گردشگری مسئولانه؛ پیشران حفاظت از جنگلهای هیرکانی
جنگلهای هیرکانی یا جنگلهای مختلط خزری-هیرکانی، یک زیستمنطقه در زیستبوم جنگلهای مختلطِ پهنبرگِ کرانه جنوبی دریای خزر و کناره شمالی البرز به گستره ۵۵٬۰۰۰ کیلومتر مربع(۷ درصد گستره ایران) است که در کناره جنوبی و جنوب باختری دریای خزر در بخشهایی از پنج استان شمالی ایران قرار گرفته و در دو کشورِ ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده است.
دکتر یوسف نوری
این جنگل از منطقه پارک ملی هیرکان جمهوری آذربایجان آغاز و تا استان خراسان شمالی در ایران ادامه دارد.
استان مازندران ۵۳ درصد، استان گیلان ۲۶ درصد، استان گلستان ۲۱ درصد و جمهوری آذربایجان کمتر از یک درصد از جنگلهای هیرکانی را پوشش میدهند.
متاسفانه ۵۱ درصد از این جنگل ها تاکنون منقرض شده و تنها از ۱۰.۳ درصد آن حفاظت میشود.
در حال حاضر جنگلهای هیرکانی زیستبوم ۲۹۶ گونه پرنده و ۹۸ گونه پستاندار هستند. همچنین ۱۵۰ گیاه بومی درختی و بوتهای شمشاد و انجیلی نیز در آن یافت میشوند.
جنگلهای هیرکانی در ایران، مورد حفاظت مشترک یگان حفاظت از منابع طبیعی و آبخیزداری، سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی است، این میراث ۴۰ میلیون ساله و بازماندهای بیرقیب از دوران سوم زمینشناسی، یکی از مهمترین ذخایر تنوع زیستی نیمکره شمالی است.
اهمیت این نوار سبز آنقدر بالاست که یونسکو آن را در فهرست میراث جهانی ثبت کرده است. این جنگل ها، نه تنها ذخیرهای بیبدیل از گونههای گیاهی پهنبرگ مانند ممرز، انجیلی، بلوط، توسکا و راش هستند، بلکه زیستگاه طبیعی حدود ۳۰۰ گونه جانوری شامل نیمی از پستانداران ایران به شمار میآیند و امروز یکی از آخرین پناهگاههای طبیعی گونههایی چون پلنگ ایرانی، خرس قهوهای، مرال، شوکا و صدها گونه پرنده و گیاه بومی محسوب میشوند.
جنگل های هیرکانی نقش حیاتی در تنظیم اقلیم منطقهای، تقویت رطوبت، جلوگیری از فرسایش خاک، مهار روانابهای سطحی و کاهش شدت سیلاب ایفا میکنند. اما در دو دهه اخیر، در کنار تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای فزاینده، فشار گردشگری کنترلنشده نیز این زیست بوم شکننده را به مرز بحران رسانده است.
آتشسوزیهای گسترده که سالانه هزاران هکتار از پوشش جنگلی ایران را میسوزانند، تعداد حریق در استان گلستان تنها در سال جاری به ۱۵۸ فقره رسیده است. رقمی که بنا بر گزارش سازمان منابع طبیعی، ۱۲ درصد بیشتر از سال گذشته است.
برآوردها نشان میدهد ۹۵ درصد این آتشسوزیها منشأ انسانی دارند و بخشی از این منشأ انسانی ناشی از گردشگری بیضابطه، کمپینگهای بدون نظارت، روشن کردن آتش در شرایط خطر بالا و رهاسازی تهسیگار یا زبالههای شیشهای در عرصههای جنگلی است.
این وضعیت، الگوی تکرارشونده و خطرناکی ایجاد کرده است که در آن هر ساله بخشهایی از جنگل های هیرکانی میسوزند و بخش کوچکتری احیا میشوند، اما سرعت تخریب بسیار بیشتر از سرعت ترمیم طبیعی است. از آنجائی که جنگلهای هیرکانی در یکی از حساسترین مقاطع حیات خود قرار دارند؛ مقطعی که در آن تغییرات اقلیمی، فشار گردشگری بیضابطه، کمبود تجهیزات، ضعف نظارت و نبود نظام آموزشی، دست به دست هم دادهاند تا هر سال بخشی از این میراث ۴۰ میلیون ساله به آتش کشیده شود.
اما تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد که گردشگری میتواند نهتنها تهدید نباشد، بلکه موتور حفاظت نیز باشد، به شرط اینکه با مدیریت علمی همراه باشد.
برنامه اختصاصی گردشگری باید گردشگر را از یک عامل بالقوه خطرناک به یک عامل مشارکتکننده در حفاظت از جنگل های هیرکانی تبدیل کند. در غیاب یک «برنامه اختصاصی گردشگری» که ورود، رفتار، آموزش و مسئولیت گردشگران را تنظیم کند، ادامه روند فعلی در بازهای کمتر از دو دهه میتواند حدود نیمی از پوشش جنگلی طبیعی در استانهای شمالی کشور را از میان ببرد.
نمونههای موفق جهانی(کانادا، استرالیا، فنلاند) نشان میدهد که گردشگری ذاتاً تهدید نیست، بلکه گردشگری مدیریت نشده تهدید است؛ و راهکار اساسی؛ مدیریت هوشمندانه و ترکیب آزادی مسئولانه با ابزار بازدارنده است.
تحلیل ریشههای ناکارآمدی گردشگری طبیعی در جنگل های هیرکانی و مقایسه با الگوهای جهانی
در مدیریت گردشگری هیرکانی، چهار مشکل ساختاری نقش تعیینکننده دارند:
۱- نبود نظام مجوزدهی دیجیتال برای کنترل ظرفیت برد اکولوژیکی
۲- فقدان زیرساختهای ایمنی شامل ایستگاههای واکنش سریع، مخازن آب، تابلوهای هشدار، مسیرهای امن خروج
۳- نبود آموزش و توانمندسازی اجباری و استاندارد برای گردشگران و راهنمایان و جوامع محلی
۴- نبود سازوکارهای مالی حقوقی مانند؛ بیمه اجباری و جریمههای بازدارنده
این ضعفها سبب شده گردشگری، از یک فرصت پایدار اقتصادی برای جوامع محلی، به یک تهدید سالانه برای سلامت زیست بوم تبدیل شود.
در کشورهای پیشرفته، این مشکلات با ترکیبی از فناوری، آموزش و قانونمندی رفع شده است.
برای مثال، در پارکهای ملی کانادا، ورود به طبیعت «آزاد» است، اما گردشگر بدون نصب اپلیکیشن هشدار آتش، مشاهده شاخص خطر (FDI) و ثبت اطلاعات سفر در سامانه پارک اجازه کمپینگ ندارد. در استرالیا، پهپادهای حرارتی مجهز به حسگرهای مادونقرمز، روزانه هزاران کیلومتر جنگل را رصد میکنند و کوچکترین نقطه داغ، پیش از تبدیل شدن به آتش سطحی، توسط تیمهای واکنش سریع مهار میشود؛ به همین دلیل تنها ۵ درصد آتشسوزیهای جنگلی آن کشور منشأ انسانی دارند.
در فنلاند، مفهوم «حق همگانی برای حضور در طبیعت» همراه با کدهای رفتاری سختگیرانه، تعادل میان حفاظت و گردشگری را برقرار کرده است. این تجارب نشان میدهند که برای مدیریت جنگل های هیرکانی، نه محدودسازی افراطی و نه آزادی بیقید کارآمد نیست، بلکه آنچه مؤثر است، «حکمرانی هوشمند گردشگری» شامل: مجوزهای دیجیتال، آموزش، ابزار هشدار، جریمههای مؤثر، بیمه مسئولیت، حضور تیمهای محلی حفاظت و مشارکت فعال مردم است.
با تطبیق این الگوها با شرایط ایران، میتوان برنامهای اختصاصی تدوین کرد که هم اقتصاد محلی را تقویت کند و هم خطر آتش را به شدت کاهش دهد.
چارچوب برنامه اختصاصی گردشگری برای حفاظت از جنگلهای هیرکانی
برنامه اختصاصی گردشگری برای حفاظت از جنگلهای هیرکانی دارای سه بخش اصلی است:
در بخش اول؛ راهاندازی سامانه مجوز دیجیتال گردشگری ضروری است؛ سامانهای که در آن تمام تورها، کمپها و خودروهای ورودی ثبت شده و بر اساس سطح خطر آتش، شرایط جوی، ظرفیت زیستمحیطی، زمان ورود و مسیر حرکت، مجوز صادر یا تعلیق شود. این سامانه باید شامل یک دوره آموزشی کوتاه، آزمون ساده، صدور کد QR و لینک بیمه مسئولیت باشد.
در بخش دوم؛ مدیریت رفتار گردشگران است. این ستون شامل تدوین یک «کد رفتار گردشگر» میشود که در آن رفتارهای پرخطر ممنوع شده و رعایت آن از طریق پایش راهنمایان و تیمهای نظارتی الزامی گردد. رفتارهایی مانند روشن کردن آتش در غیر از محوطههای مجاز، رهاسازی تهسیگار، ایجاد چاله آتش سنتی، ورود به مناطق قرمز زیست بوم و عبور خودرو از مسیرهای فرعی باید تخلف محسوب شده و مشمول جریمههای سنگین گردد.
در بخش سوم؛ توانمندسازی جامعه محلی است؛ زیرا حفاظت بدون مشارکت مردم ممکن نیست. آموزش و استخدام «نگهبانان بومی جنگل»، مشارکت در تیمهای واکنش سریع، پرداخت های حفاظت از زیست بوم(PES) برای روستاهایی که در پاکسازی سوخت سطحی و پیشگیری از آتش مشارکت میکنند، و ایجاد امتیازهای مالی برای مردم محلی، بخش مهمی از این برنامه است.
ترکیب این سه ستون باعث میشود گردشگری از یک عامل تخریب، به یک عامل تقویتکننده حفاظت تبدیل شود؛ زیرا گردشگر مسئول، سفر یا تور مجاز، راهنمای گردشگری مجرب و آموزشدیده و جامعه محلی ذینفع، چهار محور باثبات یک نظام پایدار هستند.
ابزارها و سازوکار اجرایی برنامه
الزامات اجرای برنامه اختصاصی گردشگری مؤثر و بی خطر برای گردشگر و جنگل های هیرکانی عبارتند از:
۱- فناوری: استفاده از پهپادهای حرارتی، برجهای دیدهبانی هوشمند، سنجشازدور ماهوارهای، و سامانه گزارش مردمی که هر گردشگر بتواند با لمس یک دکمه، عکس و موقعیت آتش را ارسال کند.
۲- زیرساخت: ایجاد ۴۰–۵۰ ایستگاه سیار واکنش سریع در مسیرهای پرتردد گردشگری، نصب مخازن آب، تابلوهای دیجیتال هشدار، و ایجاد کمپها مجموعه چادرهای اقامتی استاندارد با اجاقهای ایمن و محوطه آتش کنترلشده.
۳- آموزش و توانمندسازی: توسعه دورههای اجباری برای راهنمایان طبیعت، تولید بستههای آموزشی برای گردشگران، و اجرای کارگاههای آتشنشانی جنگلی برای مردم بومی.
۴- اقتصاد حفاظت: ایجاد صندوق ملی جنگل های هیرکانی، الزام بیمه مسئولیت برای تورها، جریمههای بازدارنده، و نظام «پرداخت حفاظتی» به جوامع محلی.
ترکیب این ابزارها نهتنها حفاظت را تقویت میکند، بلکه منجر به افزایش اشتغال محلی، کاهش هزینههای دولت در مهار آتشسوزی و افزایش کیفیت تجربه گردشگری میشود.
این ابزارها باید در یک نقشه راه سهساله پیادهسازی شوند:
* سال اول برای طراحی سامانه و اجرای آزمایشی،
* سال دوم برای گسترش زیرساخت و آموزش،
* سال سوم برای تثبیت و ارزیابی.
اجرای این اجزا، جنگل های هیرکانی را به الگوی ملی «گردشگری مسئولانه» تبدیل خواهد کرد. این برنامه با سه ستون اصلی(مجوز دیجیتال، مدیریت رفتار، مشارکت محلی) و چهار ابزار اجرایی (فناوری، زیرساخت، آموزش و اقتصاد حفاظت)، نقشهای واقعی برای نجات جنگل های هیرکانی ارائه میکند.
پیادهسازی فوری این برنامه میتواند میزان آتشسوزیهای انسانی را تا ۷۰ درصد کاهش دهد، مشارکت مردم محلی را چند برابر کند، درآمد گردشگری پایدار ایجاد کند و از همه مهمتر، این جنگلهای کمنظیر را برای نسلهای آینده حفظ نماید.
اکنون زمان آن رسیده است که نهادهای مسئول(وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها و منابع طبیعی) با استفاده از الگوهای کارآمد مبتنی بر تجارب جهانی و دانش بومی، نظامی نوین برای مدیریت حفاظت و گردشگری جنگل های هیرکانی ایجاد کنند؛ نظامی که نهتنها به حفظ این ذخیره های ارزشمد کمک میکند، بلکه نمونهای موفق برای سایر مناطق طبیعی کشور خواهد بود.