خشکی دریاچه ارومیه صرفاً یک بحران محیط زیستی نیست
یک فعال محیط زیست گفت: اکنون دریاچه ارومیه به نقطهای رسیده که بسیاری از کارشناسان وضعیت آن را بیبازگشت میدانند و این وضعیت در کمال تاسف زندگی میلیونها شهروند در استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی را تهدید میکند.

عباس محمدی در گفتگو با «امیدنیوز» اظهار کرد: دریاچه ارومیه دیگر یک پهنه آبی نیست و آنچه رخ داده نتیجه مستقیم سوءمدیریت و تصمیمهای غلط در حوزه آب و کشاورزی است. اکنون دریاچه ارومیه به نقطهای رسیده که بسیاری از کارشناسان وضعیت آن را بیبازگشت میدانند و این وضعیت در کمال تاسف زندگی میلیونها شهروند در استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و حتی برخی کشورهای همسایه را نیز تهدید میکند.
این فعال محیط زیست عنوان کرد: خشکی کامل دریاچه بسیار نگران کننده است و امروز زندگی میلیونها نفر در گرو اقداماتی است که اگر همچنان در انجام آنها اهمال و مسامحه شود، به چالشی عظیم در حوزه اجتماعی و انسانی بدل خواهد شد و دیگر هیچ اقدامی قادر به جبران آن نخواهد بود. با توجه به سهم مهم صنایع و کشاورزی در اقتصاد این محدوده، از دست رفتن کارکرد اقلیمی آن میتواند خسارتی سنگین برای آینده ایران به جا بگذارد. خشک شدن دریاچه ارومیه یک بحران چندوجهی است که محیط زیست، اقلیم، جامعه و اقتصاد را همزمان تحت تاثیر قرار داده است. با این حال، اقدامات مسئولان تاکنون بیشتر موقتی و کوتاهمدت بوده و نتوانسته است امیدی برای ساکنان منطقه ایجاد کند.
محمدی یادآور شد: بخش بزرگی از آب دریاچه ارومیه در راه ایجاد باغات و مزارع و کشت محصولات پرآببر از دست رفته است و با استناد بر گزارشی آماری که در رسانهها درج شده، این دریاچه که سال ۱۳۷۴ بیش از ۳۲ میلیارد مترمکعب آب داشت و وسعتش به پنج هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربع میرسید، اکنون تبدیل به بخشهای وسیعی از نمکزار و غبار نمکی شده که بیش از ۹۸ درصد آن از بین رفته است.
وی با اشاره به پیامدهای خشکشدن دریاچه ارومیه گفت: یکی از عواقب این مسئله از دست رفتن زیستگاههای جانوری و تغییرات اقلیمی است و البته فرسایش خاک و فرونشست دشتهای پیرامونی نیز به عنوان یکی از جدیترین پیامدهای میانمدت و بلندمدت مطرح است.
گفتنی است، قدرت برزگری، استاد زمینشناسی، در گفتگو با «رسانهها» هشدار داده است که فرونشست در این دشتها خسارت گستردهای بر تاسیسات زیربنایی، سازههای شهری و روستایی، راهها و خطوط انتقال نیرو وارد میکند.
به گفته او، افت سطح آبهای زیرزمینی با افزایش تراکم و نشست همراه بوده است و با توجه به ماهیت رسوبات منطقه، احتمال بروز فروچالهها و نشستهای نامتقارن در مقیاس وسیع دور از انتظار نیست.
مطابق تحلیلهای رسانهای، اکنون شاهد از دست رفتن منابع طبیعی بر اثر خشکی دریاچه ارومیه هستیم و برخی برآوردها نشان میدهد در صورت ادامه این روند، بیابانزایی بهتدریج گسترش مییابد و بخشهای وسیعی از شمال و شمالغرب ایران را فرا میگیرد و بهتدریج مهاجرت اجباری رقم خواهد خورد و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گستردهای به همراه دارد.
بر اساس گزارش سازمان حفاظت محیط زیست که در مقاله روزبه اسکندری، فعال محیط زیست منعکس شده، «در تابستان ۱۴۰۴، سطح دریاچه ارومیه به ۵۸۱ کیلومتر مربع کاهش یافته و حجم آب آن به حدود نیم میلیارد متر مکعب رسیده است—ارقامی که نشاندهنده عمق فاجعه هستند. تصاویر ماهوارهای ناسا نشان میدهند که بخشهای وسیعی از بستر دریاچه کاملاً خشک شده و به نمکزار تبدیل شده است. مطالعات اکولوژیک نشان میدهند که از سال ۱۳۷۹ تا کنون، بین ۶۵ تا ۸۵ درصد از مساحت دریاچه از بین رفته است. این کاهش نتیجه ترکیبی از افزایش دمای منطقه، کاهش بارندگی و فشار بیامان انسانی بر منابع آب است. دریاچهای که زمانی بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت، امروز به کسری از شکوه گذشتهاش تقلیل یافته و در معرض خطر تبدیل شدن به یک خاطره است.»