|
|
کدخبر: ۱۶۷۶۳۴

مرتضی شایسته تهیه کننده سینما و مدیر هدایت فیلم، رامین رحیمی پخش کننده سینما در حوزه بین الملل و کارشناس سینما و امیرحسین علم الهدی کارشناس پخش و مدیر گروه هنر و تجربه در میزگردی به بررسی موضوع مشکلات اکران و حوزه پخش پرداختند.

گروه فرهنگی مشرق- در ادامه نشست های تخصصی پیرامون مسائل مربوط به سینما پیش از آغاز سال جدید میزگردی با حضور مرتضی شایسته تهیه کننده سینما و مدیر هدایت فیلم، رامین رحیمی پخش کننده سینما درحوزه بین الملل و کارشناس سینما و امیرحسین علم الهدی کارشناس پخش و مدیر گروه هنر و تجربه برگزار شد. در این نشست که جنبش سینماانقلاب با همکاری هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را برگزار کرده​ به موضوع مشکلات اکران و حوزه پخش پرداخته شده است.

- آقای علم الهدی در صحبت هایتان اشاره کردید که نگاه به سینما باید در اسناد بالادستی نظام ثبت شود؛ اگر صرفاً در اسناد بالادستی به سینما نگاه صنعتی و حرفه ای شود مشکلات سینما ایران حل میشود؟

علم الهدی:یک نکته یادمان باشد. سینما جزیره‏ای منفک از سایر جزایر حوزه ی اجتماع نیست. یعنی تا زمانیکه اقتصاد، آموزش، صنعت، سیاست، ورزش روند رو به رشدی نداشته باشد، سینما نمی‏تواند به تنهایی بار توسعه را به دوش بکشد. ما و کره با هم توسعه را شروع کردیم. در کشور کره اول تلویزیون می‏ آید و بعد تجهیزات و بعد سریال می‏آ ید. همین الآن می‏دانید فیلم‏ های کره ‏ای چه فروش بالایی در ایران دارند؟

جاییکه من کار می‏کنم، سینمایی نزدیک دو هزار متر است که روزی۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان فروش دارد. همین میزان فروش را یک دستفروش جلوی در سینما دارد. عرضم این است که اسناد بالا دستی که من می‏گویم فقط به معنای سینما نیست، بلکه به معنای تمام حوزه‏ها است. شما نمی‏توانید در کشوریکه گردش مالی مردمان آن و درآمد سرانه‏ ی آن ها بین ۴۰۰۰ و ۵۰۰۰ دلار است، بگویید سینمای ما می‏خواهد پیشرفت کند.

- چرا پس این رونق فروش در پخش خانگی وجود دارد اما در پخش سینمایی نیست؟

علم الهدی:چون قیمتش پایین‏ تر است شما یک سی دی می‏گیرید و چندین نفر آن را می‏بینند.

*فیلم‏هایی که الآن داریم همه به نوعی مستند هستند

- آقای رحیمی خیلی تهیه کننده‏ های ایرانی مخالف اکران فیلم خارجی هستند. ولی هم سالن‏های ما خالی است و هم مطالبه ی مردمی به صورت جمعی دیدن مضامین متنوع در گونه‏ های متفاوت سینمایی است. مطالبه اگر برآورده نشود، این شیوه ی پنهانی و شبکه ی غیرمجاز نمایش خانگی ادامه پیدا می‏کند و مردم به فرهنگ دی وی دی دیدن عادت کنند، یک خسران اجتماعی هم برای خود سینمای ایران به همراه خواهد داشت. آیا مسئولین نباید به اینفکر کنند که سالن‏ها و صندلی‏های سینما را از طریق اکران خارجی نجات دهند؟

رامین رحیمی:من خیلی به اکران خارجی اعتقاد ندارم، به چند دلیل؛ اولاً فیلمی که ما بتوانیم کامل و بدون ممیزی در پوشش و دیالوگ ها و کلیت فیلم و با کیفیت صدای خوبی که فیلم ساخته شده اینجا نمایش دهیم، در سینماهایی جز پردیس تهران و یکی دو سینما در شهرستان امکان ندارد، دوم اینکه ما امکان و اجازه اکران همزمان و یا حتی با فاصله کوتاه را نداریم و معمولا نسخه قاچاق فیلم ها به ایران میرسد. سوم اینکه ما باید راجع به نوع فیلم هم صحبت کنیم. که فیلم آمریکایی و هالیوودی مد نظر است یا اروپایی و یا هندی. که هرکدام به غیر از مسائل فوق و تفاوت زبانی که باید دوبله شود و آن هم نیاز به داشتن باند بین المللی است و حتما می باید با پرداخت آل رایت برای ایران که در تحریم است اتفاق بی افتد و در صورت توافق میباید مبالغ بالایی پرداخت شود، که با وضعیت موجود برای بخش خصوصی سود آور نخواهد بود و مسئله دیگر تایمینگ این فیلم ها که غالبا ۱۲۰ دقیقه است و با سانس های اکران ما همخوانی ندارد و همچنین تمایز فرهنگی و تفاوت در نوع زیست، آموزش و تربیت، محیط رشد و گوناگونی فرهنگی با مخاطب عامه و اکثریت جامعه ایرانی و به خصوص مهم ترین ضریب سنی مخاطب که بین ۱۴ تا ۲۲ سال یعنی نوجوانان و جوانان دارد و البته مسائل ممیزی در تبلیغات و اطلاع رسانی و تهیه مواد تبلیغی این فیلم ها و اگر نمایش فیلم های هندیست که تماما یا موزیکال یا با رقص و آواز همراه است و… صد البته مشکلات کمبود سالن های رو به تعطیلی و تراکم فیلم های در نوبت اکران داخلی هم مزید بر علت هستند.

باید بررسی کرد و دید که رویکرد مردم شهرهای بزرگ صاحب سالن سینما، از لحاظ جغرافیا و بر بستر تاریخی شکل گرفته آن با آداب و رسوم مخصوص و بومی خود، چه دیدگاه‏های نسبت به معیشت، اقتصاد، فرهنگ و هنر دارند.

سینمای قبل از انقلاب را نگاه کنید، فیلم خارجی می‏آمد اکران هم می‏شد، اما نه ممیزی با شکل فعلی بود، و نه سینمای ما با لحاظ تکنیک در این سطح و اینکه داد و ستد به صورت رسمی و متداول با کمپانی ها وجود داشت و هر نوع فیلمی از وسترن تا هندی و هنری و فیلم عامه پسند جاهلی، سینما های مشخص خود را داشت و هم تعداد سالن ها ۲/۵ برابر فعلی بود و هم سینما تفریح عمومی و روتین مردم بود و هم رقبای جدیدی همچون حالا نداشت. که البته همین خود مشکل ساز شده بود و به علت وجود چرخه آزاد اقتصاد سینماداران و پخش کننده به علت سود آوری متمرکز به واردات فیلم خارجی می شدند و تولید را کاملاً در سال‏های آخر کمرنگ کرده بود بود.

جمعیت ایرانی دوست دارد قهرمانی از جنس خودش ببیند. با خصوصیات شرقی. استقبال از سریال ها و فیلم های آسیای شرقی و ترکی و عربی را در حال حاضر شاهدیم. متاسفانه فیلم‏هایی که الآن داریم همه به نوعی مستند هستند و درباره مردم و نه برای مردم. فاقد قصه، قهرمان، جذابیت، ژانر و حتی روایت محکم و منسجم. این ها جزء سینمای جهان سوم است، توسعه نیافتگی خودمان را در فیلم‏ها نشان می‏دهیم.

* اکران فیلم خارجی سینمای ایرذان را نابود می کند

- آقای شایسته اگر از جریان فیلم خارجی سود نصیبتان شود و بتوانید فیلم تاریخی پروداکشن و پست پروداکشن با انگاره‏ های ملی میهنی بسازید، دست به این کار نخواهید زد؟

شایسته:فیلم خارجی اگر داخل کشور ورود داشته باشد، سودش این است که سینمای ایران را نابود می‏کند. زیرا سینمای ما اصلاً قدرت مقابله با فیلم خارجی را ندارد. الآن سینمای هالیوود است و بعد سینمای بالیوود. فقط هم این نیست که فیلم‏های ضد اخلاقی دارند، نه آن ها فیلم‏های اخلاقی هم دارند. یعنی سینمای هند و سینمای آمریکا، با وجود سینمای انگلیس و فرانسه و ایتالیا به قدری قدرت دارند که به هر کشوری رفتند سینمای آن کشور را نابود کردند. یعنی یک واقعیت است و من به عنوان تهیه کننده نمی‏توانم بپذیرم که فیلم خارجی بیاید داخل کشور.

* نمایش فیلم های خارجی سینماگران فرانسوی را هم نگران کرده اند

- آقای رحیمی آن ساز وکار فرانسوی معروف صندوق حمایت تولید کنندگان و تهیه کنندگان از سود فیلم خارجی چطور است؟ آیا نمی شود آن را در ایران اجرا کرد؟

رحیمی:در فرانسه از اکران خارجی و درآمد حاصله از آن مالیات گرفته شده و توسط صندوق سینمای ملی بابت کمک به تولیدات داخلی هزینه میشود، اما تفاوت بسیار است همچون سلیقه مخاطب و وضعیت سالن های نمایش و مبادله فیلم و… با کشور ما، ولی این را هم بگویم که این شرایط صدای فیلمسازان فرانسوی را درآورده و نگران آینده سینمای ملی خود و کاهش استقبال از آن هستند.

شاسیته:آقای رحیمی ببخشید ولی سینمای فرانسه می‏تواند هر فیلمی را بسازد، یعنی سینمای فرانسه مانند سینمای ایران دچار محدودیت‏های عجیب و غریب نیست. در دنیا من فکر می‏کنم تنها سینمایی که محدودیت‏های عجیب و غریب و انواع و اقسام سانسورها را دارد سینمای ایران است.

- آقای رحیمی می شود این اتفاق در ایران بیفتد و سودیکه از فیلم‏های خارجی نصیب ما می‏شود به تهیه‏ کنندگان سینما و پخش کننده‏ ها کمک بیشتری کند؟

رحیمی:نه، با مشکلاتی که مطرح کردم و با شرایط فعلی و از دیدگاه مردم شناسی هم وقتی وارد می‏شوید، جنس ایرانی و سلیقه ی مخاطب ایرانی دوست دارد قهرمانی از جنس خودش ببیند. برای همین است که من تنوع در ژانر و تولید قبل از انقلاب را مثال زدم.

علم الهدی:من متوجه رفتارشناسی که آقای رحیمی می‏ گویند، نمی‏شوم. این رفتارشناسی منبعش کجاست؟ تولیدکننده‏ ها یک سری مشکلات عدیده‏ دارند که حاکمیت برای اینکه بخواهد سینما را حفظ کند، به نظر من باید مقداری نگاه‏ های نظارتی‏ را به حداقل برساند نه حداکثر. در یک دوره حداکثر را می‏گیرد و یک دوره وسط می‏ آید. در صورتیکه سینمای ایران چاره‏ای ندارد در حوزه ی تولید و باید از جایی تأمین شود. مثال می‏زنم، همه می‏گویند مشکل سینمای ایران فیلم نامه است. اگر فیلم نامه باشد، ما فیلم‏های خوبی می‏سازیم، ولی به نظر من قبل از مشکل فیلم نامه ما در حوزه ی ادبیات مشکل داریم.

در کشوریکه تیراژ کتاب‏ها ۵۰۰ نسخه باشد، خیلی نباید دنبال فیلم نامه خوب بود. مگر اینکه یک نفر به این جمع‏ بندی برسد و برود یک فیلم‏نامه خوب تولید کند. سینمای ایران در یک دهه گذشته دیگر کم کم به یک سینمای شخصی تبدیل شده است.

*سینمایی که نتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند در خارج از کشور هم نمی‏ تواند

- از زاویه خوش بینانه از این تولیدات داخلی ایران فیلمی پیدا می‏شود که بتواند برای سینما ارز آور باشد و در سایر کشورهای دنیا نمایش داده شود؟

علم الهدی:فعلاً نه. دلایلی هم دارد. سینمایی که نتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند در خارج از کشور هم نمی‏تواند.

- جمعیت‏ شناسی که آقای رحیمی اشاره می‏کنند، همین است؟

علم الهدی:ایشان بحثفیلم خارجی را داشتند. سینماییکه نتواند از گیشه ی خودش ورود پیدا کند به بازارهای جهانی، قطعاً جواب نخواهد گرفت. یعنی فکر کنید که بازار جهانی منتظر ماست که ورود پیدا کنیم! نه یک شوخی بیش نیست. تولید کننده مشکلات زیادی دارد؛ مدیریت فرهنگی این مشکلات را باید حل کند. این مشکلات ربطی به حوزه ی توزیع و نمایش ندارد. آن ها سروکارشان متفاوت است. سالن‏های سینما را مثل یک فروشگاه در نظر بگیرید که کالایی را عرضه می‏کنند. تولیدکننده‏ ها بنا به دلایلی نمی‏توانند جنس خوبی تولید کنند. آیا آن فروشگاه‏ها باید تعطیل شوند؟ مسئله این است که ما توزیع و نمایش سینمایی را گره زدیم به حوزه ی تولید. این اشتباه است. آن ها سازوکار خود را دارند و تولید هم سازوکار خود را دارد. مدیریت هوشمند می‏گوید من توزیع و نمایش را باید طوری مدیریت کنم که بتواند از تولید کیفی من حمایت کند. من این را می‏فهمم. ولی اینکه برای حوزه ی تولید، حوزه ی توزیع و نمایش هم باید تعطیل شوند، گیر اساسی وجود داردکه توزیع و نمایش سینمایی باید منفک شوند از سیاست‏های تولیدی و باید روی پای خودشان بایستند.

سیاست‏های هوشمندانه دولت مانند چیزیکه آقای رحیمی گفتند که در فرانسه اتفاق می‏افتد، باید جوری این ساز وکار را تعیین کندکه اگر سودی نصیب حوزه ی توزیع و نمایش شد، زیرساخت‏ها را افزایش دهد یا دست تولیدکننده‏ های ایرانی برسد که بتوانند با سرمایه‏ گذاری و فراق بال بیشتری کار کنند. ولی اگر همچنان بگوییم تولیدکننده نفس سینمای ایران است و توزیع و نمایش فقط دست تولید است، این سازوکاریکه قرار است به وجه صنعتی سینما اشاره کنیم، پاسخ گو نخواهد بود.

*نباید سینما را دوباره اختراع کنیم. سینما در ایران بارها اختراع ‏شده است

ما نباید سینما را دوباره اختراع کنیم. سینما در ایران بارها اختراع ‏شده است، در صورتیکه کشورهاییکه مقداری شبیه ما هستند، سینمای پر رونقی دارند. مثل ترکیه و کره و البته از منظر درآمدهای اقتصادی هم اصلاًقابل قیاس با ما نیستند. ولی الگو و تیپ دارند. همه جای دنیا سینما یک تیپ و الگو است. بحثمن با آقای رحیمی این است، بله مخاطب ایرانی از فیلم ایرانی بیشتر خوشش می‏آید، ولی این به معنای این نیست که فیلم خارجی را دوست ندارد و اصلاً نمی‏خواهد برود ببیند. سینمای ایران اگر بخواهد جمعیت بیشتری را به داخل سالن‏های سینمایی بکشاند، باید رگ تنفسی‏اش را ازحوزه ی تولید قطع کند، دوم اینکه فیلم خارجی می‏آید که این ها بتوانند روی پای خودشان بایستند. سوم هم زمان اگر سیاست‏های هوشمند دولت سودی نصیب آن دو حوزه کرد، سودبرگردد در سینمای ایران. چیزی در حدود ۵۰۰۰ فیلم در طول سال در خارج از کشور ساخته می‏شود. در حالیکه سینما قابلیت ۱۰۰ فیلم را برای نمایش دارد. تا اطلاع ثانوی فقط تولید کننده‏ها برنده بودند. چون بعد از انقلاب ۳۵۰ سالن تعطیل شد واز سی دفتر پخش۲۶ دفتر ورشکسته ی کامل شدند. با این شرایط آیاحوزه ی تولید سودآور است؟ مثال همین نمایش خانگی است. الآن رایت فیلم های پرمخاطب ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان است. یعنی تولیدکننده‏ها دارند به سینما به عنوان ویترین فروشگاه نمایش خانگی‏ نگاه و از آن استفاده می‏کنند. ایران تنها کشوری است که نمایش خانگی آن ارزان‏تر از سینماست.

رحیمی:الآن اکثر سالن‏های ما فرسوده است و ظرفیت استاندارد سینماهای روز دنیا را ندارد. ما که نمی توانیم در ایران فیلم موزیکال هندی اکران کنیم. سینمای هند در کشورهایی نفوذ دارد که صاحب صنعت سینما نیستند، هیچ کدام جز ترکیه سینما ندارند. مثلاً در پاکستان و کشورهای همسایه خود نفوذ دارد که تقریباً هم زبان و هم فرهنگ هستند و به خاطر همین استقبال وجود دارد. مخاطب امروز ایرانی نمی شیند این جنس فیلم های هندی را در سینما ببیند.

- ما سه نمونه نقض داریم؛ اکران فیلم های مظنونین همیشگی، بودای کوچک، هوانورد. که نمونه های بسیار موفقی در فروش و اکران بودند و به نظر می آید این ظرفیت در سینمای ایران مغفول مانده است.

علم الهدی:فیلم کینه هم هست که تک سانس با بلیط ۸۰۰ تومان اکران کردیم، ۱۱۰ میلیون تومان فروخت.

- اتفاقا مشکلات سانسور هم در فیلم های خارجی کمتر است، چرا که آنها به راحتی می پذیرند برخی صحنه ها با فرهنگ عمومی کشور مغایرت دارد، ولی اینجا کارگردان ایرانی بعد از سالها کار کردن هنوز فیلمی را می سازد که باعثناراحتی و بر افروخته شدن مردم می شود.

رحیمی:این فیلم های محدود کجا اکران شد؟ همه آنها در سینما فرهنگ و بالاشهر تهران اکران شد نه در شهرستان ها. همه سینمای ایران تهران نیست، همه سینما تهران هم سینما فرهنگ نیست. اگر مثلاً در سینما فیلم خارجی با همان کیفیت کم، ولی دیجیتال پخش شود و مردم استقبال کنند مطمئن باشید بخش خصوصی در اهواز و شیراز سرمایه گذاری می کند، سینما می سازد و اکران رونق می گیرد.

علم الهدی:آقای رحیمی پیشنهاد بدید برای افزایش کیفی سالن‏های سینمایی باید چه کار کنیم؟ باید پول دولت در این کار وارد شود؟

رحیمی:مهم ترین مشکل سینما های ما دولتی بودن آن و شیوه مدیریت کارمندی آنهاست. نه من اتفاقاً معتقدم که ارگان های دولتی مثل حوزه ی هنری سینماها را اجاره به شرط تملیک بسپارد به بخش خصوصی. البته با دادن تراکم تجاری برای ایجاد فضاهای درآمد زای کمکی تا به وضعیت نرمال برسند. مشکل دیگر سینما های فعلی این است که در جغرافیای جمعیتی ۳۰ سال پیش واقع شده اند و شهر ها هم تغیرات فراوانی داشته اند.

علم الهدی:من همین فردا از شما دعوت می‏کنم که تشریف بیاورید و۵۰ سینما را فردا به شما می دهم. عرض من این است که ما باید بحث‏های ژورنالیستی که نمی توانیم ارزیابی و تحلیل درستی داشته باشیم و عملیاتی ببینیم سینمای ایران با اتکا به فیلم داخلی امکان افزایش زیرساخت‏ها را نداردیا نه. اگر داشت الآن بخش خصوصی صف کشیده بود برای سینما ساختن. آقای شایسته بهتر می‏دانند، قبل از سال ۸۵ همه ی تولیدکننده‏ها می گفتند اگر دو مشکل اساسی رفع شود مسائل ما حل خواهد شد. یکی بحثممیزی بود و دوم بحثکمبود سالن‏های سینما.

از سال ۸۵ تا سال ۹۲ نزدیک به ۵۰ سالن سینما فقط به تهران افزوده شد و مخاطب ۱۶ میلیون نفری سال ۸۵ ما۷ میلیون نفر شد. ۵۰ سالن اضافه شده، پس چرا مخاطب ما نه تنها افزایش پیدا نکرد، بلکه کاهش هم پیدا کرد. من مخاطب تصمیم می‏گرفتم به سینمای استقلال در دهه ی۸۰ مراجعه کنم، اما الآن ترجیح می‏دهم به سینما آزادی مراجعه کنم.

بخشی از مشکلات اکران سینمای ایران به دلیل کمبود تنوع، ژانر و تک سلیقه بودن است. بخش کوچکی از مردم که در تهران حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر هستند و بعضی‏سه چهار بار یک فیلم را می‏بینند، چنین است. یعنی یک شهر ۱۴ میلیون نفری فقط ۲۵۰ هزار نفر مخاطب سینما دارد که در طول سال می‏شود ۴ میلیون نفر. سینمای ایران تا نتواند حوزه ی توزیع و نمایش را جذاب کند، سالن خوب نمی‏تواند ساخته شود.

- مثلاً تصور کنید اگر بخش خصوصی ببیند که سود در سالن‏داری است و از پخش کننده می‏تواند فیلم خارجی بگیرد، آیا این اشتیاق در او به وجود نمی‏آید که درشهرستان‏های مختلف سالن بسازد؟

رحیمی:آقای شایسته۳۰ سال تجربه دارند، وقتی مردمی فیلمی رایگان در اختیارش قرار میگرد و در ال سی دی پنجاه اینچ خانگی می تواند مشاهده کند باز می روند این فیلم‏ها را با قیمت ۶۰۰۰ یا ۷۰۰۰تومان ببینند؟

*پردیس‏ های سینما حکم سوپرمارکت و شهروند و رفاه را دارند

علم الهدی:یادمان باشد بیش از ۹۰% تولیدات سینمای ایران مدیون تلویزیون هستند. پاشنه ی آشیل سینمای ایران حرمت نگه داشتن پرده یست. پرده یک حرمتی دارد. شما هر زمان فیلمی در اشل پرده بسازید چه داخلی باشد و چه خارجی مردم می‏روند. اگر بخواهیم حوزه ی توزیع و نمایش جذاب شود، فقط با تولید داخلی نمی‏شود. از نظر من پردیس‏ های سینما حکم سوپرمارکت و شهروند و رفاه را دارند. این فروشگاه ها فقط یک نوع جنس ندارند، که اگر یک جنس داشته باشند، برشکسته خواهند شد. سینمای ما هم برشکسته شده است چون در یک فروشگاه که باید تنوع و تکثر محصول داشته باشد، تنها یک محصول ارائه میدهد

ما سال ۸۹ متوجه شدیم که سینمای ایران کاهش مخاطب داشت. طرحی به ذهنمان رسیدکه نمایش فوتبال در سالن‏های سینما بود. همه گفتند این طرح شکست می‏خورد. اما برای فوتبال مردم نصف شب هم به همان سینما مراجعه کردند، در حالی که همان مردم ال سی دی پنجاه اینچ دارند.

بنده آن زمان در پردیس ملت بودم، مسابقات که تمام شد، سی درصد افزایش مخاطب داشتیم. چون مردم با سینمای ایران قهر کرده اند ما باید راهی پیدا کنیم که مردم پایشان به سینما باز شود. اگر فیلم خارجی بیاید بین ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش مخاطب برای فیلم ایرانی وجود خواهد داشت.

*سلام سینما نشان داد وقتی چیزی را رایگان در اختیار مردم قرار می دهید، استقبال می کنند

رحیمی:طرح سلام سینما نشان داد وقتی چیزی را رایگان در اختیار مردم قرار می دهید، استقبال می کنند، این نشان دهنده خیلی مسایل است، مخصوصا مشکلات اقتصادی و… اینگونه نمیشود که مردم را با سینما آشتی داد.

علم الهدی: بنده هم موافق آن طرح نبودم، ببینید وقتی فیلمی ساخته شود که حرمت پرده بزرگ سینما را نگاه دارد، مردم آن را خواهند فهمید و برای بهتر دیدن آن هزینه خواهند کرد و فیلم های الان را در تلوزیون خانه هم ببیند خیلی برایشان با سالن سینما فرقی نمی کند، هر وقت مردم فیلمی را در تلوزیون دیدند و گفتند ای کاش این فیلم را در سینما می دیدیم، آن موقع سینما موفق بوده است.

- بنابراین ساز وکار پخش فعلی هم دچار نقصان است. اکران کردن فیلم «با دیگران» در کنار «طبقه حساس» و «معراجی ها» و در سینماهای عام‏تر کار درستی است؟

رحیمی:مسلم که نه. دوستان فکر می کنند که شاید سرریز مخاطب فیلم‏های پرفروش باعثفروش این نوع فیلم ها می شود، یا داشتن سرگروه یا تایم پرمخاطب اکران. اما همیشه و همه جا فیلمهای مستقل که مهمترین تمایز آن غیرتجاری بودن آنهاست در پاتوق ها و سینه کلوپ هایی است که در نقاط فرهنگی و دانشگاهی شهرها است، با اکران های طولی و زمان دار، با نوع متفاوت سلیقه مخاطب. این فیلم‏ها برای آنجاست و قرار نیست و نباید در سینماهای عمومی بیاید. حتی تبلیغات و اطلاع رسانی متفاوتی هم میطلبد هر فیلم مخصوص به سینمای خود است.

شایسته:ما فیلم‏های اکشن، ملودرام، کودک ونوجوان و انیمیشن نداریم و فقط فیلم‏های خانوادگی اجتماعی داریم که اکثراً در حد یک خیابان و دو تا آپارتمان است. خوب واقعیت این است که در این سینما تنوع ژانر نداریم.

رحیمی:در کشورهای دیگری از جنس ما هم در دوره ی گذارو در روند روبه رشد مدنیت معمولاً این اتفاقات می‏افتد. بعد از دوره ی اصلاحات قرار بود که موضوع مدنیت جدی‏تر گرفته شود. از آن زمان به بعد به نظرم این جریان شکل می‏گیرد که ما فیلم‏هایی در رابطه با خودمان بسازیم، یعنی خودمان را بیاوریم روی پرده ی سینما و توقع داشته باشیم مردم ببینند. برعکس دهه ی شصت که فیلم برای مردم ساخته می‏شد. الآن فیلم درباره ی مردم است. و نزدیک به مستند های مردم شناختی، که همین عامل باعثتوجه جشواره ها و دانشگاه های خارجی به فیلم های ما شد و در پی آن اپیدمی شدن ساخت این فیلم هادر کشور.

- آقای شایسته شما گفتید که اگر فیلم‏های خارجی در ایران اکران شود، سینمای ایران نابود می شود و آقای علم الهدی استدلال‏های خود را داشتندکه این کار ضرورت دارد، برای اینکه پخش رونق بگیرد. تصورمن این است که حرمت پرده ی سینما و اکثر فیلم‏هایی که واقعاً ساختار تلویزیونی دارند، اکران فیلم خارجی باعثرشد فنی و حتی محتوایی نمی‏شوند و حتی از لحاظ فنی و ساختار هم باعثرشد و ارتقای سینمای ایران نمی‏شود.؟

شایسته:اینکه اکران فیلم خارجی باعثارتقای فنی تولید می‏شود، درست است. سالن‏های سینما را احتمالاً رونق می‏دهد. ولی من راجع به تولیدکنندگان سینمای ایران می‏گویم که فکر می‏کنم بیکار می‏شوند، چرا که نمی توانند رقابت کنند. قبل از انقلاب سال۱۴۰ فیلم خارجی آمد و کنارش چند فیلم محدود ایرانی اکران میشد.

علم الهدی:دلیلش فیلم خارجی نبود، دلیلش تقلید بود، زیرا سینمای ایران نتوانست مفاهیم جدیدی را تولید کند.

شایسته:سینمای ایران تکلیفش مشخص نیست. تکلیف سینمای ایران روشن باشد، آقایان فخیم زاده و داوودنژادو کیمیایی هم بتواند فیلم بسازند، ولی به کار این دوستان کلی سانسور می‏خورد. می‏بینند نمی‏توانند کارانجام دهند. در کشور ما با سلیقه ‏های مختلف روبه رو هستید. خود بنده فیلمی را که توقیف است به مطبوعاتی ها نشان دادم و ابتدا باید مسئولین نظام در رده‏های پایین، مدیران و شوراهای مختلف تعریف خود را از سینما عوض کنند، زیرا نتیجه‏ اش این شده است. به هر حال هر چیزیکه از خارج می‏آید، تبعات عجیبی را در داخل کشور به همراه دارد.

- فرض کنیم این تبعات و این سانسورها برداشته شود، می توانیم با فیلم خارجی در اکران داخلی رقابت کنیم؟

شایسته:به نظر من اصلاً قدرت رقابت نداریم و فیلم خارجی هم اگر بخواهد بیاید باید حداکثر ظرفیت سینمای ایران را بین ۱۵ تا ۲۰ درصد به خود اختصاص دهد. از هر پنج سالن یکیش فیلم خارجی نشان دهد.

رحیمی:در اروپا برعکس است؛ سینماداران را موظف می کنند که دو هفته یا سه هفته فیلم کشور خودشان را نشان دهند. یعنی هالییود سینما اروپا را به حاشیه برده است، حالا سینمای ایران دیگر جای خود دارد.

شایسته:به نظرم اگر فیلم های اکشن و علمی - تخیلی وارد سالن سینمای ایران بشود، حتی یک سالن سینما هم داشته باشد باز گیشه فیلم های ایرانی را خواهد گرفت.

رحیمی:می‏ دانید چرا سینمای هند از لحاظ فروش و جذب مخاطب پرونق پیدا کرده است؟ چون اولا سینمای هند بیشترین مخاطب را در جمعیت یک میلیاردی خود دارد و در کشورهای همجوار خود، که قرابت و مشترکات فرهنگی و زبانی و زیستی فراوانی دارند، پربیننده است.

شایسته:من این را قبول ندارم، الآن کشورهایی که سینمای هند به آنجا رفته مثل کانادا، قطر، عمان و امارات کاملاًدر آنجا جا افتاده و مانده است. در یکی از کشورهای صاحب سینما در سه روز ابتدایی یک فیلم هندی همه ی رکوردها را شکانده و تا سه صبح سانس داشته است.

علم الهدی:ما نباید حق انتخاب را از مردم بگیریم. مردم چون در فضای خانگی دسترسی به همه نوع فیلم دارند، حق انتخاب هم دارند. از نظر من کاربلدهای سینما ایران می‏توانند جلوی سینمای آمریکا بایستند. چون یادمان باشد حرفه‏ای ها در سینما می‏مانند نه غیر حرفه‏ای ها. در ۸ سال گذشته، برعکس شده و غیرحرفه‏ای‏ها مانده اند و حرفه‏ای ها رفته اند. امثال آقای شایسته و دوستانشان می‏توانند جلوی سینمای آمریکا بایستند، مشروط به اینکه دولت کمی صبر داشته باشد و اعتماد کند و بگذارد فیلم‏ها ساخته شود. البته کسی خط قرمزها را رد نمی‏کند، در سی سال گذشته فیلم های توقیفی وقتی از توقیف درآمد، هیچ اتفاقی رخ نداد.

شایسته: همه بعدش می گویند چرا فیلم توقیف بوده!!

- اگر اقتصاد سینمای ایران مبتنی بر بازار آزاد باشد، دیگر فیلم‏سازی و جریانی راجع به ارزش‏های اعتباری نظام در بلند مدت و کوتاه مدت فیلم نمی‏ سازد.

علم الهدی:نه، اصلاً این طور نیست، من قبول ندارم. الآن هم فیلم هالیوودی هست و هم فیلم هندی. آن هاییکه قهر کردند، به طور کل قهر کردند. ولی اگر ما پای او را باز کنیم، مطمئن باشید امثال فیلم فیلم چ و فیلم‏هایی که به شعور مخاطب احترام می‏گذارند، فروششان بیشتر خواهد شد.

- آقای شایسته شما و دوستانتان مثل آقای فخیم زاده، داوود نژآد و دیگران که ریشه اکران فیلم خارجی را در ایران خشکاندید قبول کنیدکه این بهترین نسخه است که می‏شود مشکلات حوزه پخش و اکران سینما را برطرف کرد.

شایسته:فیلمی که اکران میشود، بعدد ازدو یا سه ماه به صورت ویدئو آمد که این خیلی عجیب است، الآن یکی از معضلات بزرگ ما این است که کپی رایت نداریم، یعنی بلافاصله شبکه‏های ماهواره‏ای آن را نشان می‏دهند.

*اگر قرار باشدکپی رایت نداشته باشیم، فیلم خارجی را هم نابود می ‏کنیم

- آقای شایسته شما فکر نمی‏کنید با اکران فیلم خارجی بده بستان شکل می‏گیرد؟

شایسته:من می ‏گویم که این معضلات سینمای ایران است. یعنی الآن شبکه‏های ماهواره‏ای تماماً بدون پول و بدون هیچی دارند فیلم‏های سینمایی ما را پخش می‏کنند. سینمای ما در اصل بی‏دفاع ترین سینمای عالم است.

ما باید تمام این مشکلات را به سامان برسانیم و بعد به حواشی سینمای ایران بپردازیم. اگر قرار باشدکپی رایت نداشته باشیم، فیلم خارجی را هم نابود می‏کنیم. در مورد فیلم‏های هالیوود و بالیوود اعتقاد ندارم که نمی‏شود همه ی فیلم را نشان داد. من فکر می‏کنم بالای۵۰ درصد قابل نمایش است. سینمای اخلاقی هم هست. ولی همان سینمای اخلاقی انقدر پروداکشن کار بزرگ و عظیم هم هست، ما را دچار مشکل میکند

رحیمی:ما اگر بخواهیم فیلم هالیوودی را از کمپانی‏های مادر و اصلی بخریم، رقم‏هاییکه باید بپردازیم بالای۱۰۰ هزار دلاراست. این فیلم باید دوبله شود و این باند بین المللی می‏خواهد. درضمن ما در تحریم کمپانی های آمریکایی هستیم. این مشکلات اجازه نمیدهد که فیلم خارجی اکران کنیم. آقای شایسته شما حاضری ۱۰۰ هزار دلار بدهی تا فیلمی را در ایران اکران کنی؟

علم الهدی: شما راهش رو باز بذار، هستند افرادی که این کار را بکنند

شایسته:خیلی ها هم هستند، اگه اجازه داده بشود، صبح ده تا کمپانی در تهران احداثبرای می شود و مطمئن باشید اکران سینمای ایران را در دست خواهند گرفت. اگه کمپانی های خارجی ورود به سینمای ایران پیدا کنند، مطمئنا سینما هم خواهند ساخت، یعنی سالن سازی خواهند کرد و سینماهای عظیمی هم خواهند ساخت و بعد تولید را هم در دست خواهند گرفت.

- خوب اینگونه که همه سینما و فرهنگ را در دست آنها خواهیم داد!

علم الهدی:مگه الان نیست، مگه الان دست ماست؟ الان همه مسائل فرهنگی حل شده است فقط مانده سینما؟ الان اکثر مطلف فیلم های تلوزیونی دربست در اختیار آنهاست. چرا فکر میکنید باید همه منویات فرهنگی در سینما دنبال شود؟ این اشتباه است. اگر سری به نمایش خانگی بزنید، می بینید چه اتفاقی در حال وقوع است. تلوزیون مهم نیست، نمایش خانگی مهم نیست، هرچی فریاد داریم در سینما می زنیم. من می‏گویم همه ی فشار فرهنگی مملکت شده سینمای ایرانی که ۲۵۰ سالن دارد و نهایتاً می‏شود ۵۰۰ هزار مخاطب فعال ولی در پخش خانگی و تلوزیونی ده ها برابر این مخاطب است ولی هیچکس داد و فریاد نمیزند، همه دادها برای سینما است. همه جای دنیا قیف نمایش، قسمت بالا و بزرگ قیف، سینما می‏شود، قسمت وسط که مخاطب کمتری دارد، نمایش خانگی می شود و ته قیف که مخاطب کم است به تلویزیون منتهی می شود. ما الآن سال‏ها است که این قیف را برعکس کرده ایم.

- برای جمع بندی بحثاگر نکته ای دارید بفرمائید.

رحیمی:در پایان از علم اقتصاد کمک میگیرم و با مباحثاقتصاد خرد و کلان و اقتصاد سیاسی پیشنهاد میکنم

۱ - تولید بر اساس تقاضا و در فضای اقتصاد آزاد یعنی خواسته مردم شکل بگیرد و تعادل در عرضه و تقاضا بوجود آید

۲ - حذف انحصار طلبی برای ایجاد تعادل و توازن در تولید و عرضه و نمایش

۳ - توجه به نیاز سنجی و رصد وضعیت حال وآینده پیش روی سینما

۴ - بررسی و تحلیل رقبا(که با کاهش قیمت آنها و افزایش عرضه، یعنی رکود سینما و استفاده از کالای جایگزین

۵ - توجه به رشد و یا عدم رشد اقتصاد عمومی کشور

۶ - وضعیت اقتصاد تولیدی و وارداتی(که اکران فیلم خارجی همچون واردات جنس چینی و نابودی صنعت تولیدی ماست)،

۷ - توجه به کاهش و افزایش تورم

۸ - داشتن استراتژی توسعه و سیاست های مکمل

۹ - داشتن برنامه ریزی پویا با چندین شاخص و هدف

۱۰ - تمرکز در بازار و داشتن برنامه های کوتاه و بلند مدت.

تا زمانی که تولید سامان دهی نشود و و بیزینس پلان در زمان تولید وجود نداشته باشد تا چشم انداز اثر و سرمایه گذاری درآن معین باشد، و در همین زمان پخش کننده مشخص و تعیین ردیف بودجه تبلیغاتی معین نشده باشد و تبلیغات فیلم از همان مرحله سناریو آغاز نشده باشد و خط و مشی بازاریابی نداشته باشد، اتفاق موثری نخواهیم دید.

دیگر اینکه در همه جای دنیا تلویزیون در تولیدات سینمایی شریک است و به خاطر سهمی که دارد در پروموشن و پرزنتیشن به فیلم‏هاکمک می‏کند. الآن فیس بوک و توئیتر، گوگل پلاس و… خیلی جدی در فرهنگ عامه وارد شده اند، و باید از رسانه های نوین جمعی استفاده کرد. سینمای ما میبایست با بهره مندی از مدیریت یکپارچه و به کارگیری امکانات و تسهیلات سایر نهاد های مرتبط و پرهیز از سیاست زدگی از این وضعیت خارج شود و با مخاطب اندک فعلی که سینما را از سبد رفاهی خانوار خود خارج کرده و به شکل تزئینی و تبدیل به کالائی غیر ضرورری درآورده، مسیر رو به رشدی را طی کند.

علم الهدی:سینمای ایران اگر می‏خواهد شکل واقعی و صنعتی به خود بگیرد، باید در شاکله ی نظام فرهنگی هنری مملکت اتفاق بیفتد. تا حالا ما یک قانون در حوزه ی سینما در مجلس نداریم. همه ی آیین نامه‏های ما درباره ی بخش دولتی است و هیئت وزیران. سرمایه‏گذار نمی‏تواند ورود پیداکند. چهار سال بعد هم عوض می‏شود و هیئت وزیران یک چیز دیگر می‏گویند. در حوزه ی سینما، شورای عالی انقلاب فرهنگی چه چیزی دارد که بتواند راه را نشان دهد؟ ما آن نقشه ی مهندسی فرهنگی را نداریم و نمی‏دانیم از سینما چه می‏خواهیم. فرهنگ، سرگرمی وخدمات را می‏خواهیم یا بخش اقتصاد آن را، من بعد از ۲۵ سال نمی‏دانم.

شایسته:در زمینه ی پخش فکر می‏کنم، دفاتریکه می‏خواهند بمانند باید مورد حمایت دولت قرار گیرند و باید در اختیار آن ها نقدینگی باشدکه بتوانند خود را هم از نظر سخت‏افزاری و هم از نظر نرم افزاری تجهیز کنند و سامان یابند. در زمینه ی تولیدات هم ورود فیلم خارجی، مشکلات بسیار زیادی دارد. باید فیلم ساز سینمای ایران بتواند بدون دغدغه‏فیلم بسازد. چون هر موضوعی را می‏گویند ممیزی دارد. در صورتیکه ما دویا سه مورد داریم که باید به آن نپردازند. در ارتباط با مسئله ی وضعیت سینمای ما در حال حاضر هم مسائل و مشکلات بسیار زیاد است. مثل کپی رایت، اکران ویدئو و سی دی قاچاق. دولت باید بایک همت اساس این قضیه را جمع و به شدت با آن مبارزه کند.

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار