پدیده «تنها زیستی» زنان برخلاف ارزش های فرهنگی و اجتماعی است
یک جامعهشناس گفت: طی سالیان اخیر پدیده «تنها زیستی» در میان زنان بیوه، مطلقه و دختران مجرد در سنین بالا، روند روبهرشدی پیدا کرده و این مسئله برخلاف ارزشهای فرهنگی- اجتماعی و خانوادگی جامعه ایرانی است.

شیرین کاظمی در گفتگو با «ما» اظهار کرد: یکی از منابع مهم فهم و شناخت پدیدههای اجتماعی، زندگی روزمره و تجربه زیسته انسانها است. ﺑﺎ گذر زمان شاهد تغییرات و دگرگونیهای زیادی در زمینه الگوهای شکلگیری خانواده هستیم و بهاینترتیب طی سالیان اخیر پدیده تنها زیستی در میان زنان بیوه، مطلقه و دختران مجرد در سنین بالا، روند روبهرشدی پیدا کرده است.
وی افزود: در گذشته تنها زندگی کردن غالبا یک امر تحمیلی بوده است و فرد به دلایلی ناخواسته همچون ازدستدادن خویشان و نزدیکان، طلاق و یا مهاجرت خود و یا سایر اعضای خانواده مجبور به تنها زندگی کردن میشد، در غیر این صورت تصوری برای زندگیِ مستقل از خانواده وجود نداشت.
این جامعهشناس در ادامه، مبتنی بر گزارشسازمان جهانی بهداشت عنوان کرد: در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و پیشرفته مانند نروژ، فنلاند، دانمارک، سوییس و آلمان بیش از یک سوم خانوارها تکنفره هستند. گرچه در حال حاضر رواج خانوارهای تکنفره در آسیا کمتر از اروپا و آمریکای شمالی است اما سرعت رشد آن قابلتوجه و جدی است. به طوری که پیشبینی میشود در آینده نزدیک، از ۱۰ کشور سردمدار در داشتن خانوارهای تک نفره، چهار کشور در آسیا قرار داشته باشند.
کاظمی اضافه کرد: در ایران نیز براساس آخرین سرشماری مرکز آمار تعداد خانوارهای انفرادی به نسبت کل خانوارهای کشور در سال ٩۵ به ٨.۵ درصد رسیده است، از اینرو شاهد افزایش پرشتاب زیست تک نفره در کشور هستیم. دلایلی همچون فردیتگرایی، کوچک شدن خانهها و نداشتن فضای خصوصی، افزایش سواد و اشتغال زنان، افزایش طلاق و سن ازدواج، افزایش فاصله سن والدین و فرزندان و کاهش نرخ ازدواج، میل به استقلال، مهاجرتهای شغلی و تحصیلی، شکاف نسلی و اختلافنظر والدین و فرزندان در افزایش میزان تنها زندگی کردن زنان در جامعه نقش موثری داشته و دارد.
وی افزود: بنابر عوامل شناخته شده فوق، البته این سبک زندگی، هم متاثر از انتخاب و اختیار زنان بوده و هم بهواسطه جبر و تحمیل شرایط زندگی، اما در هر دو حالت، رشد و سرعت افزایش تنهازیستی زنان در جامعه برخلاف ارزشهای فرهنگی- اجتماعی و خانوادگی جامعه ایرانی بوده است. مطالعات متعدد نشان داده در طی چهار دهه گذشته و بهخصوص سالهای پس از پایان جنگ، نظامهای ارزشی ازجمله ازدواج رسمی در میان جوانان ایرانی متحول گشته است.
این جامعه شناس تصریح کرد: بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٩۵ آمار خانوارهای تک نفره، به نسبت کل خانوارهای کشور در سال ٨۵، ۵.۲ درصد بوده که این عدد در سال ٩۵ به ۸.۵ درصد رسیده است. درواقع در سال ٨۵ بیش از ٨٨٠ هزار خانوار تک نفره در کشور مورد شمارش قرارگرفته بود که این رقم در سال١٣٩۵به بیش از دو میلیون نفر رسیده است. از این تعداد بیش از ٦٨٠ هزار خانوار مرد سرپرست و بیش از یک میلیون و ٣۵٠ هزار خانوار زن سرپرست هستند. به گونهای که ۶۶.۴ درصد از کل خانوارهای تک نفره زن سرپرست هستند.
وی خاطرنشان کرد: یافتههای پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای جوانان نشان میدهد، ۵٨.٨ درصد جوانان تمایل دارند که تنها زندگی کنند؛ خانوادههای تک نفرهای که به انتخاب و اختیار خود این سبک از زندگی را برگزیدهاند و یا به دلایل مختلفی ازجمله طلاق یا مرگ پدر و مادر، همسر و... تنها زندگی کردن، به آنها تحمیل شده است. بر خلاف تصور عموم این سبک زندگی مختص گروه خاصی و یا صرفا مردان نیست. آمارهای مربوط به خانوادههای انفرادی، در سال ١٣٩٥ نشاندهنده افزایش تنهازیستی در میان دختران و زنان است. و البته که مخاطرات و مسائل مربوط به آن نیز به دلایل گوناگون فرهنگی و اجتماعی برای زنان بیشتر و نسبت به مردان، چالشبرانگیزتر و پرهزینهتر است.