|
|
کدخبر: ۱۸۳۹۸۳

رابطه روسیه با رژیم صهیونیستی یکی از مسائلی است که ضمن دارا بودن فراز و فرود های قابل توجه، از اهمیت بالایی درجامعه سیاسی ایران برخوردار می باشد.

سبحان سیاران پژوهشگر مسائل روسیه، مهم ترین موضوع در روابط روسیه و اسرائیل به تاریخچه ی پر فراز و نشیب حضور یهودیان در روسیه برمی گردد.

 

در تاریخ معاصر روابط بین الملل، رابطه اتحاد جماهیر شوروی و بعد از آن فدراسیون روسیه با رژیم صهیونیستی یکی از مسائلی است که ضمن دارا بودن فراز و فرود های قابل توجه، از اهمیت بالایی درجامعه سیاسی ایران برخوردار می باشد.

 شوروی در تاریخ ۱۸ ماه می ۱۹۴۸ یعنی ۳ روز پس از اعلام استقلال اسرائیل،این کشور را به رسمیت شناخت. به مناسبت سالگرد این رویداد سبحان سیاران پژوهشگر مسائل روسیه در تلاش است در این یادداشت با بررسی روابط میان روسیه و اسرائیل فهم بهتری از مناسبات فی ما بین این دو کشور را ارائه دهد.

مهم ترین موضوع در روابط روسیه و اسرائیل به تاریخچه ی پر فراز و نشیب حضور یهودیان در روسیه برمی گردد. در اواخر قرن ۱۹ امپراطوری روسیه دارای بزرگترین جامعه یهودیان در جهان بود. ۶۷% از کل یهودیان جهان در این منطقه زندگی میکردند.

به وقایع تاریخی روسیه که نگاه کنیم متوجه میشویم مردم روسیه از همان سال ها دید مثبتی به یهودیان نداشتند در زمان امپراطوری روسیه با توجه به قوانین وضع شده توسط تزارها علیه یهودیان شرایط سختی پیدا کردند، اما بعد از انقلاب اکتبر توانستند جایگاه اجتماعی بهتری کسب کرده و بعضا به مقام های بالایی در حکومت دسترسی پیدا کردند.

نظر یهودیان روسیه از اواخر قرن ۱۹ به تشکیل یک دولت یهودی جلب شد اما سیاست های اتحاد جماهیر شوروی بر پایه ی هویت روسی و از بین بردن گرایش های مذهبی و قومی بود. بطور مثال مقامات شوروی تلاش می کردند تا فرهنگ کمونیستی و زبان روسی را جایگزین زبان عبری کنند.

نخستین رهبر اتحاد جماهیر شوروی به لنین از مخالفان سرسخت ملی‌گرایی یهودیان و ایده تشکیل یک دولت یهودی ب شمار می‌رفت.او معتقد بود یهودیان هم باید مانند سایر مردم شوروی خود را روس بدانند و یهودیان نه یک ملت بلکه تنها یک فرقه هستند.

اما به همین موازات دلیل مخالفت آشکار خود را با گرایش های ضد یهود اعلام می‌کرد چون معتقد بود با این کار بهانه خوبی را در اختیار یهودیان افراطی قرار می‌دهد.

با وجود وضع قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از مهاجرت یهودیان روسیه به اسرائیل شوروی نتوانست مانع از خروج یهودیان شود به ویژه آن که توسط کشورهای غربی تحت فشار قرار گرفته بود. با حمله آلمان ها به شوروی که در آن زمان پنج میلیون یهودی در آن ساکن بودند موج بازگشت به اسرائیل به عنوان سرزمین موعود بیش از پیش قوت گرفت.

استالین به دلیل نیازهای اقتصادی و نظامی شوروی به آمریکا و انگلیس در جنگ جهانی دوم تصمیم گرفت برای جلب نظر ایشان از ایده تشکیل یک دولت یهودی حمایت کند با پایان جنگ جهانی دوم، شوروی حمایت خود را اعلام نمود و نتیجه آن شد که در تاریخ ۱۸ می ۱۹۴۸ اتحاد جماهیر شوروی  به عنوان نخستین کشور اسرائیل را به رسمیت بشناسد. اما قابل ذکر است که از همان ابتدا ایده تشکیل دولت مجزا را نیز حمایت می‌کرد.

شرایط برای مقامات شوروی زمان دشوار شد که آنها نمی خواستند به یهودیان روسیه اجازه مهاجرت به اسرائیل را بدهند و همین امر باعث شد تا کنترل یهودیان شوروی سخت‌تر شود .کرملین اعلام کرد مهاجرت به کشورهای سرمایه داری صورت بگیرد و یهودیان شوروی جایی نخواهند رفت.

در نهایت شوروی نتوانست در مقابل فشارهای داخلی و خارجی مقاومت کند و با وعده صلح با غرب تصمیم گرفت با تسریع روند مهاجرت یهودیان موافقت کند.درواقع استالین در داخل با صهیونیسم می جنگید و در خارج از آن پشتیبانی می‌کرد و امید داشت که با این کار بتواند موقعیت انگلستان در منطقه را تضعیف کند و دولت یهودی سوسیالیستی طرفدار خود را تشکیل دهد.

تشکیل اسرائیل ،شوروی را در دو عمل انجام شده قرارداد نخست اینکه اسرائیل خیلی زود به متحد آمریکا دشمن شماره یک شوروی تبدیل شد و دوم آنکه تعداد بسیاری از یهودیان شوروی که اجازه سفر به اسرائیل را گرفته بودند تغییر مسیر داده و به آمریکا پناهنده شدند بخش تراژیک ماجرا آنجا بود که آن یهودیان مهاجر عموماً از نخبگان دانشمندان و افراد تحصیل‌کرده شوروی بودند.

در طی آماری این رقم ۷۰ درصد عنوان شده که ۹۰۰۰ نفر از مهاجران از دانشمندان شوروی بودند به تعبیر پاتریک پنو داد رخدادی که از آن به عنوان خونریزی مغزی شوروی می‌توان یاد کرد

پس از تشکیل اسرائیل آغاز مناقشات اعراب و اسرائیل و قرار گرفتن رژیم در جبهه آمریکا، شوروی برای مقابله با جبهه حمایت خود را از اعراب آغاز کرد ، فروش سلاح به این کشورها از نظر اقتصادی برای شوروی مطلوب بود. به خصوص حمایت شوروی از مصر به رهبری جمال عبدالناصر به دلیل مواضع ضد بریتانیایی محکمش.

رفته رفته با تیره شدن روابط شوروی و اسرائیل که با آغاز جنگ سرد و قرار گرفتن اسرائیل در جبهه غرب ارتباط مستقیم داشت، در فوریه ۱۹۵۱ روابط سیاسی دو کشور قطع و در همان سال قراردادی دوستی اسرائیل و آمریکا امضا گردید.

پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ روابط دو کشور مجدد آغاز و اسرائیل متعهد شد تا علیه شوروی وارد هیچ اتحادیه نشود ، به ویژه بعد از روی کار آمدن گورباچف و اهداف پروستریکایی جهت برقراری یک رابطه دوستانه با غرب حمایت از اعراب جای خود را به تلاش برای برقراری ارتباط بهتر با اسرائیل داد در نتیجه جبهه اعراب در برابر اسرائیل تضعیف شد.

به طور کلی روابط اسرائیل و شوروی از جنگ جهانی دوم در طول جنگ سرد تا اندکی قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر پایه روابط شوروی با آمریکا شکل می‌گرفت در طول جنگ سرد سوریه ،عراق،مصر و سازمان آزادی‌بخش فلسطین به دلیل مواضع ضد غربی مورد پشتیبانی شوروی بودند به ویژه آنکه شوروی نمی‌خواست نقشی کمرنگ‌تر از آمریکا در خاورمیانه ایفا کند.

پس از فروپاشی شوروی  جایگاه یهودیان روسیه پس از فروپاشی شوروی در همه عرصه ها بهبود پیدا کرد برای نخستین بار دانشگاه یهودی در روسیه تاسیس شد. با توسعه نفوذ یهودیان در امور اقتصادی و سیاسی روسیه قراردادهای همکاری نظامی و امنیتی با اسرائیل افزایش و اکثر این یهودیان با گروه‌های اصلاح‌طلب و غرب‌گرا همگرا بودند، به طور مثال الکساندر یاولنسکی یکی از مشهورترین یهودیان اقتصاددان غربی روسیه در انتقال نظام سوسیالیستی به سرمایه داری نقش اساسی داشت.

ناگفته نماند که هم اکنون در روسیه مخالفت‌های علیه یهودیان و راهیابی ایشان به جایگاه قدرت در روسیه وجود دارد ، یکی از مخالفان سرسخت ولادیمر ژیرنفسکی نایب رئیس دومای روسیه است که یهودیان را ستون پنجم دشمن روسیه می خواند.

بهبود روابط دو کشور گروه دوستی پارلمان های اسرائیل و روسیه درباره همکاری‌های پارلمانی میان روسیه و اسرائیل تلاش می‌کنند از این نهاد در حوزه های سیاسی اقتصادی و نظامی نهایت استفاده را ببرد.

از نمونه توافقات لغو ویزا برای سفر بین دو کشور و برقراری ۶۰ پرواز در هفته بین تل آویو و مسکو است البته یکی از دلایل اصلی این اقدامات این است که یک پنجم جمعیت اسرائیل را مهاجران روز تشکیل داده اند و مسکو نیز بزرگترین جامعه یهودیان و دارد همچنین سالانه گردشگران زیادی بین روسیه و اسرائیل سفر می‌کند

از نظر اقتصادی اسرائیل در حال حاضر به دومین شریک اقتصادی روسیه در منطقه غرب آسیا تبدیل شده است و ۸۸ % از نفت خامی که وارد اسرائیل می‌شود از جمهوری های پیشین اتحاد جماهیر شوروی است. از سال ۲۰۱۴ روسیه،قزاقستان و آذربایجان از بزرگترین تامین کنندگان نفت برای اسرائیل محسوب می‌شوند.

در سال ۲۰۰۹ در دوران ۴ سال دوم نخست‌وزیر نتانیاهو یکی از مهمترین اولویت‌های اصلی این همکاری راهبردی و روسیه بوده است جالب است که نه تنها در همین چهارسال ۴ وزیر روس زبان را برای کابینه خود انتخاب می‌کند.

ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۱۱ اظهار می کند اسرائیل یک دولت خاص برای ما به شمار می‌رود این کشور در عمل ی کشور روسی است،اسرائیل یکی از معدود کشورهای خارجی است که مردمانش می تواند به زبان روسی صحبت کنند.

به نظر می‌رسد این اظهارات پوتین بیش از آنکه برای خوشامد طرف اسرائیلی بیان شود در راستای منافع روسیه است از یک طرف حفظ امنیت روس تباران ساکن اراضی اشغالی جلب نظر یهودیان ساکن فدراسیون روسیه و جلوگیری از تبدیل شدن این موضوع به یک مسئله ضد امنیتی برای روسیه اهمیت بسیار زیادی دارد.

از طرف دیگر نشان دادن چهره مثبت از روسیه به یهودیان می تواند مقدمه ای برای بازگشت این گروه به روسیه باشد که این موضوع به دلیل حضور یک و نیم میلیون یهودی روس ساکن در اسرائیل به مثابه کابوس وحشتناکی برای اسرائیل است.

روسیه همواره تلاش کرده است که سیاست چند جانبه گرایی را در خاورمیانه پیش ببرد، این سیاست ظاهراً در برخی موضوعات در تقابل مستقیم با منافع اسرائیل قرار دارد برای نمونه روسیه تصمیم گرفت با هر دو سازمان بزرگ فلسطین فتح و حماس رابطه خوبی برقرار کند به ویژه آنکه از سال ۲۰۰۷ پس از تنش بین فتح و حماس و انتقال حماس به نوار غزه ،رابطه حماس و  روسیه نزدیک‌تر شد.

در پایان آنچه مشخص است،از دید کرملین ، اسراییل همیشه به عنوان متحد راهبردی آمریکا در نظر گرفته می‌شود بنابراین نمی تواند روابط پایدار و مستحکمی با روسیه برقرار کند اما اسرائیل  و روسیه می کوشند تا با تمرکز بر منافع مشترک و استفاده از ظرفیت‌های یکدیگر رابطه بدور از تنش های جدی را پیش ببرند.

 

 

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار