|
|
کدخبر: ۱۵۱۲۳۴

تکرار / تسنیم گزارش می دهد

خبرگزاری تسنیم: مادری با ۱۸ سال سابقه امدادگری، امروز شیفت شب خود را به پسر امدادگرش تحویل می دهد، و یا جوانی که خانواده اش را راهی سفر می کند و خود برای آسایش سفر همنموعانش در نوروز، داوطلبانه در جاده ها خدمت میکند، وجه اشتراک تمام آنها، نجات «جان» است.

به گزارش خبرنگار سلامتخبرگزاری تسنیم، یکی از مهمترین معنای ایام نوروز، جدا از تعاریف رسمی و سنتی که دارد، کوله پشتی برداشتن و رفتن به سفر است، به همین دلیل بیشترین سفرهای ایرانیان، در این ایام صورت می پذیرد؛ بطوریکه سفرهای ایرانیان در خارج از کشور در فصل نخست بهار، زبانزد جهانیان است و در داخل کشور نیز هر ایرانی که در ابتدا، اواسط و یا انتهای تعطیلات به هم می رسند، می گویند: تعطیلات خوش گذشت؟ کجا رفتی…

حال با وجود این توصیفات برای سفر، عده ای نیز هستند که بیشترین فعالیت های آنان در ایام تعطیلات نوروز صورت می پذیرد، که می توان به پرسنل فوریت های پزشکی(اورژانس)، آتش نشانان، امدادگران، مامؤران پلیس(راهنمایی و رانندگی) و غیره… اشاره کرد، اما یک عده از این گروه های که عنوان شد، هستند که فعالیت های آنان کمی متفاوت تر است، یعنی از نظر انسانی و حتی مادی به گونه ای فعالیت می کنند که کمتر کسی باور خواهد کرد که این گروه یعنی امدادگران هلال احمر که باید شاخه جوانان این جمعیت نیز به آن اضافه کرد، بدون هیچ چشمداشتی و دریافت ریالی، بهترین زمان تفریح و استراحت یکساله خود را معطوف به خدمت به مسافران هموطن خود می کنند. آری، ده ها هزار امدادگر و جوانان هلال احمر به صورت داوطلبانه و بدون دریافت حقوق و ماموریتی در ایام نوروز، برای آسایش و ارتقاء ایمنی همنوعان خود تلاش می کنند.

عمده حوادثجاده ای در مبادی ورودی و خروجی پایتخت

براین اساس، برای تهیه گزارشی از فعالیت های امدادگران و جوانان هلال احمر در ایام نوروز به پایگاه های مهم استان تهران و همچنین جاده هراز اقدام می کنیم، به همراه عکاس و فیلمبردار با خودوری امدادی که برایمان تهیه دیده اند، به سمت پایگاه امدادی چیتگر پیش می رویم، پایگاهی که عنوان می شود به دلیل قرار گرفتن در مبادی ورودی و خروجی پایتخت از مهمترین پایگاه های امدادی محسوب می شود.

افزایش تصادفات در ۳۰کیلومتری مبادی ورودی و خروجی شهرها

در بدو ورود به پایگاه امدادی چیتگر، شاهد خوردوهای امدادی، آتش نشان و پلیس هستیم که کنار یکدیگر در مجاورت جاده برای خدمت به مسافران نوروزی آماده باش هستند، به نزدیکی آنان می رویم و خدا قوتی می گوییم، آنها نیز با تبسم پاسخت را می دهند و کمی از فعالیت هایشان توضیح می دهند، امدادگری که کنار خودروی امدادی ایستاده است، از حضورش از روزهای نخست نوروز در این پایگاه می گوید، به توصیه های اشاره می کند از جمله اینکه عنوان می کند: مسافران در طول سفرهایشان و به دلیل نزدیک شدن به مقصد(۳۰کیلومتری) مبادی ورودی و خروجی شهرها بیشتر تصادف می کنند که علت آن هم این است، که چون تصور می کنند که دقایقی دیگر به مقصد می رسند بدون توجه به خستگی که در بدنشان هست به رانندگی اقدام می کنند که متاسفانه به دلیل خواب آلودگی و خستگی دچار تصادف می شوند.

خودروهای چند منظوره آبی و خاکی برای نجات جان مسافران

همینطور که امدادگر، به توضیحاتش ادامه می دهد، مسؤلان پایگاه امدادی نیز به استقبال می آیند و با توضیحات بیشتر به سمت داخل پایگاه راهنمایی می شویم، پایگاهی که امدادگران به حضور ۲۴ ساعته و با دارا بودن پزشک، نجاتگر و تجهیزات متعدد امدادی از جمله آمبولانس و خودرو «آرگو»(خودرو چند منظوره آبی و خاکی) به نجات مسافران نوروزی در تصادفات جاده ای اقدام می کنند.

در داخل راهرو پایگاه امدادی چیتگر به رسم نوروز، سفره هفت سین امدادی برپا شده بود، در انتهای راهرو، دو بانوی نجاتگر نیز حضور داشتند که کارهای امدادی و خدمات اولیه درمانی از جمله پانسمان، آتل بندی و موارد مختلف کمک های اولیه را با حضور پزشک مقیم انجام می دادند، پایگاه امدادی دارای اتاق های متعد کشیک، دریافت گزارش و حوادث، محل استراحت امدادگران؛ همانند تخت های دوران سربازی، اتاق معاینات پزشک و غیره… بود.

نجات همنوع، کار هر روز یک امدادگر

مدیر پایگاه ضمن خوشامدگویی، توضیحات مفصلی درباره اقدامات امدادی این پایگاه ارائه می کند، که در این زمان با اعلام گزارشی از مرکز ندای ایران ۱۱۲، حادثه جاده ای را اعلام می کنند که متعاقب آن امدادگران به همراه پزشک با یک خودرو به محل حادثه جاده ای اعزام می شوند. کاری هر روز، آن را برای نجات جان همنوعان خود انجام می دهند.

بعد از پایگاه امدادی چیتگر مسیر جاده را به سمت جاده هراز پیش می رویم، جاده ای که در طول مسیر آن دست های زیادی به احترام که در داخل خودروی امدادی نشسته ای به رسم ادب، دستی تکان می دهند، پس از طی مسافتی با ترافیک شدیدی مواجه می شوی، اما خودرو امدادی این امکان را داشت که از مسیر خاکی و یا از سمت دیگر جاده اقدام به رانندگی کند که این مسئله فقط مختص به خودروهای امدادی و اورژانس بود، جاده مملو از خودرو است، در کنار جاده نیز دستفروشان بسیاری اقدام به فروش اجناس خود می کنند از فروش توپ و سایه بان گرفته تا فروش باقالی و نواختن موسیقی بندری توسط نوجوانان تا پُر کردن پیک نیک.

صدای امواج «نجات»

داخل خودرو امداد نیز، صحبت از اقدامات امدادی است که در یک لحظه؛ صدای آشنایی از رادیو خودرو به گوش می رسد، … از سمت رادیو: «در طرح امداد و نجات نوروزی از ۲۵ اسفند تاکنون بیش از ۲۵۰۰ مسافر نجات یافتند» صدای مسؤلان سازمان امداد و نجات را می شنوی که از طریق دیگر رسانه های مانند رسانه های شنیداری اقدام به تشریح شرایط امدادرسانی و ارائه توصیه های سفر می کنند، فرصت مناسبی بود تا آخرین آمارها را از رادیو دریافت کنیم، که در همین لحظه در میان جاده خودروی در وسط خیابان متوقف شده بود و پلیسی نیز، سعی در کمک داشت، خودروی امدادی مان به کنار جاده می آیید و راننده خودرو بر حسب وظیفه انسان دوستانه و نه ماموریتی اقدام به کمک می کند.

قفل صندوق عقب خودرو، منجر به توقف کامل اتومبیل

خودرو دارای دو سرنشین بود، یک زوج خانم و آقای جوان؛ خانم احتیاج به استفاده از داروهای خودش که در صندوق عقب خودرو قرار داشت، پیدا کرده بود، بنابراین همسر جوانش پشت ترافیک، سوئیچ را درآورده بود و دارو را از صندوق عقب خارج کرده بود، ولی کلید در داخل قفل گیر کرده بود و این به معنای آن بود که در چنین مواقعه ای، فرمان برخی خودروها قفل می شود و جا به جایی خودرو فقط در یک مسیر صاف امکان دارد، درحالیکه جاده هراز پر از پیچ و خم است، در نهایت به دلیل عجله ای که برای در آوردن قفل سوئیچ خودرو شده بود، کلید در داخل سوئیچ شکسته شده بود و دوستان امدادگر نیز کمک کردند و خودرو را از مسیر اصلی جاده به کناری کشیدند، در زمان سوار شدن در خودروی امدادی که به سمت مقصد اصلی مان یعنی پایگاه امدادگران زن(توانا) پیش می رفتیم، راننده خودرو امدادی تجربه جالبی را عنوان کرد، مبنی بر اینکه هر زمان که کلیدی در داخل سوئیچ می شکند، می توان با کمی چسب قطره ای و سفت شدن کلید شکسته، آن کلید شکسته داخل سوئیچ را درآورد.

پایگاه امدادی از جنس زن، مادر، خواهر

در مسیر جاده هراز، ایستگاه سازمان جوانان هلال احمر نیز به چشم می خورد که جوانان آن با ارائه بروشور، کارت دعای سفر و تست رایگان آزمایش قند خون و فشار خون به راهنمایی مسافران نوروزی می پرداختند. بعد از طی کردن مسافتی که به صورت سربالایی بود، چند کانکس که با پرچم هلال احمر مزین شده بود که در مجاورت جاده و بالای رودخانه مستقر شده بود، خودرو امدادی ما در کنار پایگاه سیار بانوان امدادگر(توانا) پارک می کند، پایگاهی امدادی که معروف است که مخصوص بانوان است و تمام کارهای امدادی و کمک های اولیه توسط بانوان امدلادگر و نجاتگر زن صورت می پذیرد که نمود این مسئله نیز پس از چند دقیقه با روشن خودرو آمبولانس که یک زن امدادگر، راننده، آن بود تجلی پیدا کرد.

تغییر نگرش مدیران کشور، بیشترین موفقیت برای حضور زنان در عرصه امدادی

حضور پر رنگ زنان امدادگر در پایگاه جلوه خاصی به این پایگاه امدادی داده بود، خودروهای گذری نیز به سرعت از کنار جاده عبور می کردند و صحنه حضور این امدادگران زن برای مسافران دیدنی بود، کما اینکه در یکی و دو سال گذشته نیز این پایگاه با حضور امدادگران زن به مسافران نوروزی ارائه خدمت کرده بودند، اما به قول خانم بهشتیان مسئول این پایگاه امدادی توانا(امدادگران زن) دیدگاه مردم در طول چند سال گذشته به حضور امدادگران زن ارتقا یافته است، البته خانم بهشتیان بیشترین موفقیت در این زمینه را اعتماد و تغییر نگرش مدیران کشور به حضور زنان در عرصه امدادی است.

رضایت حادثه دیدگان از خدمات امدادی زنان امدادگر

همانطور که بدون مقدمه از خانم بهشتیان به عنوان مسؤل پایگاه امدادی زنان امدادگر نام بردیم، وی به طور واقع نیز در زمان حضور ما به سرعت و با یاری امدادگران دیگر خود که آنان را دخترانش عنوان می کرد، به امورات امدادی می پرداخت، او از حادثه نیم ساعت پیش می گفت که با حضور امدادگران زن به حادثه دیدگان امدادرسانی صورت پذیرفته بود و حادثه دیده نیز به مرکز درمان انتقال یافت، خانم بهشتیان که عنوان می کند با ۱۸ سال فعالیت امدادی، کارشناس مدیریت عملیات های نجات و مدرس تربیت امدادگران است، از خاطرات خوب امدادی که بیشتر مربوط به رفتار مناسب و رضایت حادثه دیدگان از خدمات امدادی زنان امدادگر است، مطالب زیادی دارد.

زایمان در زمان اضطراری

او عنوان می کند: وقتی که زنان امدادگر بر سر بالین حادثه دیده گان می رسند، همراهان و خود مصدوم بهتر به امدادگر زن اعتماد می کنند و در زمان خدمت رسانی نیز آرامش بیشتری دارند، بنابراین امدادگران زن می توانند در بسیاری از عرصه های امدادی و درمانی حضور داشته باشند، کما اینکه فعالیت امدادگران زن از سالها قبل نیز بود، ولی در ۲ تا ۳ سال اخیر با شکل گرفتن تیم های توانا، حضور امدادگران زن بیشتر نمود پیدا کرده است و حتی اگر آموزش ها و تجهیزات مناسب در اختیار آنان قرار گیرد این امدادگران می توانند با تیم های اورژانس نیز همکاری کنند و حتی مدرسین امدادگر زن هلال احمر می توانند اقدامات زایمان در زمان اضطراری هم انجام دهند.

امدادگری خانوادگی، مادر شیفت روز، پسر شیفت شب

خانم بهشتیان، که دارای خانواده ای امدادی است، مطلب جالبی عنوان می کند و می گوید: پسرم نیز امدادگر است، زمانی که بنده شیفتم در این پایگاه تمام می شود، پسرم به عنوان امدادگر شیفت شب امدادگر این پایگاه می شود، حال این در شرایطی است که خانم بهشتیان نیز مانند دیگر امدادگران تمام فعالیت هایشان عام المنفعه و داوطلبانه است و به قول خودش فقط برای تدریس امدادگران و تربیت آنان حق التدریس دریافت می کند.

بانوی آمبولانس سوار

در طول گفت وگو با این بانوی امدادگر که بر روی یک میز ساده به عنوان سفره هفت سین امدادی که در کنار جاده صورت می دادیم، جنب و جوش دیگر امدادگران خانم نیز به وضوع نمایان بود، زیرا قصد داشتن یک مصدوم را به مرکز درمانی منتقل کنند که بعد از پُر کردن فرم مربوطه و قرار دادن مصدوم بر روی برانکارد و گذاشتن آن در داخل آمبولانس، عبور خودروها در جاده توسط مابقی امدادگران برای چند ثانیه متوقف شد تا بانوی که راننده آمبولانس بود با سرعتی قابل توجه، آمبولانس را آژیرکشان را به سمت جاده جنوبی سوق دهد تا مصدوم را به نزدیکترین بیمارستان انتقال دهد.

از خدمات آزمایش رایگان قند خون تا بازی دارت و اهدای بروشورهای سفری ایمن

در پرس و جوی هایمان متوجه شدیم که یک پایگاه سازمان جوانان هلال احمر نیز در مسیر جنوبی جاده به مسافران خدمات راهنمایان نوروزی، را در قالب طرح سلامت و ایمنی نوروزی ارائه می کند، وقتی به این پایگاه رسیدیم جوانانی مشاهده می شدند که برخلاف لباس امدادگران که قرمز و سفید است، با پوشش لباس آبی و سفید به مسافران نوروزی خدمات ارائه می کردند، مقابل پایگاه آنان میزی مملو از نقشه، راهنمایی نوروزی، کارت سفر دعا، بروشور و موارد دیگری بود که به فراخور درخواست افراد به مسافران اهدا می کردند و این خدمات جدا از خدمات طرح سلامت و ایمنی نوروزی بود که شامل آزمایش رایگان قند خون و فشارخون بود. البته یک فضای نیز برای سرگرمی و پرتاب دارت نیز فراهم شده بود که برخی افراد عبوری از آن بهره مند می شدند.

خاطراتی از جنس «جان»

مسؤل پایگاه، جوانی بود که خود را علائی معرفی می کرد که حدود ۵ سال بود عضو سازمان جوانان بود و امسال نیز مانند سه سال گذشته برای ارائه خدمات راهنمایی نوروزی مسافران در این پایگاه حضور یافته بود، او نیز خاطراتی از این ایام داشت، با آن حس انساندوستانه ای که دارد عنوان کرد: در یکی از ایام نوروزی که در پایگاه سازمان جوانان بودیم، با دیگر اعضای جوانان شب هنگام و ساعت ۲ بامداد متوجه حادثه ای شدیم، البته ما عضو سازمان جوانان هستیم و این امدادگران هستند که در عملیات های رها سازی(تصادفات) حضور پیدا می کنند، ولی خودم به شخصه دوره امدادگری را گذارنده ام، بنابراین وقتی متوجه آن تصادف شدید شدیم، سریع خودمان را محل حادثه رساندیم و دیدیم سرنشینان خودرو در داخل اتومبیل گیر افتاده اند و وضعیت شان اصلاً مناسب نیست، سریع اقدامات لازم امدادی را انجام دادیم، تا اینکه آمبولانس رسید، بعدها به ما اطلاع دادند که جان سرنشینان آن خودرو تصادفی؛ به دلیل اقدامات امدادی که انجام داده بودیم، نجات پیدا کرده بود.

شرط نخست سفر، مهربانی / میانجیگری نزاع های فامیلی به عنوان فعالیتی بشردوستانه

علائی در قالب توصیه به مسافران نوروزی هم عنوان می کند: مهمترین توصیه ای که من به عنوان یک عضو سازمان جوانان هلال احمر با نگاه بشردوستانه می توانم داشته باشم این هست که مردم در سفر اول با هم مهربان باشند، شاید باورتان نشود، در همین ایام نوروز مجبور شدیم برای میانجیگری بین دو فامیل که با همدیگر سفر می کردند، اقدام کنیم، ماجرا هم این بود که این دو فامیل با دو خودرو مجزا در حال سفر بودند و وقتی به داخل یکی از تونل های جاده رسیده بودند، یکی از فامیل ها با بوق های شدیدی که زده بود باعثدلخوری فامیل دیگر شده بود و بعد از خارج شدن از تونل گریبان همدیگر را گرفته بودند، و ما هم برای جدا کردن و برگشت حال و هوای سفرشان اقدام کردیم.

کار کردن در هلال احمر که پولی نیست

پرسیدن از مسائل مالی از این جوانان کار پسندیده ای نیست، ولی برای اینکه به عنوان یک سند در گزارش به ثبت برسد از وی درباره پولی که هلال احمر به وی و دوستانش می دهد، می پرسی که با چهره ای خاصی می گویید: کار در هلال احمر که پولی نیست، داوطلبی هست، اگر زمانی پولی می دهند فقط یک ایاب و ذهاب بسیار ناچیز است.

وقتی سؤالات از این جوان به اینجا رسید جوان دیگری هم که وظیفه تست قند خون و فشار خون مسافران را بر عهده داشت و دقایقی بود فارغ از فعالیت هایش در کنارمان نشسته بود، نیز عنوان کرد: خانواده خودم الان مسافرت هستند، ولی چون کار در جوانان هلال احمر را دوست دارم، اینجا را انتخاب کردم، ما در این ایام به صورت شیفتی به مدت ۷۲ ساعت در همین کانکس ها زندگی می کنیم، تا بتوانیم به مسافران خدمت کنیم. الحمدالله امسال شرایط پایگاه های جوانان نسبت به سال گذشته بهتر شده است، یعنی امنیت آن بیشتر شده، چون پایگاه های نیروی انتظامی هم در کنار پایگاه ما قرار گرفته است.

استقبال مردم از کارت های دعای سفر و درخواست برای کیف های امدادی

همانطور که صحبت می کند لحظاتی هم برای راهنمایی مسافران از جایش بلند می شود و برمی گردد و ادامه می دهد: امسال مردم از کارت سفرهای دعای سازمان جوانان، که به آنها اهدا کردیم، خیلی استقبال کردند، البته تا دو سال قبل به مسافرها کیف های کمک های اولیه هدیه می دادیم، خیلی استقبال شده بود، هنوز هم مردم از آن کیف های امدادی از ما سؤال می کنند.

زیاد نمی توانستیم با آنها گفت وگو کنیم، مراجعه مسافران در حال افزایش بود، یکی مسیر راه را می پرسید، دیگری دارو می خواست، مسافر دیگری نقشه درخواست می کرد، کس دیگری هم می خواست که قند خونش اندازه گیری شود، که رفیعی همان جوانی که خانواده اش مسافرت بود ولی خودش به سفر نرفته بود سریع کیف وسایل اندازگیری قند خون را مهیا کرد و در همان زمان حضور ما، قند خون دو نفر را گرفت که یکی ۴۸ و دیگری ۱۰۲ بود که وی نیز به یکی از آنان توصیه های لازم را ارائه کرد.

(نه پیام رسید، نه راننده)

وقت بازگشت بود و از این جوانان خواستیم مقابل دوربین برای مسافران پیام و تبریکی بگویند که آنها نیز با شور جوانی و بلند فریاد زدند: عید همه مبارک، سفر ایمنی داشته باشید، از آنها دور شده بودیم که تابلوی پلیسی در مقابل چشمانمان جلوه کرد، که در آن تصویر دلخراشی از یک راننده تصادفی که با تلفن همراهش صحبت کرده بود، نمایان بود که در مضمون پیامش شده بود:(نه پیام رسید، نه راننده).

گزارش: علی رمضانپور

انتهای پیام /

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار