|
|
کدخبر: ۱۰۰۵۷۶

بخشندگی دل بزرگ می خواهد، نه جیب پرپول!

به گزارشامید، ‌دختری ۲۵ ساله هستم و با اینکه در زندگی هیچ مشکل مادی و روحی ندارم، چند وقتی است احساس خوبی ندارم! به مطب روانشناس رفتم اما تشخیص ندادند افسردگی دارم، فقط گفتند که زندگی ات یکنواخت شده و باید شادابی و سرزندگی بیشتری واردش کنی. می توانید راهنمایی ام کنید که چطور می توانم شاداب شوم؟

شاید برای همه ما پیش آمده باشد که به روزمرگی دچار شویم و احساس ملال کنیم. در این هنگام، رنگ های پیرامون مان دیگر مانند ساق نمی درخشد، بوهایی که زمانی هیجان زده مان می کرد دیگر نظرمان را جلب نمی کند. فصل ها، خاطرات و اتفاق های مهم زندگی پیرامون مان جذبه خود را از دست می دهند. چه بر سر روحیه شاداب و سرزنده ما آمده است؟ پاسخ این پرسش، در ماهیت طرز تلقی ما از محیط اطراف مان نهفته است. چنان در زندگی کنونی(بزرگسالی) خود غرق مسائل جدی و عبوس شده ایم که دیگر زمانی برای لذت بردن از زندگی نداریم. چنان کودک درون خود را با والدگری روان خود سرکوب کرده ایم که فرصت دیدن، بوییدن و بازی کردن را از خود گرفته ایم و سرخورده و آرام در گوشه ای می نشینیم.

گاهی یادمان می رود که در پوسته به ظاهر متشخص خود، کودک درون مان نیاز به شیطنت و بازیگوشی دارد. پیشنهاد می کنم برای زنده کردن کودک درون خود و مقابله با دنیای تاریک و ناشناخته ذهن تان، با یک روانشناس ملاقات کنید. اما در این مجال اندک به نکاتی اساسی در خصوص شادابی هر چه بیشتر زندگی شخصی تان می پردازم.

برنامه درمانی

الف ذهنیت شاداب


۱. نگاه تان را به اطراف تان تغییر دهید. مثلاً این باور ذهنی که «همه انسان ها بدند مگر اینکه خلافش ثابت شود» را دور بیندازید. چون این نوع طرز تفکر جز بازی اضافه بر روان و افکارتان سود دیگری برایتان ندارد. یاد بگیریم تمام جملاتی را که بار منفی دارند از ادبیات روانشناختی ذهن مان حذف کنیم.

۲. به محض آنکه احساسی خوشایند یا دردناک در قلب تان حس کردید، فوراً آن را بروز دهید، چرا که عدم بروز هیجان شبیه انفجار زودپز است که تبعات جبران ناپذیری به دنبال دارد.

۳. مقابل زندگی گارد نگیرید! اغلب ما در کودکی از آمپول و قرص هراس داشتیم؛ انگار که دردآورترین تجربه دنیا بود. حالا چطور؟ شاید هنوز هم دردآور است، ولی تحملش می کنیم. وقتی کودک بودید و زمین می خوردید با درد آشنا می شدید، اکنون نیز بگذارید زندگی چند مشت به صورت تان بزند تا با درد آشنا شوید.

ب جسم شاداب


۱. غذا خوردن را هدفمند کنید. چقدر به غذایی که هر روز می خورید فکر می کنید؟ فکر نمی کنید غذا خوردن تان بدل به یک عادت غذایی تکراری شده است؟ غذاهای فوری و آماده نخورید. مثلاً برای نوشیدن یک فنجان قهوه ابتدا دانه های آن را بخرید و خودتان یک فنجان قهوه دلچسب درست کنید تا لذت خوردنش را دو برابر کند!

فردی را می شناختم که با غرور می گفت ۱۵ سال تمام، هر روز برای صبحانه عدسی میل کرده است و برای این کار دلایل شخصی و فیزیکی خودش را داشت! ولی به نظر من خوردن این خوراک به مدت ۱۵ سال، آن هم بی وقفه، قابل ستایش نیست و موجب عادت هایی تکراری می شود که «سبک زندگی» نام دارد. سبک زندگی تا زمانی مفید است که جبری، تکراری و انعطاف ناپذیر نباشد.

اثرات شادابی ناشی از مصرف غذا ۳۰ تا ۴۵ بعد از مصرف آن آشکار می شود. نقطه محرک شادابی در شکم، پایین جناغ سینه و نزدیک ستون فقرات قرار دارد. زمانی در این ناحیه حس خوبی ایجاد می شود که پرخوری نکنیم و غذا به مقدار لازم جذب بدن شده باشد. بعد از مدتی تمرکز، این ناحیه را به خوبی حس خواهید کرد.

۳. ورزش را فراموش نکنید. حتی اگر وقت زیادی برای ورزش ندارید، سعی کنید با حرکات نرمشی و کششی در منزل ستون فقرات خود را به سمت جلو، عقب و دو طرف خم کنید. می بینید که این عمل خوشایند است، چرا که همه ما این حرکت را ۹ ماه در شکم مادر انجام داده ایم!

ج تمرین تنفس


با هر بازدم، حجم زیادی از دی اکسید کربن از بدن تان خارج می شود! نفس عمیق بکشید تا این مواد سمی از بدن تان تخلیه شود. با ۵ شماره، آرام اکسیژن را به درون ریه ها و زیر دیافراگم خود فرو برده و با ۵ شماره بعدی مواد زائد و سمی را به بیرون برانید. این عمل را ۳ تا ۵ مرتبه در روز انجام دهید.

رابطه های شاداب


با لبخند زدن، به خود و دیگران فرصت برقراری ارتباط تازه بدهید. هر رابطه سالم و تازه ای، یک فرصت خوب برای زندگی شماست. ناکامی ها و رنج های گذشته را کنار بگذارید، چون اگر قرار بود چیزی را بهتر کنند تا حالا این کار را کرده بودند. داوطلبانه به انجمن های خیریه بپیوندید تا در عین حال که لذت های معنوی ذهن خود را سیراب می کنید فرصت های خوبی برای برقراری ارتباط های تازه نیز داشته باشید. سالمندان نازنین، کودکان معصوم بیمار و مستمندان عزیز را دریابید. انسانیت چیزی نیست جز اینکه به همنوعان، گیاهان و حیوانات عشق بورزیم.

بخشندگی دل بزرگ می خواهد، نه جیب پرپول!

راز / شماره ۳۹ / نیمه دوم دی ماه ۹۲ / بهزاد تریوه / صفحه ۷۸

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار