آیا کیفر حبس، ناکارآمد است؟
برخی از کارشناسان بر کاهش حبسهای غیرضروری از طریق اعمال مجازاتهای جایگزین حبس تاکید کرده و معتقدند، دستکم در زمینه حبسهای کوتاهمدت زندان ناکارآمد است، متهم از اجتماع دور شده و با فرهنگ زندان آشنا میشود و مشکلات زیادی را به وجود میآورد و باعث افزایش جمعیت کیفری میشود. بر همین اساس سیستم قضایی مجازاتهای جایگزین حبس را مطرح کرده است.

برخی از کارشناسان بر کاهش حبسهای غیرضروری از طریق اعمال مجازاتهای جایگزین حبس تاکید کرده و معتقدند، دستکم در زمینه حبسهای کوتاهمدت زندان ناکارآمد است، متهم از اجتماع دور شده و با فرهنگ زندان آشنا میشود و مشکلات زیادی را به وجود میآورد و باعث افزایش جمعیت کیفری میشود. بر همین اساس سیستم قضایی مجازاتهای جایگزین حبس را مطرح کرده است.
پیشتر محققان در پژوهشی با عنوان «زندان و تاثیرات آن بر زندانی و مجرمان» آوردهاند، وجود مجازاتی در قالب حبس و زندانی کردن مجرم از ۲ طریق باعث پیشگیری از وقوع جرم میشود.
نخست مجرم را از جامعه دور نگه میدارد و احتمال ارتکاب مجدد جرم را کاهش میدهد و دوم، زندان سبب میشود که افراد پیش یا هنگام ارتکاب جرم نسبت به عواقب آن حسابگری نمایند و از ترس عواقب از انجام آن عمل منصرف شوند اما پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا مجازات زندان همیشه میتواند مفید واقع شود؟
این پژوهش نشان میدهد، مقوله مدیریت زندانها در عصر حاضر یکی از پیچیدهترین مقولات اجتماعی و مدیریتی محسوب میشود. تفکرات نوین و ایدههای متنوع راجع به مجازات حبس و جهتگیریهای اسلامی و تربیتی سایهای برنگرشهای پلیسی و امنیتی سابق انداخته است. اکنون در تمامی دنیا سعی میشود که از جدیدترین روشهای اصلاحی برای نجات زندانی استفاده شود. روشهای قدیمی و سرکوب کردن زندانی دیگر طرفدار چندانی ندارد و حتی آنان که نیم نگاهی به این شیوهها دارند، نسبت به کارایی و ثمربخشی آن تردید دارند. مدیریت زندانها و دستگاههای نظارتی و حمایتی زندانها به دنبال روشها و الگوهای اثرگذار هستند تا ضمن کاهش هزینههای سنگین نگهداری، از ورود مجدد و بیرویه مجرمان سابقهدار جلوگیری کنند.
البته زندان به عنوان یکی از طریق عقوبت انسانهایی که مرتکب بزه و اعمال مهمی میشوند از قدیمالایام در دنیا معمول بوده است. به تدریج در اثر نفوذ افکار مصلح، خصوصا تعلیمات پیامبران الهی توجه به کرامات ذاتی انسان و در نتیجه تربیت و بازپروری محکومین مورد اهمیت قرارگرفته است و در قانون هرکشور برای جلوگیری از وقوع و تکرار جرایم و مهارکردن مجرمین و افراد خطرناک، کیفر زندان پیش بینی شده است و به همین علت موضوع زندان و حقوق زندانیان مورد توجه قرار گرفته است.
بنابراین بیان این نکته بیفایده نیست که اصولا سیاست جایگزینی ایجاب میکند که ابزارهای اجرایی آن نیز برخوردار از یک میزان کارایی و بدون اینکه از تاثیر یکدیگر بکاهند در یک جهت هدایت شده باشند، به عنوان مثال اگر هدف قانونگذار این باشد که حتی المقدور از اجرای حبسهای کوتاه مدت ممانعت به عمل آورد در وضع قوانین کیفری و تعیین مجازات خود باید به این اصل وفادار باشد و اگر در مواردی که جزای نقدی با تعزیرات همراه است،جزای نقدی قابل تعلیق نباشد و به هر قیمت وصول شود، دادن اختیار مطلق تبدیل آن به دادگاهها خلاف مقصود است.
اما نکته مهمی که پژوهشگران در این پژوهش مطرح کردهاند، این است که نباید از یاد برد هدف از زندان و مجازات تنها محروم کردن شخص از رابطه و تعامل با محیط اطراف خودش نیست بلکه هدفی والاتر از این، یعنی اصلاح و تربیت فرد دنبال میشود پس اقداماتی که در این زمینه صورت میگیرد باید متناسب با این هدف باشد و اگر با آن هیچ سنخیتی نداشته باشد باید حذف یا تقلیل پیدا کند.
بنابراین مسائلی که در رابطه با زندان یا زندانی نقش ایفا میکنند دارای اهمیت بوده و باید بررسی شود، به عنوان مثال نمیتوان فردی را در زندان که امکانات مناسبی ندارد محبوس کرد و علاوه بر صدماتی که بر فرد وارد میکنیم خانواده وی را نیز متلاشی و به اجتماع به جای سود رساندن، ضرر دو چندانی وارد کنیم. بلکه باید با مطالعه و اقدامات سنجیده شرایط را به گونهای فراهم کنیم تا شرایط اصلاح برای فرد زندانی فراهم آمده و خانواده وی نیز حفظ شده و فرد پس از گذراندن دوران محکومیت بتواند وارد جامعه شده و توسط جامعه پذیرش شود، نه اینکه طرد شود.
احمد بسنده نیز در «مقالهای» به همین موضوع پرداخته و نوشته است: «در سالهای اخیر، زندانها در بسیاری از کشورها از جمله ایران با بحران جمعیت کیفری روبهرو بودهاند. در بسیاری از کشورها، مجازات حبس تنها برای مرتکبان جرمهای بسیار شدید تعیین میشود، در حالی که برخی دیگر از کشورها این مجازات را برای بسیاری از مرتکبان جرمهای سبک و جزئی از جمله، اعتیاد به مواد مخدر، تکدی، ولگردی و ... به کار میگیرند. استفاده گسترده از مجازات زندان بر مدیریت داخلی زندانها تاثیر میگذارد زیرا با افزایش جمعیت کیفری، نه تنها رعایت استانداردهای فضای مطلوب، غذای کافی، بهداشت و درمان، حرفهآموزی و آموزش علمی و امکان هوای تازه وجود ندارد، بلکه مدیریت زندان امکان برآوردن نیازهای ابتدایی زندانیان را نیز ندارد.»
بسنده معتقد است: علاوه بر پیامدهای منفی که با افزایش جمعیت کیفری بر مدیریت داخلی زندان تحمیل میشود، مجازات زندان، تاثیرات منفی بر فرد زندانی (بیکاری، طرد اجتماعی، بیماریهای جسمی و روحی و...)، جامعه (تکرار جرم و ...) و خانواده محبوسان (مشکلات اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، خیابانیشدن کودکان و ...) برجای میگذارد.
بدون تردید معایب کیفرشناختی زندان بر همگان روشن است. زندان محل مستعد انتقال بیماریهای لاعلاج (ایدز و هپاتیت)، استعمال و خریدوفروش مواد مخدر در زندان، تکرار جرم، پایین آمدن حس مسؤلیت و ... است. در یک کلام، زندان مدرسه خطاکاران است.
امروزه سیاستگذاران حقوقی ایران در راستای حبسزدایی و منع استفاده بیرویه از مجازات حبس اقدام به تدوین لایحهای با عنوان «مجازاتهای اجتماعی جایگزین زندان» کردهاند که نوع جدیدی از مجازاتهاست و با مشارکت مردم و نهادهای مدنی اعمال میشود و در کشورمان به مرحله اجرا درآمده است.
در این راستا نه تنها تصویب قوانین و مقررات شفاف و جامع در این زمینه مفید و ضروری بهنظر میرسد، بلکه اجرای موفقیتآمیز این قوانین، نیازمند فرهنگسازی مناسب در جامعه است.