لزوم گنجاندن صرفهجویی آب، در کتابهای درسی
یک کارشناس آب گفت: بسیاری از کشورها موضوع اهمیت آب و لزوم صرفهجویی را در کتابهای درسی دانشآموزان گنجاندهاند و ما نیز باید در این مسیر گام برداریم.

جواد سمیعی در گفتگو با «ما» اظهار کرد: بسیاری از کشورها اهمیت آب و مدیریت درست آن را در محتوای آموزشی مدارس قرار دادهاند، اما روشهای اجرا متفاوت است. در برخی کشورها، آب بهعنوان موضوعی الزامی در برنامه درسی تدریس میشود، در برخی دیگر به شکل محتوای بهداشتی و عملی در کتابهای علوم و سلامت مطرح است، و در برخی کشورها به صورت برنامههای فوقبرنامه و پویشهای آگاهیرسانی پیادهسازی شده است.
وی افزود: کشورهای اسپانیا، کنیا، چین و آلمان نمونههایی از مدلهای مختلف هستند. به عنوان مثال در اسپانیا آب بهصورت محتوای اجباری در دروس ابتدایی گنجانده شده است و در کنیا، کتابهای مقطع ابتدایی شامل آموزشهای جامع بهداشت آب و صرفهجویی هستند. در چین، استانداردهای ملی دارای محتوای گسترده درباره آب هستند، اما پراکندگی موضوع مانع انسجام آموزشی میشود. در آلمان، دروس ابتدایی به آب میپردازند، اما در دوره متوسطه توجه کمتری وجود دارد.
این کارشناس در ادامه بیان کرد: برنامههای بینالمللی مانند اکو-اسکولز (Eco-Schools)، پروژههای یونیسف، و کمپینهای رفتاری (مانند برنامه صرفهجویی آب در کیپتاون، آفریقای جنوبی) مکمل آموزشهای رسمی هستند و موجب تغییرات عملی در مصرف آب میشوند.
این کارشناس با بررسی کشورها و نحوه گنجاندن آموزش آب در مدارس توضیح داد: بر اساس مقررات آموزشی اسپانیا، آموزش درباره استفاده پایدار از منابع آب، مدیریت در زمان خشکسالی، و ارتباط آن با تغییرات اقلیمی در دروس ابتدایی اجباری است. پژوهشها نشان میدهند که این موضوع در کتابهای درسی به شکل مداوم وجود دارد، اما عمق و کیفیت محتوا در دورههای بالاتر یکسان نیست. نقاط قوت این اقدام، پوشش سراسری و ساختاریافته و امکان ایجاد یک مسیر یادگیری تدریجی و پیوسته است اما محتوای دروس متوسطه گاهی سطحیتر از سطح مطلوب است.
وی افزود: در کنیا، کتابهای درسی دوره ابتدایی شامل محتوای گسترده در مورد آب سالم و بهداشت هستند، از جمله: شناسایی منابع آب آشامیدنی، روشهای ساده تصفیه مانند جوشاندن و فیلتراسیون، ذخیرهسازی صحیح آب، پیشگیری از بیماریهای مرتبط با آب مانند وبا و حصبه و راهکارهای صرفهجویی در مصرف آب مثل جمعآوری آب باران و استفاده مجدد از آب. از نقاط قوت این اقدام میتوان به محتوای عملی و کاربردی متناسب با نیازهای بهداشتی و محلی و آموزش عادات درست در مصرف آب به دانشآموزان اشاره کرد. البته بدون زیرساخت مناسب (آب سالم و بهداشتی در مدارس)، آموزش نظری بهتنهایی اثرگذار نخواهد بود.
سمیعی تصریح کرد: استانداردهای ملی آموزش در چین نیز شامل محتوای گسترده درباره آب، از جنبههای زیستمحیطی، اجتماعی و فناورانه است. با این حال، این محتوا در دروس مختلف و دورههای متفاوت پراکنده است و نیاز به هماهنگی بیشتر دارد تا دانشآموزان بتوانند مسیر یادگیری پیوسته و هدفمند داشته باشند. همچنین در بسیاری از ایالتهای آلمان، آموزش درباره آب آشامیدنی و چرخه آب دروس اجباری دوره ابتدایی است. اما در دوره متوسطه، در برخی برنامهها این موضوع با عمق کمتری مطرح میشود که ممکن است باعث شود دانشآموزان درک سامانهای و عمیقتری از مسائل آب پیدا نکنند.
این کارشناس با اشاره به کشورهای دیگر و برنامههای شاخص آنان در این حوزه اظهار کرد: در اوکراین پروژههای یونیسف و شرکتهای آب محلی شامل کارگاههای عملی، شناسایی نشتی آب، و فعالیتهای مشارکتی برای آموزش صرفهجویی و آگاهیبخشی به دانشآموزان مورد توجه است. در آفریقای جنوبی در دوران بحران، برنامههای آموزشی و مسابقات دانشآموزی در مدارس اجرایی شده که به کاهش واقعی مصرف آب منجر شده است. در کشور هند نیز دولت محلی پیشنهاد داده است که فصلهایی درباره صرفهجویی و استفاده بهینه از آب در کتابهای درسی گنجانده شود، بهویژه با استفاده از تجربیات سنتی مدیریت آب در مناطق روستایی.
این کارشناس در ادامه مدل پیشنهادی خود برای آموزش آب در سطوح مختلف تحصیلی را ارائه کرد و گفت: در دوره ابتدایی (۶ تا ۱۱ سال) باید بر عادات رفتاری و ملموس تمرکز کرد، به عنوان مثال چرخه ساده آب، منابع آب آشامیدنی و عادتهای صرفهجویی (مثل بستن شیر آب هنگام مسواک زدن) را آموزش داد. در دوره متوسطه اول (۱۲ تا ۱۴ سال) باید درک سیستمهای محلی آب، آلودگی و تصفیه آب، نقش مدیریت شهری در توزیع و کیفیت آب را آموزش داد. در دوره متوسطه دوم (۱۵ تا ۱۸ سال) تحلیل مسائل سیاستگذاری، مطالعه موردی بحرانهای آبی (مثل بحران کیپتاون)، و طراحی مداخلات اجتماعی باید به عنوان سرفصل آموزشی مورد توجه باشد.
سمیعی تاکید کرد: برای اثرگذاری بیشتر، لازم است محتوای کتابهای درسی با فعالیتهای عملی همراه باشد و در این زمینه میتوان به بازدید از تصفیهخانهها، اندازهگیری مصرف آب مدرسه و کارگاههای شناسایی نشتی اشاره کرد و یا مانند برنامه جهانی اکو-اسکولز که کارگروههای دانشآموزی تشکیل میدهد، دانشآموزان را در مدیریت مصرف آب مشارکت داد. معلمان هم نیازمند منابع آموزشی و کارگاههای توانمندسازی برای اجرای این محتوا هستند.
این کارشناس با ارائه پیشنهادهای عملی برای سیاستگذاران و مؤلفان کتب درسی خاطرنشان کرد: لازم است در این زمینه یک مسیر تدریجی آموزشی از عادتهای ساده در دوره ابتدایی تا تحلیلهای سامانهای در دوره متوسطه طراحی کرد. گنجاندن فعالیتهای عملی مانند ممیزی مصرف آب و پروژههای دانشآموزی در کنار آموزش نظری بسیار حائز اهمیت است. استفاده از مطالب بومی و محلی برای افزایش جذابیت و کاربردی بودن آموزش، هماهنگی میان محتوای آموزشی و زیرساخت مدرسه برای تطبیق آموزش با واقعیت و پیوند دادن اهداف آموزشی با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد از دیگر موارد پیشنهادی برای سیاستگذاران و مؤلفان کتب درسی است.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که کتابهای درسی با آموزش عملی، برنامههای مدرسهای، و زیرساخت مناسب همراه باشند، آموزشها به تغییر واقعی در رفتار مصرف آب منجر خواهند شد. کشور ما نیز باید در این مسیر گام بردارد.