|
|
کدخبر: ۱۶۱۶۸۹

استدیو بازی سازی TELLTALE، می خواهد تا با یک بازی هیجان انگیز شما را به دنیایی ببرد که در آن همه چیز وابسته به انتخاب شماست! این شما هستید که با تصمیم گیری های پیاپی، سرنوشت بازی و آدم هایش را به تباهی یا آبادی هدایت می کنید.

زومیت:پیش روی هر کس، حتی شما، هر لحظه انتخاب های گوناگونی قرار می گیرد. انتخاب هایی که می تواند مسیر زندگیتان را تا ابد تغییر دهد. انتخاب هایی که گاهی دنیا بی رحمانه وادارتان می کند تا در مدت زمان کوتاهی، بدون لحظه ای تامل، بدون هیچ بررسی یا آمار و ارقام و نکته سنجی، به آن ها تن دهید و منتظر نتیجه اش بمانید. این چیزی است که هر روز ساده در کنار ما زندگی می کند و گاه بی آنکه بخواهیم از آن بی توجه رد می شویم. استدیو بازی سازی TELLTALE، می خواهد تا با یک بازی هیجان انگیز شما را به دنیایی ببرد که در آن همه چیز وابسته به انتخاب شماست! این شما هستید که با تصمیم گیری های پیاپی، سرنوشت بازی و آدم هایش را به تباهی یا آبادی هدایت می کنید. با ما همراه شوید تا به بهانه شروع فصل دوم از شاهکار مشهور و صاحب جوایز متعدد TELLTALE Game، یعنی The Walking Dead، برایتان چند کلمه ای از این دنیای پر تشویش سخن بگوییم.

اپیزود به اپیزود برای زنده ماندن

آهسته آهسته با دستبندی که بر دست دارید، آماده مردن می شوید! از صحبت های پلیسی که شما را تا محل اجرای حکم اعدام همراهی می کند اینطور بر می آید که شما مرتکب یک قتل هستید. بله! شما یک قاتل هستید. اما اینکه چه کسی را کشته اید و چرا دست به چنین جرمی زده اید، موضوع دیگری است که باید تا اپیزودهای بعدی از فصل اول بازی برای رسیدن به پاسخ آن صبر کنید. در حال نگاه کردن به بیرون هستید که بوم! تصادف اتومبیل! به هوش می آیید و با جسد پلیس و یک بدن زخمی مواجه هستید! گویا ناگهان دنیا و آدم هایش یک فرصت دیگر به شما برای زنده ماندن می دهند‍! شاید هنوز وقت مردن شما فرا نرسیده باشد. اما قضیه زمانی روشن می شود که مامور پلیس، در هیبت درنده و خونخوار بدل شده و می خواهد شما را تکه پاره کند! از اینجاست که «Lee»، پا به دنیای مردگان متحرک می گذارد! به دنیای مردگان خوش آمدید. مردی که تا همین یک ساعت پیش، در دو قدمی مرگ قرار داشت، اکنون در دنیایی است که مرگ هر لحظه بر پیکره زخمی اش، سایه افکنده است. بعد از فرار کردن از دست زامبی ها و مردگان متحرک، خود را به خانه ای می رسانید و از اینجا کلیدی ترین شخصیت بازی دستانش را در دستانتان می گذارد. نام این شخصیت کوچک دوست داشتنی، کلمنتاین است، دختربچه نه ساله ای که پدر و مادرش قبل از تبدیل دنیا به مکانی آخرالزمانی، در شهری دیگر گیر افتاده اند و اینجاست که ماجرای شما برای زنده ماندن با دختربچه ای نه ساله آغاز می گردد…



از همان برخوردها و دیالوگ های ابتدایی بازی با کلمنتاین متوجه می شوید که بازی عمق دارد و احساسات قرار است در گوشه گوشه آن لمس شود. قرار است احساس شما همراه شما باشد و درست همینجا، همینجا که احساساتتان به شخصیت های بازی رابطه پیدا می کند و بر انتخاب ها و تصمیم هایتان تاثیر می گذارد، دو راهی انتخاب، به گودالی تبدیل می شود که شما را برای لحظاتی گرفتار خود می کند. این صحبت ها به چند دقیقه ابتدایی از اولین اپیزود از فصل اول مردگان متحرک اختصاص دارد. بازی و داستانش را به شما واگذار می کنیم! چرا که هر گیمر با انتخاب های خودش، داستان دیگری را پیش روی Lee و همراهانش قرار خواهد داد.

گیم پلی:

سبک گیم پلی بازی دشواری یا مکانیزم پیچیده ای ندارد. همه چیز با ماوس و اشاره در صفحه انجام می شود و به صورت محدود در بعضی مواقع باید دست به کیبورد شوید. مکانیزم گیم پلی اینگونه طراحی شده که باید با انتخاب اشیا و کلیک بر روی آن ها، با اشیای صفحه تعامل برقرار کنید. البته در بازی خبری از معماهای سخت و طولانی نیست و با آزمون و خطا همه چیز قابل اجراست و دلیلی برای زحمت کشیدن برای بررسی نیست. تنها کافی است تا بر روی اشیایی که با دایره مشخص شده اند کلیک کنید تا ببینید که چه استفاده ای می توان از آن ها داشت. همچنین گهگاهی نیز مینی گیم هایی پیش رویتان ظاهر می شود که ناچار می شوید در آن ها از کیبورد نیز استفاده کنید. مثلا وقتی که با یک زامبی درگیر می شوید یا می خواهید قفل یک در را باز کنید. البته این مینی گیم ها هم به رسم باقی مراحل گیم پلی اصلا دشوار نیست و برای این کار تنها باید به موقع دکمه هایی که بر روی صفحه نقش می بندد را فشار دهید.



اما در پس این گیم پلی ساده، ظرافتی عظیم نهفته است. ظرافتی که از آن اینگونه سخن می گوییم، همان چیزی است که قلب و روحیه انسانی تان را درگیر می کند. بیایید قبل از رفتن به سراغ آنچه مردگان متحرک را از تمامی عناوین هم سبک جدا کرده و در بین ده ها بازی AAA، لایق دریافت معتبرترین جایزه ها کرده است را بررسی کنیم. شاید ژانری به اسم بازی های دیالوگ محور نداشته باشیم، اما با توجه به اینکه تقریبا غالب دیالوگ های این بازی باید توسط شما انتخاب شوند و این انتخاب ها هستند که مسیر بازی و کاراکترهایش را می سازند، پس شاید بد نباشد اگر ژانر جدیدی را به دنیای بازی های ویدیویی بیفزاییم. مردگان متحرک عنوانی دیالوگ محور است. این دیالوگ ها و انتخاب ها هستند که بازی را به سمت و سوی دیگری هدایت می کنند. بازی به طور حقیقی، کاری کرده است تا بدانید که انتخاب ها در دنیای مجازی هم موثر هستند.



نتیجه هر دیالوگی که انتخاب کنید، روزی روزگاری، حتی در یک اپیزود دیگر به شما نشان داده خواهد شد. طرفداری از یک کاراکتر خاص یا ضدیت با یک کاراکتر خاص، در رفتار آتی آن ها با شما تاثیر می گذارد و حتی گاهی این دوست و دشمنی ها مسیر بازی را به سمت و سوی دیگری می کشانند. در طرف دیگر برای پاسخ دادن به سوال ها و حرف هایی که هر یک تاثیر خوب و بد بر زندگی کاراکتری که سرنوشتش در دست شماست، می گذارد تا ابد وقت ندارید و طی چند ثانیه کوتاه باید تصمیم خود را برای چگونه پاسخ دادن به مشکلات و مسائلی که پیش رویتان سبز می شود گرفته باشید.

دیالوگ ها و تاثیراتی که بر بازی شما می گذارند، تنها بخشی از بازی را شامل می شوند. بخش مهم تر بازی لحظاتی است که ناگهان بر سر دوراهی قرار می گیرید و ناچارید تا در چند ثانیه یک راه را انتخاب کنید! درست یا غلط، خوب یا بد! تنها چند ثانیه فرصت به شما داده می شود تا با یک انتخاب درست، سرنوشت بهتری را رقم بزنید یا ادامه دادن راه را برای خود و گروه دشوار کنید! دشواری انتخاب درست لحظه ای که با شخصیت های بازی ارتباط برقرار کردید، انتخاب بین مرگ یکی و نجات دیگری یا خشنود کردن یکی و ناراحت کردن دیگری و غیره و غیره، روی دیگر خود را به شما نشان خواهد داد. انتخاب های بازی به شما یک درس می دهند! شما یک سوپرهیرو نیستید و زمانی که تصمیم می گیرد یک فرد را نجات دهید، این تصمیم به معنای آن است که اجازه داده اید دیگری خوراک مردگان شود. گاهی انتخاب هایی پیش می آید که بسته به وجدان شما دارد و اخلاقیات را هدف می گیرد. شاید این انتخاب ها در روند بازی چندان موثر نباشند، اما در دیدگاه افراد نسبت شما بسیار موثر است و شما را به قولی به آدم خوب یا آدم بد تبدیل می کند. گاهی ناچارید تا خودخواه باشید یا جان دیگران را برای رهبری و نجات همراهان خود فدا کنید! اما نکته مهم بازی در آنجاست که شما را هیچ گاه وادار به انتخاب کاری یا رفتن به جایی نمی کند. این شما هستید که می خواهید خودخواه باشید یا به دیگران اهمیت دهید. این شما هستید که می توانید برای اینکه دوستتان را نجات دهید یا اجازه دهید خوراک زامبی ها شود، تصمیم می گیرید.

گرافیک، صداگذاری:


شاید عناوین پر زرق و برق AAA، با گیم پلی های پر زد و خورد و گرافیک های آنچنانی، مخاطبان زیادی داشته باشند، اما مردگان متحرک در همان لحظات ابتدایی بازی، سنگ بنای لذت را بر روی دستان گیمر می گذارد. سنگ بنای لذتی که در آن خبری از گرافیک سه بعدی نیست، اما صفحه دو بعدی و تصاویری که به کمیک بوک شبیه هستند خود به قدری جذاب خودنمایی می کنند که دیگر فراموش می کنید که با یک عنوان با گرافیک ساده طرفید. البته همین تصاویر ساده، با توجه به خشونت بالای بازی، گاهی به شدت تاثیر گذار می شوند. همچنین در بازی لحظات خشونت بار بسیاری وجود دارد که باعثمی شود این بازی به لحاظ خشونت به هیچ عنوان مناسب سنین پایین نباشد.

صدا گذاری بازی نیز چندان تعریفی ندارد ولی نمی توان به آن خرده گرفت. صداگذاری شخصیت های اصلی بازی به گونه ای صورت گرفته که با شخصیت های آن ها و ظاهرهایشان هماهنگی داشته باشد. همچنین موسیقی چندانی در هنگام دیالوگ ها به گوش نمی رسد اما در لحظات حساس یا انتخاب های مهم موسیقی یا صدای جر و بحثها آدرنالین شما را بالا می برد تا انتخاب بین دو راه بیش از پیش سخت تر شود.

سخن نهایی:



TellTale با گرافیک هنری و با زرق و برق مخصوص خودش، نشان داد که آنچه گیمرهای امروزی به دنبال آن هستند، تنها تصاویری که به فیلم های سینمایی شباهت داشته باشد نیست، بلکه عنوانی است که روایتی ناب داشته باشد. روایتی خاص که همچون یک فیلم سینمایی، لحظه به لحظه مشتاقانه آن را دنبال کند! روایتی پویا که گیمر احساس می کند واقعا در آن نقش دارد. شاید بزرگترین اشکالی که در گیم پلی خطی بسیاری از عناوین بزرگ و کوچک وجود دارد آن است که گیمر احساس می کند در بازی نقشی ندارد و از آنجا که همه چیز به صورت خطی از پیش برای وی رقم خورده و بنابراین لذت بازی تنها به تماشای صحنه های سه بعدی و هیجان انگیز محدود می شود. اما قضیه عنوان TellTale جداست. شمایید که واقعا بازی می کنید و بازی می سازید. بنابراین اگر گیمر هستید یا به دنبال عنوانی هستید که شما را با خود ساعت ها همراه سازد، سری به مجموعه سری The Walking Dead بزنید. بدون شک از تجربه آن پشیمان نخواهید شد.

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار