|
|
کدخبر: ۱۶۹۳۳۰

خبرگزاری تسنیم: آرام و با لبخند سخن می گوید با وجود ۸۵ سال سن، با طمأنینه، خاطرات ۳۴ سال معلمی و فعالیتش در طرح پیکار برای بیسوادی را بازگو می کند، عظمت این معلم پیشکسوت برایمان دوچندان می شود وقتی که می گوید پدر یک شهید و یک آزاده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعیخبرگزاری تسنیم، در نخستین روز از هفته معلم راهی خانه فردی شدیم که سال ها از عمر خود را در عرصه آموزش فرزندان این مرز و بوم سپری کرده است.

سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت معلمی، صدها دانش آموز این مرز و بوم را تربیت کرد و پس از آن سه سالی را در عرصه نهضت سوادآموزی برای باسوادی، هموطنانش تلاش کرد و سال های پس از انقلاب نیز به عنوان رئیس دانشسرای تربیت معلم در شهرستان محل زندگیش یعنی بروجرد برای تربیت معلمان این مرز و بوم به فعالیت خود ادامه داد.

معلم پیشکسوت ما، این روزها با ۸۵ سال سن و با وجود اینکه دو بار دچار سکته قلبی و مغزی شده است، شیرین ترین بخش از خاطرات زندگیش را در دوران فعالیت معلمی خلاصه می کند و با تاکید بر اینکه در این شغل هیچگاه خاطره تلخی را تجربه نکرده است برایمان تعریف می کند از خاطره آن روزی که همزمان برای کلاس دختران و پسران تدریس داشت و زمانی که به کلاس پسرها رفت به اشتباه نام یکی از شاگردان دختر را صدا زد. در اینجا بود که رازی برملا شد و متوجه شد چند نفر از شاگردان پسرش خاطرخواه دانش آموز دخترش هستند.

روز معلم بهانه ای شد تا به همراه علی باقر زاده رئیس سازمان نهضت سواد آموزی، محمد مهدیزاده معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی و جمعی از مسئولان این سازمان برای تقدیر از آقای اوحدی که این روزها در سن ۸۵ سالگی هنوز با عشق معلمی قلبش می تپد، به خانه وی مراجعه کردیم.

وارد فضای خانه که می شوم، ناگهان چشمم متوجه چهره ای آشنا می شود، سعید اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت!! اینجاست که متوجه می شوم این معلم پیشکسوت، پدر رئیس سازمان حج و زیارت است.

به فضای داخل خانه که وارد می شوم با استقبال گرم و صمیمانه مادری روبه رو می شوم که خود را همسر حاج آقای اوحدی معرفی می کند پس از آن به استادی سلام می کنم که در کنار رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با لبخندی بر روی لب مشغول صحبت است.

آقای اوحدی یکی از معلمان پیشکسوت سرزمینمان است که سال های قبل از انقلاب در طرح پیکار با بیسوادی تلاش های بسیاری را برای باسواد کردن مردم سرزمینش انجام داده است و حالا پس از سال ها از آن ایام، به بهانه روز معلم، مسئولان سازمان نهضت سوادآموزی به سراغش آمده اند تا بگویند در نتیجه تلاش های شما معلمان فرزندان ایران اسلامی به رشد و شکوفایی می رسند.

به آرامی صحبت می کند و هر ازگاهی برای به یادآوردن خاطراتش باید چند دقیقه ای را فکر کند در لابه لای لحن آرام صحبت هایش یادی می کند از پسرش" مسعود " که در سال ۶۱ دقیقا در روز تولدش یعنی ۱۸ بهمن به شهادت می رسد؛ می گوید: مسعود در ۱۸ بهمن سال ۱۳۳۷ به دنیا آمد و در ۱۸ بهمن سال ۱۳۶۱ نیز به شهادت رسید، شاگرد اول رشته برق دانشگاه تهران بود.

هنگام تعریف کردن از خاطرات فرزند شهیدش بود که ناگهان رو به همسرش کرده و می گوید: حاج خانم شعر را نمی خوانی. وقتی از خانم اوحدی ماجرای شعر را می پرسیم این گونه تعریف می کند: زمانی که مسعود شهید شد یکی از دوستانش برایش شعری گفت که حاج آقا آن شعر را بسیار دوست دارد حتی خودش نیز برای مسعود شعر می گوید و دفترچه شعری برای وی درست کرده است.

برایمان می گوید که سه پسر و یک دختر دارد، یکی از پسرانش به شهادت رسیده و فرزند دیگرش سعید که این روزها رئیس سازمان حج و زیارت است ۸ سال اسیر بود.

سعید اوحدی که این روزها به عنوان رئیس سازمان حج و زیارت مشغول فعالیت است، در لابه لای صحبت هایش با اشاره به دوران اسارتش با بیان خاطره ای می گوید: در دوران اسارت تعدادی از بچه ها توانسته بودند رادیوی یکی از سربازان عراقی را برداند. به وسیله این رادیو می توانستیم اخبار را گوش دهیم اما برای اینکه باطری آن تمام نشود صرفا هفته ای یک بار رادیو گوش می دادیم. بنابراین وقتی نمایندگان صلیب سرخ برای بازدید آمدند از آنها خواستیم تا در اتاق ما یک ساعت نصب کنند و با خود می گفتیم که از باتری آن ساعت برای رادیو استفاده خواهیم کرد.

نمایندگان صلیب سرخ با نصب ساعت در اردوگاه موافق نبودند و دلیل آنها این بود که با تماشای ساعت، زمان برای اسرا دیر می گذرد و آنها دچار افسردگی می شوند اما سرانجام تلاش های ما نتیجه داد و در اردوگاه ساعتی را نصب کردند که با استفاده از باتری آن ما می توانستیم رادیو را گوش کرده و از اخبار مطلع شویم.

به گزارش تسنیم، معلمان پیشکسوت این مرز و بوم جلوه روشنی از این جمله اند: از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم.

انتهای پیام /

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار