیه را بر متن ارجح کرده؟

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار