|
|
کدخبر: ۱۴۸۰۰۳

یادداشت / علیرضا قربانی

با روی کار آمدن دولت یازدهم و میدان یافتن دوباره افکار دو دوره سازندگی و اصلاحات، پیش بینی می شد که بار دیگر دغدغه های فرهنگی رهبری و علاقه مندان به نظام جمهوری اسلامی افزایش یابد.

حوزه احزاب گروه سیاسیخبرگزاری فارس،درمیان مسائل فراوان مربوط به مدیریت عالی نظام، مسائل حوزه فرهنگ همواره جایگاه ویژه ای داشته اند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و قد راست کردن نظام نوپای برخاسته از آن انقلاب، و در حالی که کشور بعد از پشت سر گذاشتن جنگ تحمیلی تمام عیار ۸ ساله و رحلت امام و بنیان گذار جمهوری اسلامی وارد مرحله سازندگی و مقدمات توسعه می شد، نگاه تیزبین امام جامعه اسلامی به افق دوردست، ریشه حل مشکلات را در توجه به حوزه فرهنگ دید.

نخستین گلایه های رهبری از کم توجهی به فرهنگ در بیانات ایشان را تنها چند ماه پس از آغاز دوران زعامتشان می توان رصد کرد؛ آنگاه که با غریب توصیف کردن کار فرهنگی و با پرهیز دادن برخی افراد از ورود به کارهای باندی و اجرایی سیاسی چنین فرمودند که «به آقایان عرض می کنم که واقعاً کار فرهنگی مهم است. بیش از کارسیاسی، باید برای شما کار فرهنگی اهمیت داشته باشد.» با این وجود سرگرمی مسئولان اجرایی به آنچه توسعه اقتصادی و سازندگی نامیدند، باعثشد تا چندی بعد توصیه به کار فرهنگی جای خود را به هشدار درباره «تهاجم فرهنگی» داد. هشداری که به جای جدی گرفته شدن، به قول خود ایشان با بعضی مخالف خوانی ها مواجه شد که «نه آقا! چه تهاجمی؟!»

در همان دوران بود که نخستین اظهار نگرانی جدی،(البته نه در جمعی عمومی) توسط ایشان صورت گرفت: «در عرصه ی فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه، احساس نگرانی می کنم و حقیقتا دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند. من چنین دغدغه ای دارم. البته در سخنرانی ها از این دغدغه با مردم نخواهم گفت، اما نمی شود که به شما نگویم.»(۲۲ تیرماه ۱۳۷۳ - به نقل از کتاب دغدغه های فرهنگی صفحه ۱۸)

با روی کار آمدن دولت دوم خرداد و رویکردی که مسئولان سیاسی و فرهنگی مدعیان اصلاح طلبی در پیش گرفتند، دغدغه های فرهنگی رهبری و هشدار های ایشان نسبت به تهاجم فرهنگی، نه تنها آنگونه که باید جدی گرفته نشد، که بعضی از مسئولان و کارگزاران فرهنگی وقت که بعدها رسما به جبهه دشمنان نظام پیوستند، عملاً خود در جبهه مقابل به ترویج فرهنگ مهاجم پرداختند تا رهبری انقلاب صریح تر از گذشته موضوع «شبیخون فرهنگی» را مطرح سازند. گسترش جبهه تهاجم فرهنگی در داخل کشور با ابزار رسانه با راه اندازی نشریات زنجیره ای، زیر حمایت های بی دریغ سردمداران دولت اصلاحات، کار را به جایی کشاند که رهبر انقلاب، در دوازدهمین روز اردیبهشت سال ۱۳۷۹ اعلام کردند که: «متأسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود همتش این است که کشور را ساقط کند، امروز در داخل پایگاه پیدا کرده است.» در همین دوره بود که شکل گیری حلقه های کذایی فرهنگی زیر چتر حمایت های رسمی دولت وقت در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و رسانه ای گسترش یافت.

داستان آن شبیخون به صورت طبیعی در طول دوره حاکمیت جبهه دوم خرداد ادامه یافت، تا دولتی به ظاهر وابسته به اصولگرایان سر کار آمد. انتظار آن بود که در دوره حاکمیت دولت متمایل به جبهه اصولگرایی، دغدغه های فرهنگی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مورد توجه ویژه قرار گیرد و برای سامان یافتن نابسامانی های فرهنگی چاره ای اندیشیده شود. در این دوره اگرچه از سوی کارگزاران فرهنگی، دیگر با تهاجم فرهنگی دشمن همراهی صورت نگرفت، اما دو غفلت بزرگ یعنی از دست دادن فرصت برای برنامه ریزی فرهنگی دیرپا و ایجاد زیرساخت های فرهنگی لازم از یک سو و مشغول شدن مدیران عالی اجرایی به حواشی نامطلوب(به خصوص در دولت دهم) از سوی دیگر فرصت گران بهایی را از جبهه فرهنگی انقلاب سلب نمود. گسترش نفوذ اینترنت و ظهور رسانه های جدید با تولد شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، عامل مهم دیگری بود که فشار فرهنگ مهاجم را در این دوره افزایش داد و موضوع «ناتوی فرهنگی» را برجسته ساخت.

با روی کار آمدن دولت یازدهم و میدان یافتن دوباره افکار دو دوره سازندگی و اصلاحات، پیش بینی می شد که بار دیگر دغدغه های فرهنگی رهبری و علاقه مندان به نظام جمهوری اسلامی افزایش یابد. نوع اظهار نظر های مربوط به فرهنگ توسط بعضی مدیران عالی در جلسات نهاد های تخصصی فرهنگی، و عملکرد مدیران میانی عرصه فرهنگی در همین چند ماه کوتاه باعثشده است تا این زخم ناسور دوباره سر باز کند. این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری که فرمودند: «من هم از مسائل فرهنگی نگرانم و در این نگرانی نمایندگان محترم خبرگان سهیم هستم» شباهت شگفتی با اظهار نگرانی خصوصی ایشان در گرماگرم تاخت و تاز تفکرات لیبرال منشانه دوران سازندگی در سال ۱۳۷۳ دارد. با این همه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی متشکل از جوانان فهیم و با بصیرت و پیران باتجربه سال های طولانی نبرد فرهنگی، با وجود تنوع یافتن تهدید ها و ابزارها، موقعیتی امیدوار کننده دارد. این موقعیت اگر با اهتمام وعده داده شده مسئولان اجرایی فرهنگی همراه شود، می تواند بخشی از دغدغه های ارزشمند فرهنگی امام جامعه مسلمین را برطرف ساخته و به تقویت بنیه های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی و ایران عزیز بی انجامد.

انتهای پیام /

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار