|
|
کدخبر: ۱۶۰۱۹۱

ضرورت و بایسته ‏های فعالیت‏ سیاسی - اجتماعی زن مسلمان‏ در نگاه انقلابی امام

خبرگزاری تسنیم: معلم بزرگ انقلاب، زن را در انقلاب چه در پیدایش و چه در استمرار آن و نیز جایگاه او را در تکامل جامعه اسلامی و انقلابی آن بسی بزرگ می ‏داشت. روح شریفش تا آخرین لحظات برای عزت و شرف زن ایرانی در تلاطم بود.

به گزارشخبرگزاری تسنیم، معلم بزرگ انقلاب، زن را در انقلاب چه در پیدایش و چه در استمرار آن و نیز جایگاه او را در تکامل جامعه اسلامی و انقلابی آن بسی بزرگ می ‏داشت. او زن را پشتوانه نظام اسلامی می‏ دانست و روح شریفش تا آخرین لحظات برای عزت و شرف زن ایرانی در تلاطم بود.

این خواسته امام راحل بود که دوست نداشت زنان همچون گذشته مورد ظلم و آزار قرار گیرند و آنان را به صحنه‏ های فعالیت کشاند و به آنان آموخت که راه اسلام همان راه تعالی و رشد است و الگوی کامل زن را که حضرت فاطمه(س) بود به همگان شناساند.
او آرزومند تمام افتخارات و ارزش‏ها برای زن مسلمان بود و امید که روحش هماره قرین رحمت الهی باشد که یگانه آزادمرد عصر و بزرگ مدافع حقوق زن آزاده بود.
آنچه مسلم است آن‏که با توجه به اهمیت فوق‏ العاده خانواده از دیدگاه اسلام و نیز با عنایت به نقش ویژه ‏ای که اسلام در این زمینه برای زن در نظر گرفته است، این حضور در عرصه اجتماع و سیاست، منوط به عدم ایراد لطمه به خانواده و مسؤولیت مهم‏تر بانوان خواهد بود. بنابراین از منظر اسلام، ایفای نقش‏های اجتماعی و سیاسی برای زن غیر از شکل حضور مستقیم از طریق اساسی‏ تر حمایت از همسر و فرزند و آماده‏ سازی آن‏ها برای این‏گونه مسؤولیت‏ها به ‏طور عامتر، واقع ‏بینانه ‏تر و متناسب ‏تر با روحیات زنانه، میسر می ‏باشد.


الف) ضرورت فعالیتهای سیاسی - اجتماعی زن مسلما ن از منظر امام(ره)
اعتلای زنان، افتخار امام‏
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه‏ های فرهنگی اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند… و از محرومیت‏هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‏ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان به‏ وجود آورده بودند، خارج نمودند.
زن موجودی مؤثر
بزرگ اندیشمند انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(قدس سره) زن را نه تنها موجودی ضعیف نمی ‏دانست بلکه از او به ‏عنوان مؤثرترین موجود در رشد و رسیدن به ارزش‏ها نام می ‏برد. امام خود نیز در دامان زنی شریف و بزرگ پرورش یافته است، زنی که یقیناً از کودکی کفرستیزی و مبارزه با استبداد را به او آموخته و همچون کوهی، استقامت را به او یاد داده است و همین ‏ها باعثشد تا امام در جریان انقلاب و پس از آن، زنان را دوشادوش مردان به حرکت و تکاپو در آورد.
زن مربی جامعه‏
در اندیشه امام خمینی(ره) زن مربی جامعه است. پیدایش مرد و زن سالم از دامن زنی پاکدامن است. زن تنها موجودی است که با دامن پاک خویش می‏ تواند برکاتی به جامعه بدهد که نه تنها یک جامعه بلکه جوامع دیگر را هم تحت تأثیر قرار داده و با استقامت و ارزش‏های والای انسانی آشنا سازد.
زن در دوران پهلوی‏
دیرزمانی بود که زنان جز در پشت پرده ‏های تعصب بیجا و تحقیر و توهین جایی نداشتند و اگر زنی به‏ دنبال حقوق از دست رفته ‏اش و ظلمی که در حقش شده بود فریاد دادخواهی سر می ‏داد، به او زنی سرکش و بی ‏قید و بند لقب می ‏دادند چراکه زن محکوم به سکوت و تحمل بود. وقتی رضاشاه چادر عفت از سر زنان آزاده کشید و ندای زن آزاد و مترقی سر داد، گویی آن‏ها را تا حد موجودی مصرفی و بی ‏ارزش تنزل داد. دیگر هیچ زنی با خیال آسوده پا به خیابان نمی ‏گذاشت، هرلحظه بیم بی‏ حرمتی و توهین به آن‏ها بود؛ چه زنان با استعداد و فرهیخته ‏ای که در خانه ماندند تا جزو زن مترقی رضاشاهی نباشند و چه‏ بسا همان‏جا در کنج حسرت فراگیری علم و دانش فراموش شدند و این آزادی بی‏ بندوباری رضاخان بود که جز اسارت چیزی به‏ دنبال نداشت.
از دیدگاه امام خمینی(ره) زنان در دوران پهلوی بیش از مردان از حقوق انسانی و اجتماعی محروم بودند و مورد آزار و اذیت و بیداد قرار گرفتند زیرا که زن تا مرز کالای تجاری سقوط کرده بود و ابزار سیاست‏های استبدادی و استعماری وقت درآمده بود. تماس با غرب فقط در بهره ‏گیری منفی و انحطاطی بود و هرگز زنان ایرانی را از دستاوردهای علمی و فکری معاصر در مغرب ‏زمین آگاه و برخوردار نساختند. «این‏ها تربیت انسانی را از ایران به‏ کلی از بین بردند و تربیت‏ های غربی آن‏ هم نه تربیت‏های صحیح غربی، بلکه تربیت فاسد غربی را بین ما رواج دادند.»
تصویر زن در انقلاب اسلامی‏
به فرموده امام(ره) زنان در انقلاب افتخار آفریدند و لازم بود تا با تعیین راه و روش صحیح، ادامه این حرکت مقدس بسیار دقیق و منظم باشد و حرکت به‏ سوی پیشرفت و افتخار تضمین‏ شده باشد.
در همان ابتدای شکل‏ گیری انقلاب، گروهی فریاد اسارت زنان و خانه ‏نشینی آن‏ها را سر دادند اما امام از موضع اندیشمندانه خود دست برنداشته و به زنان قول حضور در اجتماع و انجام فعالیت‏های فرهنگی، هنری و اجتماعی دادند تا در سایه امن و آرامش به تعالی و رشد واقعی دست یابند. «خیال می‏ کنند اسلام آمده است که فقط زن را خانه ‏نشین کند، چرا با درس ‏خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کارکردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند در کارهای دولتی شرکت کند؟ زن چون مرد در همه این کارها آزاد است.»
زن در عرصه سیاسی‏
با دستور امام خمینی(ره) زنان هم به عرصه فعالیت‏های مختلف وارد شدند و همپای مردان به مشارکت پرداختند. یکی از محورهایی که در حضور اجتماعی بانوان سخت مورد تأکید امام قرار گرفته بود، مسأله مشارکت سیاسی آنان بود: «زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زن‏ها در جمهوری اسلامی باید رأی بدهند همان‏طوری ‏که مردها رأی می‏ دهند، زن‏ها هم حق رأی دارند. همان‏طوری‏ که مردها در امور سیاسی دخالت می‏ کنند و جامعه خودشان را حفظ می ‏کنند، زن‏ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زن‏ها هم باید همدوش مردها باشند…»
آنچه در این کلام امام، محور اصلی است این است که حضرت امام مشارکت زنان را از موضع دین و در جایگاه معرفی اسلام بیان می‏ کنند و چهره ‏ای که از دین و شریعت ترسیم می ‏کنند، جز این نیست که زنان در عرصه ‏های مختلف حضوری مسؤولانه و فعال داشته باشند و از تمام قوای خود بهره بگیرند. همین ایجاد ارتباط بین دین و فعالیت زنان بود که به تمام بانوان توانمند و دلسوز، زمینه فعالیت داد و باعثشد تا آن دیدگاه منفی که از اسلام در بعضی اقشار وجود داشت از بین رفته و جای آن‏را اعتماد و اعتقاد محکم‏ تر پر کند. دیگر همه فهمیده بودند فعالیت و تلاش زنان فقط به کارهای هنری و علمی محدود نمی‏ شود بلکه کارهایی که زن را با سیاست و مسائل مربوط به آن آشنا می‏ کند، جزو فعالیت‏های اولیه و واجب زنان است.
این تأکید امام باعثمی‏ شد که هر زن با وضعیت کشورش کاستی‏ ها و دارایی‏ ها، پیشرفت‏ها و عقب ‏ماندگی ‏ها آشنا شود و در صدد رفع مشکلات و ترغیب موفقیت‏ها برآید. این بینش صحیح به همه بانوان اجازه می‏ داد تا خود را بشناسند. برتری خود را نسبت به زنان غربی ببینند و تلاش‏شان را برای رسیدن به آرمان‏های بلند و رفیع امام به‏ کار بگیرند.
با دخالت بانوان در امور سیاسی کشور، بزرگترین توطئه ‏ای که دشمنان در سر داشتند فروکش کرد و آن‏ها فهمیدند دیگر نمی ‏شود با زنان ایرانی همچون موجودی بی ‏اراده و بی‏خبر از مسائل کشور برخورد کرد و در واقع راه فریب زنان بسته شد. این دشمنان بودند که سعی داشتند با تحریک زنان، وضعیت فکر و روح آنان را خدشه ‏دار کنند اما نتوانستند.

زنان در عرصه سازندگی‏
یکی دیگر از صحنه ‏های مشارکت فراگیر، مسأله سازندگی همه ‏جانبه کشور و جامعه است که هیچ‏کس نباید و نمی ‏تواند تردید کند که بدون حضور فعال بانوان جامعه اسلامی بتوان در این امر مهم توفیق به ‏دست آورد. در این خصوص هم حضرت امام تأکیدهای زیادی دارند: «همه ملت ایران، چه بانوان و چه مردان باید این خرابه ‏ای که برای ما گذاشتند بسازند، با دست مرد تنها درست نمی‏ شود، مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند.»
زنان شیردل و متعهد و مردان غیور به ساختن ایران عزیز پرداخته، چنان‏که به ساختن خود در علم و فرهنگ نیز پرداخته ‏اند و نمی ‏توان شهر و روستایی را یافت که در جمعیت‏های فرهنگی و علمی از زنان متعهد و بانوان اسلامی ارجمند رد پایی نباشد. حضرت امام اساساً معنای آزادی صحیح بانوان را نیز همین می‏ شمارند که بتوانند با رعایت شئون دینی و انسانی خود در سازندگی کشور نقش ایفا کنند.
امروز زنان در جمهوری اسلامی همراه مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این معنای آزادی زنان و مردان است نه آنچه در زمان شاه گفته می‏ شد که آزادی زنان در حبس و اختناق بود.
زنان هم برخاستند همدوش مردان به حرکت درآمدند مزرعه‏ ها را آباد کردند، خانه ‏هایی را که ویران شده بود ساختند و هرکسی در هر زمینه ‏ای که می ‏توانست کار خود را شروع کرد. چراکه هر ایرانی با شعور دوست داشت تا کشوری آباد و آزاد داشته باشد.
زنان چادرها را به کمر بستند و خشت‏های پیشرفت را به دست مردان سپردند تا دیوارهای محکم آزادی و اعتبار ساخته شود و در این زمینه از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. از کشاورزی و دامداری گرفته تا ساختن خانه و تحصیل و کارگری و فعالیت‏های بی‏ شمار دیگر و این جوشش همه ‏جانبه مردم بود که ایران را خودکفا می‏ کرد و قید و بندهای اقتصادی را از هم می‏ گسیخت.
زنان و عرصه فرهنگ‏
تلاش فرهنگی، یکی از عرصه ‏های حضور اجتماعی است که از منظر دینی بانوان وظیفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند. تلاش در عرصه فرهنگ به‏ معنای وسیع کلمه است و حضرت امام بر این مهم که طبعاً بخش عمده ‏ای از حیات اجتماعی را در بر می‏ گیرد، تأکید کرده‏ اند: «شما می ‏دانید که فرهنگ اسلام در این مدت مظلوم بود، در این مدت چند صد سال یعنی بعد از پیامبر اسلام(ص) تا به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بوده است و این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانم‏ها همان‏طوری‏که آقایان مشغول هستند، همان‏طوری‏ که در جبهه علمی و فرهنگی مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.»
فرهنگی که مورد تهاجم و حمله ناجوانمردانه گروهی از دست‏ نشانده ‏های غرب بود، باید ساخته می‏ شد و این تنها از دست مردها برنمی‏ آمد چون حمله اصلی دشمنان بیشتر به سمت زنان بود و بعد از انقلاب لازم بود تا زنان در بازسازی و ترمیم فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی کوشا باشند.
زنان در هماورد دفاع مقدس‏
تحمیل جنگی ناخواسته بر ملت ایران، فرصتی تاریخی را در اختیار بانوان مجاهد و فداکار قرار داد که گوهر ایمانی و ارزش‏های انسانی خویش را به زیباترین و گویاترین شکل به نمایش بگذارند و زمینه ‏ای شد که حضرت امام(ره) نیز وجه دیگری از مشارکت بانوان در مقدرات اساسی جامعه و سرنوشت خویش را بازگو کنند.
جنگ تحمیلی، زنان ایرانی را به‏ گونه ‏ای دیگر به جهان نشان داد، زنانی را که در عفاف و حجاب، آموزش نظامی می ‏دیدند، برای وداع با فرزندان و همسران‏شان گل و نقل و شیرینی پخش می ‏کردند و یکی از افتخارات‏شان شهادت بود، زنانی نبودند که در زمان تلخ شاه به دیگر کشورها معرفی شده بود و این مسأله مهم بر کسی پوشیده نبود مگر غرض ‏ورزانی که از این منظره سخت ناراحت و اندوهگین بودند و این‏چنین بود که یکی از محورهای اساسی در بیانات حضرت امام درباره جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، ضرورت و نحوه حضور بانوان و تلاش جهادی آنان را تشکیل می‏ داد. از آموزش نظامی گرفته تا تدارکات جبهه و تربیت فرزندان و تشویق همسر و بستگان برای حضور در میدان نبرد، حضور در سپاه و ارتش و حتی حضور خود بانوان در جهاد دفاعی که مسؤولیتی مشترک میان زن و مرد است که این‏ها همه از نگاه دینی، تحلیل و استدلال‏های روشن و انکارناپذیری دارد.
زن و فعالیت در عرصه علم و دانش‏

یکی از مسائل مهمی که امام(ره) به آن توجه خاصی مبذول می‏ داشتند، مسأله تحصیل زنان در زمینه‏ های مختلف بود چراکه تحصیل بانوان در ایران سابقه طولانی و افتخارآفرینی داشت و لازم بود که به این وسیله ضمن شناخت بیشتر، به درجات والای دینی و علمی نایل آیند و راه بانوانی که همیشه موفق و پرتلاش بودند را به شایستگی ادامه بدهند.

امام دوست داشتند که زنان در همه زمینه ‏هایی که لازم است تحصیل کنند و به جامعه خدمت کنند. به اعتقاد امام، زنان هرچه بیشتر با اهداف آفرینش آشنا شوند، با اخلاق و عرفان آشنا شده ‏اند و این آشنایی در سلامت و سعادت جامعه تأثیری انکارناپذیری دارد.
ب) بایسته‏ های حضور زن در عرصه‏ های اجتماعی، سیاسی‏
انواع حضور زن در این عرصه‏ ها از منظر دین سه ‏گونه است: ممنوع؛ واجب؛ مباح.
۱. اموری که اسلام از شرکت و حضور زنان منع کرده است و با طبع و فطرت زنان سازگار نیست؛ همچون: حکومت، قضاوت، جنگ و کارهای سنگین و طاقت‏ فرسای دیگر.
۲. اموری که اسلام نه تنها از حضور زنان با رعایت و حفظ حجاب و حقّ خانواده منع نکرده، بلکه(در صورت ضرورت و نیاز اجتماع) در حد کفایت واجب کرده است؛ چون: تحصیل علوم و معارف الهی، تعلیم و تعلّم در زمینه‏ های مورد نیاز، پرستاری از بیماران و مجروحان، پزشکی مخصوص زنان، آموزش و پرورش دختران و نوباوگان و تمام کارهای خاصّ زنانه و هر یک از ضرورت‏های اجتماعی دیگر.
اسلام نه تنها با کارکردن زنان مخالف نیست، بلکه آنان را به کارکردن، تشویق نموده است. رسول خدا(ص) فرمود: «سه چیز حجاب‏ها را پاره می ‏کند و به پیشگاه عظمت حق می‏ رسد:
۱. صدای گردش قلم دانشمند به هنگام نوشتن.(تلاش فرهنگی)
۲. صدای قدمهای مجاهدان در میدان جهاد.(تلاش دفاعی)
۳. صدای چرخِ ریسندگی که بیشتر کار زنان بوده است.(تلاش اقتصادی)
پیامبرخدا(ص) فعالیت(سالم) اقتصادی زنان را در ردیف شریف‏ترین کارها دانسته است.
۳. کارهایی که گرچه حضور زنان در آن‏ها ممنوع نیست، اما زنان به انجام آن‏ها تشویق هم نشده ‏اند. اگر ضرورتی در کار نباشد، بهتر است زنان در خانه بمانند و در آن‏کار شرکت نکنند.
دسته سوم نیاز به دقت زیاد و رعایت شئونات خانواده و اجتماع دارد. اسلام برای این قسم هم حدّ و مرز معیّن کرده است. اسلام حضور زنان را به ‏کلّی ممنوع نکرده، اما به آن‏ها سفارش کرده است تا ضرورت نباشد، از حضور در اجتماعات خارج از خانه پرهیز کنند.
اسلام بهترین و عالی ‏ترین وظیفه را برای زنان، اهتمام به همسر و فرزن‏داری و رسیدگی به امور خانه و خانه‏ داری دانسته است. حضرت فاطمه زهرا(س)، الگوی زنان عالم فرمود: «نزدیک‏ترین حالات زن به خدا، آن است که ملازم خانه خود باشد و بیرون از خانه نرود.»
علی(ع) فرمود: «جِهادُ المَرْأَةِ حُسْنُ التّبعّل»؛ جهاد زن، خوش شوهرداری کردن است.

آثار زیان بار
حضور بی ‏حدّ و مرز زنان در صحنه ‏های اجتماعی به بهانه شعار دروغین «تساوی حقوق زن و مرد» عوارض و تبعاتِ خطرناک و جبران ‏ناپذیری دارد که هیچ عقلِ سلیم و فطرتِ پاکی پذیرای آن‏ها نیست. دنیای غرب با همه پیشرفت‏های علمی و صنعتی، گرفتار همین پیامدهای شوم است. متأسفانه کشورهای اسلامی نیز به سرعت به آن سمت پیش می‏ روند!
اینک چند نمونه از تبعات و پیامدهای خانمان ‏برانداز حضور بی ‏حدّ و مرز زنان در اجتماع را ذکر می کنیم:
۱. بحران‏های روحی و روانی(عدم آرامش)
از دیرباز، یکی از مشکلات اساسی انسان، پریشانی روحی و آشفتگی روانی و ناآرامی درونی ‏اش بود. امروز، در اوج تمدّن، این مشکل صدچندان گریبانگیر انسان شده است. اکثر بیماری‏ های روحی و روانی، حتی بیماری‏های جسمی، ریشه در ناراحتی اعصاب و درون پریشان دارد. همه بزه کاری‏های اجتماعی، ناهنجاری‏ ها، جنایت‏های وحشتناک و تکان‏ دهنده، ریشه در بحران‏های روحی و روانی، دارند. حلّ تمام این مشکلات و رفع این اضطراب‏های روانی در گرو داشتن خانواده ‏ای سالم است. خانواده سالم نیز تنها در گرو حضور دائم و با نشاط زن در خانه است.
۲. پیری زودهنگام و شکست روحی و جسمی‏
به بهانه تساوی حقوق زن و مرد! زن مجبور می ‏شود در عرصه ‏های اجتماعی و شغلی، در کشاورزی و کار در مزارع، کارخانه‏ ها، کارگاه‏ها، فروشگاه‏ها و… پا به پای مردان و با رقابتی تنگاتنگ کار کند و با تمام ظرافت و شکنندگی زنانه! همچون مردان تنومند و پر قدرت به کارهای سنگین و خشن و خُردکننده بپردازد و طراوت و شادابی زنانه و احساسات و عواطف مادرانه را از دست بدهد و به موجودی(بر خلاف فطرت و طبعش) خشک و خشن و تندخوی و عاری از احساسات و عواطف زیبای زنانه که برای مادری خوب و همسری شایسته لازم است، تبدیل بشود. چنین زنانی به پیری زودرسِ روحی و جسمی می ‏رسند. چنین زنانی هرگز نمی ‏توانند همسری لایق و مادری خوب باشند و خانواده ‏ای سالم و سعادتمند بسازند. آثار سوء این فاجعه به سرعت گریبانگیر جامعه می ‏شود. پژوهشگران آمریکایی اعلام کردند: کارکردن زن و بر عهده گرفتن مشاغل سنگین توسط آن‏ها، سلامت همسرانشان را به خطر می ‏اندازد. تحقیقات پژوهشگران نشان داده که سلامتی مردانِ خانواده به میزان قابل توجهی به همسرانشان بستگی دارد. در واقع، زنان نقش مهمّی در حفظ سلامت شوهرانشان و امنیّت اجتماعی خانواده ایفا می ‏کنند. اگر زنان زیاد بیرون از خانه به فعالیت بپردازند، سلامت شوهرانشان پس از گذشت سه سال تا ۲۵% کاهش می ‏یابد! اما اضافه کار کردن مردان در خارج از خانه، هیچ تأثیری در میزان سلامتی افراد خانواده ندارد!
اسلام به امنیّت و آرامش خانواده اهمیّت فراوانی قائل است، به‏ طوری‏ که حتی عبادت‏های مستحبی زن اگر با حق شوهرش منافات داشته باشد، پذیرفته نیست. در مقابل، هرگونه بدرفتاری مرد نیز ممنوع شده است: «و عاشروهنّ بالمعروف»؛ و با آنان(زنان) به‏ طور شایسته رفتار کنید. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «کُلّما ازداد العبدُ ایماناً ازدادَ حُبّاً للِنّساء؛ هرچه ایمان بنده زیادتر می‏ شود، محبّت او به زنان بیشتر می‏ شود.»
۳. بالا رفتن سنّ ازدواج‏
مردها به علت بیکاری، به تشکیل خانواده تن نمی‏ دهند و از ازدواج و مسؤولیت سنگین آن، فرار می ‏کنند. در نتیجه، سنّ ازدواج دختر و پسر بالا می‏ رود و هر روز فساد اخلاقی، فحشا و جرم و جنایت بیشتر می‏ شود. طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور، اکنون چند میلیون دختر مجرّد بالای ۳۰ سال در کشور وجود دارد.
۴. فساد اخلاقی و فحشا
فساد اخلاقی و فحشا، یکی از پدیده‏ های بسیار زشت و ویرانگر جوامع بشری است که پیامد حضور بی‏ حدّ و مرز زنان در خارج از خانه است. بالابودن سنّ ازدواج، مجرّدبودن میلیون‏ها دختر و پسر که سال‏ها از سنّ بلوغ آن‏ها می‏ گذرد، حضور بی‏ حدّ و مرز آن‏ها در عرصه ‏های اجتماعی و معاشرت‏های بی‏ حدّ و مرز، موجب می‏ شود که فساد اخلاقی و فحشا در جامعه گسترش پیدا کند.

سنّ فحشا به زیر ۲۰ سال رسیده است! دکتر فریده پور گیو، استادیار دانشگاه، با اعلام این مطلب و اشاره به گزارشهای منتشرشده از مشکلات زنان و دختران ایرانی در چند ماه اخیر، اظهار داشت: آمار دختران و زنان فراری آن چنان مسأله‏ ساز شده که مرکزی به اسم «ریحانه» برای پناه‏ دادن به آن‏ها ایجاد گردیده است. آمار اعتیاد در بین زنان به‏ شدت بالا رفته! در تهران روزانه ۵ تُن مواد مخدّر مصرف می‏ شود!
۵. افزایش ترک تحصیل پسران‏
هر روز شاهدیم که آمار داوطلبان دختر برای ورود به دانشگاه بیشتر و برعکس، آمار پسرها کمتر می‏شود. آمار ترک تحصیل پسرها هر روز بیشتر می‏ گردد. عدم امنیت شغلی مردان باعثچنین رفتاری شده است. کارخانه‏ داران و صاحبان مشاغل بزرگ، بیشتر ترجیح می ‏دهند زنان و دختران را استخدام کنند! در نتیجه، انگیزه پسرها برای ادامه تحصیل هر روز کمتر می‏ شود.
۶. اُفتِ تربیت فرزندان‏
تربیت فرزند سالم و صالح، بزرگ‏ترین هدف و آرزوی هر خانواده و جامعه ‏ای می‏ باشد. حضرت محمد(ص) فرمود: «اَلْوَلَدُ الصّالِح ریحانَةٌ مِنْ رَیاحینَ الْجَنَّةِ؛ فرزند صالح، گلی از گل‏های بهشت است.»
بالارفتن سنّ ازدواج باعثافزایش احتمال تولد نوزادان ناسالم می‏ شود. ازدواج دختران در سنین بالا احتمال بعضی از اختلالات ژنتیکی و به دنیا آوردن بچه‏ های ضعیف و کم ‏هوش را بالا می ‏برد. از طرفی، مادر شاغل، نوازد چندماهه خود را که شدیداً به آغوش گرم و پر مهر و محبّت او نیازمند است، به مهد کودک و شیرخوارگاه می‏ سپارد و خود روانه فعالیت اجتماعی می ‏شود و حال آن‏که نوزادان به‏ خوبی گرمای بدن و حضور مادر را احساس می‏ کنند، حتی بوی مادر را از لباس او تشخیص می ‏دهند. مادر با در آغوش کشیدن و نوازش کردن، با او ارتباط عاطفی برقرار می‏ کند. کودکی که در آرزوی مکیدن شیر مادر و آغوش گرم او بزرگ می ‏شود، چگونه می ‏تواند مهر مادری را تجربه کند؟! چنین کودکی از کجا و از چه کسی آیین مهرورزی و گذشت و ایثار را یاد می ‏گیرد؟!
۷. رقابت بیجا در تجمّل‏گرایی‏
از آن‏جا که زن فطرتاً خودآرایی و آرایش را دوست دارد، وقتی با زن و مردهایی با انواع مختلف آرایش و تجمّل و مُدها و لباس‏های رنگارنگ روبه ‏رو می ‏شود، ناخواسته به رقابتی سخت و نابه ‏جا کشیده می ‏شود و سعی می‏ کند هر روز با آرایش بهتر و بیشتر از دیگران و با زیور و زینت و مد و لباس بهتر از دیگران در جمع حاضر شود، به‏ طوری‏ که قسمت عمده ‏ای از درآمد شوهر یا خود را در این راه هزینه می‏ کند و حال آن‏که رسول خدا(ص) فرمود: «هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه خارج شود، پیوسته مورد لعنت است تا بازگردد.»
۷. فرو ریختن مرزهای حیا و عفّت عمومی‏
حضور بدون ضرورت زنان در عرصه‏ های گوناگون اجتماعی و اختلاط زن و مرد در مکان‏های مختلف و برخورد زن و مرد نامحرم با یکدیگر، فطرتاً با غیرت مردان و عفّت زنان منافات دارد. علی(ع) در این مورد فرمود: «آیا حیا نمی‏ کنید و به غیرت در نمی‏ آیید از این‏که زنانتان به ‏سوی بازارها می ‏روند و با افراد نامحرم و لااُبالی برخورد می‏ کنند؟!»
۸. اضمحلال و فروپاشی نظام خانواده‏
در هر برنامه و حرکت جمعی و گروهی لازم است حداقل یک طرف رابطه به ‏عنوان سنگ زیرین آسیاب و استحکام ‏بخش و ترمیم‏ کننده ارتباط، نقش ویژه ‏ای ایفا کند که این نقش در داخل محیط خانواده از منظر اسلام بر عهده زن قرار داده شده و ایفای نقشهای خاص و سطح بالای اجتماعی از سوی زن در مرتبه دوم از اولویت قرار دارد و مشروط به عدم لطمه به آن مسؤولیت اولیه خواهد بود و این ضامن دوام خانواده خواهد بود.
متأسفانه حضور بی ‏ضابطه زنان در جامعه موجبات از هم گسیختگی خانواده را موجب شده که آثار مخرب آن، همگان و به خصوص خود جامعه زنان را به‏ شدت مورد صدمات غیر قابل جبران قرار داده است.
انتهای پیام / ۱

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار