رنج عظیم هور

تالاب هورالعظیم، واقع در مرز ایران و عراق، به‌دلیل کاهش حقابه و خشکسالی‌های مکرر با چالش‌های زیست‌محیطی شدیدی مواجه است و حالا این تالاب به یکی از منابع مهم تولید گرد و خاک در منطقه تبدیل شده است. در نتیجه، خاک‌های خشک و فاقد پوشش گیاهی در معرض باد قرار می‌گیرند و گرد و خاک را به هوا می‌فرستند و علاوه بر تخریب تنوع زیستی، مشکلات بهداشتی جدی نیز ایجاد می‌کند.

رنج عظیم هور

تالاب هورالعظیم، واقع در مرز ایران و عراق، به‌دلیل کاهش حقابه و خشکسالی‌های مکرر با چالش‌های زیست‌محیطی شدیدی مواجه است و حالا این تالاب به یکی از منابع مهم تولید گرد و خاک در منطقه تبدیل شده است. در نتیجه، خاک‌های خشک و فاقد پوشش گیاهی در معرض باد قرار می‌گیرند و گرد و خاک را به هوا می‌فرستند و علاوه بر تخریب تنوع زیستی، مشکلات بهداشتی جدی نیز ایجاد می‌کند.

در کنار خشکسالی و مسئله ریزگردها، بهره‌برداری‌های نفتی تهدید دیگری است که سال‌هاست هورالعظیم را گرفتار کرده است. از اوایل دهه ۱۳۸۰ تاکنون، این حفاری‌ها باعث ورود مقادیر زیادی از مواد سمی، از جمله هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای به آب و خاک تالاب شده است.

مواد سمی ناشی از این حفاری‌ها، از جمله نفت خام و هیدروکربن‌ها، به خاک و آب تالاب نفوذ کرده و باعث نابودی بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی شده است. گونه‌های آبزی و پرندگان مهاجر، که از تالاب به‌عنوان زیستگاه فصلی استفاده می‌کنند، از این آلودگی‌ها آسیب دیده‌اند. ورود این مواد آلاینده به منابع آبی همچنین خطرات بهداشتی را برای ساکنان بومی اطراف تالاب، که به آب و محصولات این منطقه وابسته‌اند، به وجود آورده است. از طرفی برای استخراج نفت در میادین نفتی یاران و آزادگان، بخش‌های وسیعی از تالاب خشک و تبدیل به دکل‌های نفتی و جاده‌های دسترسی شده و تنوع زیستی این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. شرکت‌های نفتی برای ممانعت از ایجاد مشکل در حفاری‌های خود، مانع ورود آب به بخش‌هایی از هورالعظیم شدند و این تصمیم باعث شد که مساحت تالاب به شدت کاهش یابد.

نازنین کی نژاد در مقاله‌ای با عنوان «هورالعظیم در رنج؛ بحران مداوم تالاب» به موارد پیش گفته اشاره کرده و نوشته است: «با وجود انتقادات گسترده اما همچنان پروژه‌های نفتی با سرعت در حال پیشرفت هستند و همواره خشک کردن بخش‌هایی از تالاب و تأثیرات زیست‌محیطی مخرب آن خبرساز می‌شود. چراکه کاهش شدید حقابه به‌دلیل پروژه‌های سدسازی مانند سدهای کرخه و گتوند، به همراه حفاری‌های نفتی گسترده منجر به خشک کردن بخش‌هایی از تالاب شده است و این تالاب را به یکی از منابع مهم تولید گرد و خاک در منطقه تبدیل کرده است. در نتیجه، خاک‌های خشک و فاقد پوشش گیاهی در معرض باد قرار می‌گیرند و گرد و خاک را به هوا می‌فرستند و علاوه بر تخریب تنوع زیستی، مشکلات بهداشتی جدی نیز ایجاد می‌کند.»

جوامع بومی در معرض خطر 

 

کی نژاد در ادامه با اشاره به ساخت سد کرخه عنوان کرده است: «این سد در سال ۱۳۸۰ روی رودخانه کرخه، که یکی از منابع اصلی تأمین آب هورالعظیم بود، نقطه عطفی در تاریخ این تالاب به شمار می‌رود. این سد باعث کاهش چشمگیر ورود آب به تالاب شد و در نتیجه با کاهش شدید سطح آب، بخش‌های وسیعی از تالاب خشکید. سد گتوند نیز که در سال ۱۳۹۰ روی رودخانه کارون ساخته شد، با انحراف بیشتر آب از مسیر طبیعی، این بحران را تشدید کرد. این دو سد و دیگر پروژه‌های عمرانی بزرگ، به‌ویژه پروژه‌های کشاورزی و صنعتی، به‌شکل قابل توجهی جریان‌های آبی طبیعی تالاب را مختل کردند. این شرایط موجب افزایش شوری آب و نابودی گونه‌های آبزی شده است و در نهایت، معیشت جوامع محلی را تحت‌الشعاع قرار داده است. ساکنان عرب‌زبان اهواز که برای قرن‌ها از تالاب هورالعظیم به عنوان منبع معیشت خود استفاده کرده‌اند، اکنون با چالش‌های اقتصادی ـ اجتماعی مواجه‌اند. ماهیگیری و کشاورزی که از معیشت‌های اصلی این جوامع بودند، به دلیل کاهش سطح آب و آلودگی‌های نفتی تقریباً از بین رفته‌اند. بسیاری از خانواده‌ها مجبور به ترک منطقه شده‌اند. آن دسته از ساکنانی که همچنان در منطقه باقی مانده‌اند، با چالش‌هایی همچون دسترسی به منابع آبی آلوده و کاهش شدید منابع غذایی و کشاورزی روبه‌رو هستند.»

مردم بومی همواره خواستار پایان دادن به سیاست‌های نادرست مدیریت منابع آب، توقف پروژه‌های سدسازی بزرگ و محدود کردن استفاده‌های صنعتی از آب شده‌اند.

چالش‌های احیای تالاب

کی نژاد در خاتمه این مقاله خاطرنشان کرده است که «تلاش‌ها برای احیای این تالاب تاکنون به دلیل مشکلات متعددی که وجود دارد، نبود همکاری لازم و همچنین افزایش سدهای ساخته شده در منطقه، با چالش‌های بسیاری مواجه بوده است. سد خاکی که در سال ۱۳۸۸ در مرز ایران و عراق ساخته شد، یکی از بزرگ‌ترین موانع احیای تالاب است که مانع از جریان طبیعی آب میان دو کشور شده است.همچنین تغییرات اقلیمی باعث افزایش دما و طولانی‌تر شدن دوره‌های خشکسالی شده و چالش‌های بیشتری برای احیای تالاب به‌وجود آورده است.»

در همین حال سعید سنخاستی، فعال محیط زیست نیز در مورد شرایط کنونی تالاب هورالعظیم ابراز نگرانی کرده و به «ما» می‌گوید: «ساخته شدن سدهایی در ترکیه از عوامل کاهش سطح آب رود دجله است که به کاهش ورودی آب از دجله به هورالعظیم که بخش بزرگی از آن در خاک عراق است، منجر می‌شود. همچنین حجم آبی که وارد هورالعظیم می‌شود با سدهای ساخته‌شده در بالادست این منطقه کاهش یافته و همین موضوع به تشدید گردوغبار از کانون‌های اصلی در عراق و سوریه و هورالعظیم منجر شده است. در کنار سدسازی‌هایی که مانع ورود آب به این تالاب می‌شود تلاش برای حفر چاه‌های نفت از عوامل موثری است که به سبب قطع شدن ارتباط بخش‌های مختلف تالاب، قسمت‌هایی از هورالعظیم را با خطر خشک شدن مواجه کرده و در حال حاضر در نقاطی از آن وضعیت مردابی حاکم شده است.»

لزوم انجام فعالیت‌های نفتی با رعایت الزامات و کمترین میزان خسارت‌

پیشتر احمدرضا لاهیجان‌زاده؛ معاون محیط زیست دریایی و تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست به تسنیم گفته بود: «تالاب هورالعظیم دستخوش یک سری ناملایمت‌ها شده است که یکی از آن‌ها فعالیت‌های وزارت نفت در تالاب است؛ برخی از فعالیت‌های نفتی در هورالعظیم بدون هماهنگی انجام می‌شود و آسیب‌هایی به بستر و خدمات اکوسیستمی تالاب وارد می‌کند. در این خصوص از وزیر نفت و مدیران ارشد این وزارت‌خانه می‌خواهم از نزدیک این ثروت ملی و فعالیت‌های وزارت نفت را ببینند. فعالیت‌های نفتی می‌توانند با رعایت الزامات و وارد کردن کمترین خسارت‌ها انجام شوند بنابراین وزارت نفت باید در کنار سازمان حفاظت محیط زیست باشد و این ثروت ملی را برای نسل‌های آینده را حفظ کند.»

مطابق تاکیدات معاون محیط زیست دریایی و تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست، تجربه‌ای که وزارت نفت در سال 1389 از مسدودکردن پل شط علی و خشکاندن حوضچه‌های 3 و 4 و 5 و آسیب‌های جدی به هورالعظیم داشت، نباید تکرار شود. تأکید ما این است که وزارت نفت حفاری مورب برای چاه‌ها انجام دهد تا آسیب حوضچه‌های 3 و 4 و 5 اتفاق نیفتد.

به گفته لاهیجان‌زاده دوران اینکه در تالاب سکوی نفتی بزنید و بخش‌هایی را خشک کنید و چاه بزنید تمام شده است، طرح جامع احیا و حفاظت هورالعظیم به‌عنوان مسئولیت اجتناب‌ناپذیر وزارت نفت باید مورد تأکید و نهایی شود. نفت باید آسیب‌ها را به حداقل ممکن برساند و برنامه‌ای با شرح خدماتی که ما مشخص می‌کنیم برای حفاظت تالاب ارائه دهد و باید بدانند که درصدی از درآمدی که از هورالعظیم کسب می‌کنند باید صرف حفاظت و احیای تالاب شود.

سعید سنخاستی، کارشناس محیط زیست نیز با تایید اظهارات پیش گفته، یادآوری می‌کند که تبدیل‌شدن بستر تالاب به کانون گردوغبار، ازدست‌رفتن رطوبت منطقه و مهیاشدن اراضی پیرامونی به کانون گردوغبار و مهاجرت مردم محلی به دلیل ازدست‌دادن معیشت که تبعاتش حاشیه‌نشینی و مشکلات اجتماعی دیگر است، در نتیجه خشکاندن هورالعظیم به وقوع پیوسته و این روند باید یک بار برای همیشه متوقف شود.

این کارشناس محیط زیست، با تاکید براینکه نقش این تالاب بر زیستگاه حیواناتی مانند گاومیش‌ که در اقتصاد محلی نقش بسزایی دارند، تبعات خشکسالی را افزایش داده است، عنوان می‌کند: «این تالاب زیستگاه بیش از ۱۲ گونه ماهی شامل بنی، عنزه، گتان، حمری، شلج، آمور، برزم، بیاح کپور نقره‌ای و دلفین دم بطری و همچنین زیستگاه زمستانی پرندگانی مانند اردک‌، غاز خاکستری، چنگر، انواع آبچلیک از پنج گونه کمیاب میوه‌خور، اکراس آفریقایی، عروس‌غاز، غاز پیشانی‌سفید کوچک و اردک مرمری‌اند. این درحالی است که طی سالیان اخیر مرگ ماهیان هورالعظیم خبرساز شده و در صورت تزریق نشدن سریع آب به تالاب، وضعیت بحرانی می‌شود. چراکه اگر آبی وارد نشود شوری آب افزایش پیدا می‌کند که باعث تلف شدن آبزیان منطقه می‌شود. به نظر می‌رسد دیگر تالاب‌های ایران نیز طی ماه‌های باقی‌مانده از تابستان به دلیل کاهش سطح آب می‌توانند وضع مشابهی داشته باشند. در سال‌های اخیر تلف شدن ماهیان تالاب انزلی، منطقه حفاظت‌شده دز و تالاب‌های استان گلستان نمونه‌ای از حوادث تلخ و مشابه رخداد اخیر هورالعظیم است.»

تصاویری که از چند دهه پیش از زندگی مردم خوزستان در تالاب هورالعظیم باقی مانده، حاکی از جریان آرام اما سازنده زندگی در آن منطقه است؛ مردم روی این تالاب خانه می‌ساختند، گاومیش پرورش می‌دادند، ماهیگیری می‌کردند و از نی‌های نیزار، محصولاتی تولید می‌کردند.

از این رو، سنخاستی، وجود تالاب را برای مردم، هم از نظر زیست‌محیطی مهم دانسته و هم از نظر اقتصادی. این تحلیلگر حوزه آب و محیط‌زیست توضیح می‌دهد: «بسیاری از مردم محلی از ماهیگیری در تالاب کسب درآمد می‌کنند. در مورد گاومیش داری هم سلامت گاومیش‌های آن‌ها وابسته به تالاب است. وقتی تالاب از بین برود،‌ این گاومیش‌ها مشکلات سلامتی پیدا می‌کنند؛ مشکلی که وقتی کرخه خشک شد هم خود را نشان داد.»

این کارشناس درباره پیامدهای خشک شدن تالاب هورالعظیم بیان می‌کند: «به‌جز فرصت‌های معیشتی و منابع زیستی که در حال نابودی است، نکته مهم‌تر، تبدیل شدن تالاب به یک کویر بسیار بزرگ است. این کویر بزرگ باعث می‌شود که در منطقه پیرامون هوا خشک‌تر شود و گرد‌و‌غبار بیشتری تولید شود؛ وضعیتی که زندگی مردم منطقه را بدتر می‌کند. بنابراین در صورت از بین رفتن این تالاب، گرد‌و‌غبار و ذرات ریز از بستر خشک و رسوبات این تالاب به هوا برخواسته و ساکنان مناطق اطراف آسیب می‌بینند. همین حالا وقتی تالاب هورالعظیم در بخشی از سال خشک می‌شود، موجب بالا رفتن میزان گرد‌و‌غبار شده و زندگی مردم منطقه را مختل می‌کند. حتی ذرات بسیار ریز این گرد‌و‌غبار از ریه ساکنان منطقه خارج نمی‌شود و بیماری‌هایی را به‌دنبال دارد.»

علی کرمی، اقلیم‌شناس و پژوهشگر محیط‌زیست هم با تاکید بر اهمیت حفظ تالاب هورالعظیم می‌گوید: «این تالاب آخرین بازمانده تالاب‌های بین النهرین است که همچنان یکی از زیستگاه‌های بسیار مهم پرندگان در خاورمیانه محسوب می‌شود. از‌این‌رو، بخش‌هایی از این تالاب، منطقه حفاظت شده است. در باب اهمیت این تالاب باید گفت که گذشته از حیات جانوری و پوشش گیاهی، اساسا هورالعظیم فرصت‌های معیشتی بسیاری دارد. مردمی که در اطراف و داخل هورالعظیم زندگی می‌کردند، به منابع زیستی که مربوط به این تالاب بود به‌شدت وابسته بودند.»

اما کاهش آب ورودی، یکی از تهدیدهای اصلی علیه تالاب هورالعظیم است که می‌تواند آن را در خطر نابودی قرار دهد. کرمی دراین باره عنوان می‌کند: «میزان آب ورودی از رودخانه کرخه به هورالعظیم به یک پنجم کاهش پیدا کرده است. این موضوع از حدود ۱۲ سال پیش مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته و زنگ خطر به صدا درآمده است.»

خبرگزاری «مهر»، سال ۱۳۹۰، در گزارش مفصلی تاکید کرد که خشکسالی‌ها و محدود شدن منابع آب بالا دست و استفاده از آب برای مصارف کشاورزی، دلایل اصلی کاهش مساحت هورالعظیم به نصف هستند. این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه دو سال پیش، یک گزارش دیگری نشان داد که با احداث سدهای کرخه و سیمره، مسیر ورود آب به هورالعظیم تقریبا مسدود شده است. حتی بخشی از آب سدهای بالادستی که به‌عنوان حقابه تالاب هورالعظیم رها می‌شود هم، در نبود نظارت مسئولان ناپدید می‌شود.

کرمی با بیان اینکه دو سوم هورالعظیم در عراق و یک سوم آن در ایران است، بیان می‌کند: «این پهنه بزرگ آبی یکی از مهم‌ترین عوامل تعدیل شرایط اقلیمی است. یعنی در یک منطقه بسیار گرم و خشک، این تالاب در تعدیل آب‌و‌هوا نقش دارد و در کنار آن، بخشی از تنوع زیست‌محیطی را عرضه می‌کند. وسعت داخل ایران تالاب هورالعظیم که زمانی حدود۱۵۰ هزار هکتار وسعت داشت، حالا به حدود ۳۰ هزار هکتار رسیده است؛ عرصه بسیار وسیعی است که خشک شدن آن عواقب محیط‌زیستی و اکولوژیک بسیار بدی روی یک گستره وسیع از غرب خوزستان دارد.»

 

چه باید کرد؟

اما با وجود شرایط نامطلوب، همچنان امید به نجات تالاب وجود دارد. فعالان محیط‌ زیست خواستار تغییر سیاست‌های مدیریت منابع آبی و اولویت‌بخشی به احیای تالاب شده‌اند. کاهش آلودگی‌های صنعتی و نظارت بیشتر بر استخراج نفت می‌تواند به کاهش فشارهای زیست‌محیطی بر منطقه کمک کند. همچنین، اجرای سیاست‌های پایدارتر برای مدیریت منابع آب و توقف پروژه‌های سدسازی می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد.

با این حال برای احیای تالاب هورالعظیم، نیاز به اقدام فوری و هماهنگ از سوی دولت‌های ایران و عراق و همچنین حمایت بین‌المللی است. بدون مداخله جدی، این تالاب که زمانی از مناطق سرسبز و پررونق بود، ممکن است برای همیشه از دست برود.

 

 

 

ارسال نظر

خبر‌فوری: زمان فروش رسمی بلیت پرواز‌های اربعین اعلام شد