مسئولیت جمعی در قبال حوادث تلخ؛ از همدردی تا تحول ساختاری

یک دانش‌آموخته جامعه‌شناسی با تاکید بر اینکه در هنگام وقوع حوادث به‌ویژه رخداد‌های طبیعی باید فراتر از شعار‌های کلیشه‌ای عمل کرد، گفت: همدردی واقعی یعنی شناخت نیاز‌های واقعی آسیب دیدگان، نه صرفا ابراز احساسات شخصی.

مسئولیت جمعی در قبال حوادث تلخ؛ از همدردی تا تحول ساختاری

یک دانش‌آموخته جامعه‌شناسی با تاکید بر اینکه در هنگام وقوع حوادث به‌ویژه رخداد‌های طبیعی باید فراتر از شعار‌های کلیشه‌ای عمل کرد، گفت: همدردی واقعی یعنی شناخت نیاز‌های واقعی آسیب دیدگان، نه صرفا ابراز احساسات شخصی. گاهی یک سکوت محترمانه و گوش‌دادن فعال به درد‌های بازماندگان، ارزشمند‌تر از هزاران جمله کلیشه‌ای است که فقط برای آرام کردن وجدان خودمان بیان می‌کنیم.

بهروز آهنگر در گفتگو با «ما» اظهار کرد: وقوع حوادثی مانند فاجعه بندر شهید رجایی، آینه تمام نمایی است که جامعه را در برابر پرسش‌های بنیادین قرار می‌دهد. اینجا دیگر سخن از یک رویداد خبری گذرا نیست، بلکه پای مسئولیت‌های انسانی و شهروندی در میان است که از فرد‌فرد ما آغاز می‌شود و تا سطح کلان نظام‌های مدیریتی امتداد می‌یابد.

وی افزود: مسئولیت نخست ما در هنگام وقوع حوادث، عبور از شوک اولیه به مرحله اقدام عقلانی است. انتشار اخبار باید با دقت و مسئولیت همراه باشد، نه با هیجان‌زدگی و شایعه‌پراکنی. هر اظهارنظر و کامنت ما در فضای مجازی می‌تواند یا به آرامش جامعه کمک کند یا بر التهاب فضای روانی عمومی بیفزاید. اینجاست که شهروند هوشمند، پیش از انتشار هر مطلبی، سه پرسش کلیدی را با خود مرور می‌کند: منبع این خبر کجاست؟ انتشار این مطلب چه ضرورتی دارد؟ و آیا این کار به بهبود وضعیت کمک می‌کند یا فقط ترس و ناامنی را گسترش می‌دهد؟ 

این دانش‌آموخته جامعه‌شناسی ادامه داد: در گام بعدی، مسئولیت حمایتی ما شکل می‌گیرد که باید فراتر از شعار‌های کلیشه‌ای عمل کند. همدردی واقعی یعنی شناخت نیاز‌های واقعی آسیب دیدگان، نه صرفا ابراز احساسات شخصی. گاهی یک سکوت محترمانه و گوش‌دادن فعال به درد‌های بازماندگان، ارزشمند‌تر از هزاران جمله کلیشه‌ای است که فقط برای آرام کردن وجدان خودمان بیان می‌کنیم. حمایت روانی زمانی ثمربخش است که مستمر و حساب شده باشد، نه مقطعی و احساسی. 

وی بیان کرد: سطح سوم مسئولیت ما، نظارت مدنی هوشمندانه است. اینجا نه پای هیجان در میان است و نه تخریب، بلکه سخن از پرسشگری نظام‌مند و مستند است. هر شهروند می‌تواند با مستند‌سازی نقاط ضعف ایمنی که در محیط کار یا زندگی روزمره مشاهده می‌کند، به جلوگیری از حوادث مشابه کمک کند. این پرسشگری نه برای سرزنش که برای پیشگیری ضروری است، چرا که تجربه جهانی نشان داده است بزرگترین تحولات ایمنی معمولا پس از فجایع بزرگ رخ داده‌اند. 

آهنگر تصریح کرد: شاید مهمترین مسئولیت ما، حفظ حافظه تاریخی فجایع و حوادث باشد. جامعه‌ای که به‌سرعت فراموش می‌کند، محکوم به تکرار اشتباهات است. ثبت دقیق جزئیات حادثه، پیگیری مستمر پرونده‌های قضایی مربوطه، و تبدیل سالگرد رویداد‌های مختلف به روزی برای بازنگری در سیاست‌های ایمنی، می‌تواند تضمین کننده عدم تکرار فجایع تلخ باشد.

وی خاطرنشان کرد: در‌نهایت باید پذیرفت که مواجهه با حوادث و رویداد‌های تلخ، جامعه را در یک دو راهی اساسی قرار می‌دهد: یا به زندگی عادی ادامه دهیم و منتظر فاجعه بعدی بمانیم، یا از این‌رویداد به‌عنوان نقطه عطفی برای بازتعریف مسئولیت‌های فردی و جمعی‌مان استفاده کنیم. انتخاب بین این دو مسیر، تعیین‌کننده سرنوشت مشترک ما در مواجهه با حوادث آتی خواهد بود. مسئولیت ما نه‌فقط در قبال گذشته که در برابر آینده نیز هست. آینده‌ای که می‌توانیم با اقدامات امروزمان، ایمن‌تر و انسانی‌تر بسازیم.

 

ارسال نظر

خبر‌فوری: مسئولیت جمعی در قبال حوادث تلخ؛ از همدردی تا تحول ساختاری