به گزارشافکارنیوز، در یک روز سرد زمستانی، مهمان خانه گرم فریبا نادری، بازیگر جوان و خوش سیمای کشورمان بودیم. او با وجود مشغله های زیاد کاری ای که این روزها دارد، برخلاف همکارانش؛ نرگس محمدی، بازیگر نقش ستایش که حتی پاسخگوی تماس های همکاران ما نبود یا حدیثمیرامینی، بازیگر نقش نازگل که عنوان کرد ترجیح می دهد در حیطه کاری ام مصاحبه کنم تا در خصوص آشپزی، به گرمی از ما استقبال کرد و از هر دری با هم صحبت کردیم؛ از خاطرات همسر مرحومش، مسعود رسام گرفته تا آشپزی و خانه داری و بازی اش در ستایش. به جرات می گویم که این
مصاحبه یکی از دلچسب ترین تجربه های من بود. شما را به خواندن این گفتگوی متفاوت دعوت می کنم.
فریبا نادری از زبان خودش
متولد هزار و سیصد و شصت و سه؛ یعنی در مرز سی سالگی هستم. خانواده ای شش نفره دارم. با دنا، دختر همسر مرحومم، مسعود رسام زندگی می کنم. عزم خود را جزم کردم که از سی سالگی، دهه پرکاری داشته باشم و بیشتر به فعالیت هنری بپردازم.
نخستین باری که برای مسعود آشپزی کردم
اولین باری که در عمرم آشپزی کردم، در زندگی با مسعود رسام بود. تا قبل از آن سمت آشپزی نرفته بودم. اولین بار ته چین مرغ درست کردم اما خرابکاری کردم، چون بیشتر از آنچه که لازم بود، ماست ریختم اما مسعود خورد و کلی هم تعریف کرد. من هم بهم برخورد که چرا ایرادم را نگفته و ده روزی قهر کردم.
چقدر کدبانو هستی؟
در این مورد اعتماد به نفس بالایی دارم. خانه داری را یک شغل سخت می دانم و قطعاً اگر بازیگر نمی شدم خانه داری را انتخاب می کردم. از خانه داری لذت می برم. البته به جز جارو برقی کشیدن!!!!(با خنده)
از مطبخ چه خبر؟
لوبیاپلو و عدس پلو در آشپزخانه ما جایگاه ویژه ای دارند. انواع و اقسام املت ها را برای صبحانه درست و از فر هم زیاد استفاده می کنم.
رژیم غذایی
نمی توانم از لذت غذا خوردن بگذرم اما چون غذاهای چرب می خورم گاهی لازم می دانم که رژیم بگیرم تا بخشی از این چربی از بین برود.
میوه های زمستانی
میوه های زمستانی را چون خیلی رنگ ندارد، نمی پسندم ولی فصل زمستان را به خاطر زیبایی تصویری اش و بارش برف در این فصل دوست دارم. از خوراکی های فصل زمستان لبو را ترجیح می دهم و خودم هم درست می کنم.
خاطره، اشک و ستایش
بسیار خرسندم که در سریال ستایش ۲ بازی کردم. در سریال، نقش مقابل رامسین کبریتی را بازی می کنم. کار کردن با آقای سلطانی سراسر خاطره است. در یک پلان مشترک با آقای ارجمند بودیم که از شدت دل درد و تحمل چند ساعته آن، طاقتم طاق شد و زدم زیر گریه. بلافاصله همکاران مرا به بیمارستان رساندند. ابتدا پزشکان تشخیص دادند آپاندیس است اما بعداً متوجه تشخیص اشتباه شدند و دارو تجویز کردند.
نقش آفرینی در ستایش ۲
سریال ستایش ۲، کار قوی ای است. ما همچنان مشغول فیلمبرداری این سریال هستیم. من در این سریال، یکی از نقش های محوری را دارم و از قسمت دهم وارد قصه می شوم.
خرابکاری در آشپزی
چون به دوستانم قول داده بودم، فسنجان درست کنم زمانی که اولین قاشق را خوردیم، در نگاه های آنها خواندم که خرابکاری کردم؛ آن قدر ترش شده بود که مزه لواشک می داد. بیشتر از سه بسته شکر در ظرف فسنجان خالی کردم اما همچنان ترس بود. به همین دلیل مجبور شدم به رستوران متوسل شوم و فسنجان سفارش بدهم.
خصوصیت های خوب و بد فریبا نادری
روی اطرافیانم بسیار حساسم. این خصیصه از لحاظی خوب است و از بسیار لحاظ بد. احساس می کنم انسان مهربانی هستم و زمانی که می بینم شخصی، عزیزی را یا همسرش را از دست داده از ته دل ناراحت می شوم شاید چون خودم این تجربه تلخ را داشته ام.
اهل رستوران رفتن هستی؟
اخیراً چون درگیر ضبط سریال ستایش ۲ بودیم و فشردگی کار زیاد بود خیلی وقت نمی شد به رستوران بروم. وقت آزادم را صرف خواندن کتاب می کنم و فیلم می بینم. در یک سال اخیر سعی کردم از تنهایی ام بیشتر استفاده کنم. وعده غذایی ای را دوست دارم که همه جمع هستند. اگر به منزل مادرم بروم و ببینم همه خانواده دور میز شام جمع هستند، به آنها می پیوندم. در منزل هم دوست ندارم دنای عزیز، تنها غذا بخورد. وعده ای را بیشتر دوست دارم که در کنار دیگران باشم و با آنها غذا بخورم.
تک جمله ای های فریبا نادری
بهترین آشپز: مادر
بهترین مزه: شیرین
نون و پنیر: بهترین غذا
سنتی یا فست فود: سنتی
طعم زندگی: عشق
کدبانو / شماره ۵ / اسفند ماه ۹۲ / سروناز صبوری / صفحه ۱۶
فریبا نادری از زبان خودش
متولد هزار و سیصد و شصت و سه؛ یعنی در مرز سی سالگی هستم. خانواده ای شش نفره دارم. با دنا، دختر همسر مرحومم، مسعود رسام زندگی می کنم. عزم خود را جزم کردم که از سی سالگی، دهه پرکاری داشته باشم و بیشتر به فعالیت هنری بپردازم.
نخستین باری که برای مسعود آشپزی کردم
اولین باری که در عمرم آشپزی کردم، در زندگی با مسعود رسام بود. تا قبل از آن سمت آشپزی نرفته بودم. اولین بار ته چین مرغ درست کردم اما خرابکاری کردم، چون بیشتر از آنچه که لازم بود، ماست ریختم اما مسعود خورد و کلی هم تعریف کرد. من هم بهم برخورد که چرا ایرادم را نگفته و ده روزی قهر کردم.
چقدر کدبانو هستی؟
در این مورد اعتماد به نفس بالایی دارم. خانه داری را یک شغل سخت می دانم و قطعاً اگر بازیگر نمی شدم خانه داری را انتخاب می کردم. از خانه داری لذت می برم. البته به جز جارو برقی کشیدن!!!!(با خنده)
از مطبخ چه خبر؟
لوبیاپلو و عدس پلو در آشپزخانه ما جایگاه ویژه ای دارند. انواع و اقسام املت ها را برای صبحانه درست و از فر هم زیاد استفاده می کنم.
رژیم غذایی
نمی توانم از لذت غذا خوردن بگذرم اما چون غذاهای چرب می خورم گاهی لازم می دانم که رژیم بگیرم تا بخشی از این چربی از بین برود.
میوه های زمستانی
میوه های زمستانی را چون خیلی رنگ ندارد، نمی پسندم ولی فصل زمستان را به خاطر زیبایی تصویری اش و بارش برف در این فصل دوست دارم. از خوراکی های فصل زمستان لبو را ترجیح می دهم و خودم هم درست می کنم.
خاطره، اشک و ستایش
بسیار خرسندم که در سریال ستایش ۲ بازی کردم. در سریال، نقش مقابل رامسین کبریتی را بازی می کنم. کار کردن با آقای سلطانی سراسر خاطره است. در یک پلان مشترک با آقای ارجمند بودیم که از شدت دل درد و تحمل چند ساعته آن، طاقتم طاق شد و زدم زیر گریه. بلافاصله همکاران مرا به بیمارستان رساندند. ابتدا پزشکان تشخیص دادند آپاندیس است اما بعداً متوجه تشخیص اشتباه شدند و دارو تجویز کردند.
نقش آفرینی در ستایش ۲
سریال ستایش ۲، کار قوی ای است. ما همچنان مشغول فیلمبرداری این سریال هستیم. من در این سریال، یکی از نقش های محوری را دارم و از قسمت دهم وارد قصه می شوم.
خرابکاری در آشپزی
چون به دوستانم قول داده بودم، فسنجان درست کنم زمانی که اولین قاشق را خوردیم، در نگاه های آنها خواندم که خرابکاری کردم؛ آن قدر ترش شده بود که مزه لواشک می داد. بیشتر از سه بسته شکر در ظرف فسنجان خالی کردم اما همچنان ترس بود. به همین دلیل مجبور شدم به رستوران متوسل شوم و فسنجان سفارش بدهم.
خصوصیت های خوب و بد فریبا نادری
روی اطرافیانم بسیار حساسم. این خصیصه از لحاظی خوب است و از بسیار لحاظ بد. احساس می کنم انسان مهربانی هستم و زمانی که می بینم شخصی، عزیزی را یا همسرش را از دست داده از ته دل ناراحت می شوم شاید چون خودم این تجربه تلخ را داشته ام.
اهل رستوران رفتن هستی؟
اخیراً چون درگیر ضبط سریال ستایش ۲ بودیم و فشردگی کار زیاد بود خیلی وقت نمی شد به رستوران بروم. وقت آزادم را صرف خواندن کتاب می کنم و فیلم می بینم. در یک سال اخیر سعی کردم از تنهایی ام بیشتر استفاده کنم. وعده غذایی ای را دوست دارم که همه جمع هستند. اگر به منزل مادرم بروم و ببینم همه خانواده دور میز شام جمع هستند، به آنها می پیوندم. در منزل هم دوست ندارم دنای عزیز، تنها غذا بخورد. وعده ای را بیشتر دوست دارم که در کنار دیگران باشم و با آنها غذا بخورم.
تک جمله ای های فریبا نادری
بهترین آشپز: مادر
بهترین مزه: شیرین
نون و پنیر: بهترین غذا
سنتی یا فست فود: سنتی
طعم زندگی: عشق
کدبانو / شماره ۵ / اسفند ماه ۹۲ / سروناز صبوری / صفحه ۱۶
ارسال نظر